احساس تنفر از مادر چه دلایلی دارد؟

احساس تنفر از مادر چه دلایلی دارد؟

ایجاد رابطه با والدین سمی گاهی برای هر فردی می‌تواند چالش‌هایی ایجاد کند و این چالش‌ها ممکن است به علت تجربیات دوران کودکی ناشی شوند. یکی از مسائل معمولی که در جلسات درمانی مطرح می‌شود، این است که آیا فرد باید والدین خود را که به علت سخت‌گیری، سوءاستفاده‌گری یا سمی بودن، به او صدمه زده‌اند، دوست داشته باشد یا نه؟ در این قسمت از مجله علمی برنا اندیشان تصمیم داریم تا مقاله ای کامل در خصوص دلایل تنفر از مادر و روش های درمان این مشکل را در اختیار شما افراد علاقه مند به روانشناسی قرار دهیم.

تنفر از مادر

تجربیات کودکی اغلب بر رفتار و شخصیت فرد در دوران بزرگسالی تاثیر گذاری دارند. این تجربیات نقش مهمی در شکل‌گیری شخصیت فعلی ما ایفا می‌کنند و رابطه با والدین به‌طور ویژه، و به‌ویژه مادر، از اهمیت بسزایی برخوردار است.

اما در مقابل، اگر والدین ما در گذشته رفتارهای نامناسبی با ما داشته‌اند و این رفتارها هنوز هم ادامه دارد، پیدا کردن راه‌حلی برای ارتباط صحیح با آنها ممکن است چالش‌برانگیز باشد. از طرفی، همه افراد به‌طور طبیعی دارای احساسات مختلف نسبت به والدین خود هستند و ممکن است با احساسات متناقضی از جمله دوستی، نفرت، یا تردید در مورد ارتباط با والدین مواجه شوند.

احساسات منفی ممکن است از جنبه‌های مختلف رابطه با والدین ناشی شوند؛ از جمله تجربه سوءاستفاده، سخت‌گیری بیش از حد و یا سمی بودن والدین. در این مواقع، انتقال احساس تنفر به والدین، اغلب درست و منطقی به نظر می‌آید؛ اما در واقعیت، این تنفر مشکلات را حل نمی‌کند و ممکن است منجر به ازدست‌دادن فرصتی برای بهبود رابطه با والدین شود.

در نهایت، انتقال احساسات منفی به والدین نمی‌تواند به‌طور کامل مشکلات دوران کودکی را رفع کند. برای یافتن پاسخ به این پرسش‌ها و برقراری یک ارتباط سالم با والدین، نیاز به مشاوره و درمان درست با یک روان‌درمانگر متخصص در این زمینه دارید. روان‌درمانی می‌تواند به شما کمک کند تا تجربیات کودکی خود را بهتر درک کنید، احساساتتان را مدیریت کنید و راه‌حل‌هایی مناسب برای ارتباط با والدین خود پیدا کنید. این روش می‌تواند به شما کمک کند تا بهبودی در زندگی و روابط خود بیابید.

دلیل تنفر از مادر

مادر، یکی از نزدیک‌ترین افراد به ما در زندگی است و رابطه‌ای منحصربه‌فرد بین ما و او وجود دارد. مادران در گذشته همه نیازهای ما را برطرف می‌کردند و این ارتباط خاص به نام “پیوند مادرفرزند” ایجاد می‌کند. این پیوند نیازمندی‌ها و ارتباطات احساسی بین مادر و فرزند است که ممکن است از زمان زایمان تا دوران بزرگسالی ادامه یابد.

اما به دلیل انسانی‌بودن هر فرد، همه مادران نیز ناکامل هستند و ممکن است نتوانند به همه نیازها و توقعات ما پاسخ مناسبی دهند. این نقص‌ها و عدم توانایی‌های مادر می‌تواند کیفیت رابطه ما با او را تحت‌تأثیر قرار دهد. زمانی که مادر با اختلالات رفتاری مانند سخت‌گیری، نامهربانی یا سوءاستفاده‌گری مواجه می‌شود، احساسات متفاوتی در ما ایجاد می‌شود.

از جمله این احساسات می‌توان به نفرت اشاره کرد که در این مواقع ممکن است به نظر می‌آید آسان نباشد. این نفرت باعث می‌شود که احساسات متناقضی در ما رخ دهد؛ از یک طرف به دلیل مادر بودن او و تاریخچه مثبت دوران کودکی با او، و از طرف دیگر به دلیل نقص‌ها و رفتارهای نامناسب او که می‌تواند ما را به احساس نفرت و رنجش خاطر کشاند.

احساس تنفر از مادر چگونه درمان می شود؟

مواجهه با این تضادها و احساسات مختلف می‌تواند برای فرد چالش‌برانگیز باشد. در این مواقع، می‌توان با کمک مشاوره و روان‌درمانی، بهبودی در رابطه با مادر و احساسات نسبت به او یافت. روان‌درمانی می‌تواند به فرد کمک کند تا تجربیات کودکی خود را بهتر درک کند و احساساتش را مدیریت کند تا بهبودی در رابطه با مادرش و رفع نفرت‌های احتمالی برسد. این ارتباط صحیح با مادر ممکن است به فرد کمک کند تا بهتر با مشکلات زندگی مواجه شود و از زندگی بهتری بهره‌مند شود.

والد سمی چه نشانه هایی دارد؟

والدین و به‌خصوص مادران سمی معمولاً رفتارهای خاصی نشان می‌دهند که می‌توان به عنوان نشانه‌های آنها تشخیص داد:

  • توجه بیش از حد به خود و کمتر به نیازهای کودک: والد سمی معمولاً بیش از حد به نیازها و آرزوهای شخصی خود توجه می‌کند و نیازهای احساسی و روحی کودک را از بین می‌برد.
  • انتقاد زیاد از کودک: والد سمی به جای تشویق و حمایت، به کودک خود انتقاد می‌کند و او را ناامید می‌کند.
  • ناپایداری خلقی و عاطفی: والد سمی معمولاً احساسات و خلقیات متغیری دارد و این ناپایداری به کودک تبعیض و ناامنی را منتقل می‌کند.
  • کنترل‌کردن زیاد کودک: والد سمی تمایل دارد که همه جوانب زندگی کودک را کنترل کند و فرزند را از تجربه‌های مستقل محروم می‌کند.
  • سوءاستفاده از کودک: برخی والدین سمی به صورت فیزیکی یا عاطفی از کودک خود سوءاستفاده می‌کنند و به او آسیب می‌زنند.
  • انتظارات و توقعات بیش از اندازه: والد سمی اغلب انتظارات بیش از حدی از کودک دارد که می‌تواند فشار ناخوشایندی بر روی او ایجاد کند.
  • کمبود همدلی با کودک: والد سمی نسبت به نیازها و احساسات کودک بی‌تفاوت است و اغلب نتوانسته به درستی با او ارتباط برقرار کند.

این رفتارها معمولاً ناخواسته است و نشانه‌هایی از مشکلات روانی یا تجربیات ناخوشایند از دوران کودکی ممکن است باشند. بعضی از والدین ممکن است از این رفتارها بطور عمدی استفاده کنند تا کنترل کامل بر فرزندان خود داشته باشند. این رفتارها می‌تواند به فرزندان به‌شکل روحی و جسمی آسیب بزند و نقض حقوق انسانی آنها باشد. از این رو مهم است که افرادی که با والد سمی مواجه هستند، به مشاوره و روان‌درمانی مراجعه کنند تا بهبودی در رابطه با خود و والدین خود داشته باشند و با احساسات نسبت به آنها کنار بیایند.

کنار آمدن با تنفر از والدین در بزرگسالی

داشتن احساس نفرت از والدین، به‌ویژه از مادر، یک تجربه آزاردهنده و گاهاً گیج‌کننده می‌باشد. نفرت به عنوان یک حس عمیق و پایدار، از خشم و ناراحتی موقتی بیشتر است. به همین دلیل، مراقبت از روان خود و کنار آمدن با این احساس مهم است تا سلامت روانی حفظ شود. برای کنترل خشم و جلوگیری از تبدیل آن به نفرت، می‌توانید اقداماتی انجام دهید که در ادامه به توضیح می‌پردازم.

مشخص کردن مرزها

هنگامی که کسی یکی از مرزهای زندگی ما را نقض می‌کند یا به نیازهای ما پاسخ نمی‌دهد، خشم می‌آید. برای حل تعارضات، نیاز به تشخیص این خشم و استفاده صحیح از آن داریم. ابتدا باید واقعیت را پذیرفته و اعتراف کنیم که خشم داریم، سپس منشأ این احساس را شناسایی کنیم.

این فرآیند به‌ظاهر ساده است، اما در عمل می‌تواند دشوار باشد. خشم معمولاً با واکنش‌های عصبی و تند اشتباه گرفته می‌شود؛ اینها فقط نمود بیرونی خشم هستند. در واقع، خشم احساسی ریشه‌دار است که بیشتر به تجربیات گذشته ما با دیگران مربوط می‌شود. بنابراین، اگر به‌جای بررسی و واکاوی درون خود، به سمت تخلیه خشم با روش‌هایی مانند فریاد زدن، تهدید کردن و حتی آسیب‌زدن به دیگران برویم، نه‌تنها وضعیت را بهبود نمی‌بخشیم بلکه مشکل اصلی را تشدید می‌کنیم. این رفتارها باعث گیر افتادن در چرخه‌ای ناپایدار می‌شود که در آن مجبور به استفاده از روش‌های ناکارآمد برای برطرف کردن نیازهای خود با والدین می‌شویم. در نتیجه، مشکلات حل‌نشده ما با والدین تشدید می‌شود.

از جایگزینی این روش‌ها، می‌توانیم از خشم خود به عنوان یک راهنما برای شناخت مشکلات خود با والدین استفاده کنیم. می‌توانیم به آنها یاد بدهیم که چگونه نیازهای ما را برطرف کنند، چگونه به مرزهای شخصی ما احترام بگذارند و در کلام، چگونه با ما تعامل کنند. برای شناسایی خشم و ابراز صحیح آن، می‌توانیم از کمک روان‌درمانگر استفاده کنیم. این مراحل به ما کمک می‌کنند تا بهبودی در ارتباط با والدین خود را تجربه کنیم و مشکلات روانی را حل کنیم.

فاصله از والدین سمی

با فاصله‌گرفتن از والدین سمی، می‌توانید اقدامی مثبت برای حفظ سلامت روان و به دست آوردن آرامش بیشتر انجام دهید، به‌خصوص هنگامی که احترام به مرزهای شما از سوی والدینتان رعایت نمی‌شود. این فرصت به شما داده می‌شود تا رابطه خود با والدینتان را بهتر بررسی کرده و باعث شناخت بهتر خود و ریشه‌های رفتارهایتان شوید. به علاوه، این جداشدن از والدین سمی فرصت بیشتری به شما می‌دهد تا روابط عمیق‌تری با دوستان و اقوام دیگر بسازید و از این ارتباطات حمایت بیشتری برای پیشرفت و رشد شخصی و اجتماعی خود ببرید. با استفاده از این فرصت، می‌توانید بهترین نتیجه را از روابطتان با دیگران به‌دست آورید و زندگی‌تان را با احساس آرامش و رضایت بیشتری سپری کنید.

تمرکز بر سبک زندگی سالم

سبک زندگی سالم در کل برای حفظ سلامت جسم و روان ما بسیار اهمیت دارد و زمانی که با والدین خود تنش داریم، اهمیت این موضوع بیشتر هم می‌شود. تغذیه مناسب و مصرف غذاهای سالم، تمرینات مدیتیشن، انجام ورزش‌های منظم، و حتی نوشتن درباره احساسات و عواطفمان می‌توانند به شدت به بدن و روح ما کمک کنند. این روش‌ها به عنوان یک درمان تکمیلی می‌توانند به مدتی که در روابط دشوار با والدین‌مان هستیم، بهبودی را تسهیل کنند.

مناسب بودن سبک زندگی شامل یک مجموعه از عادات و رفتارها است که متمایز از هم به سلامت فیزیکی و روانی ما کمک می‌کند. هرکسی، به خصوص زمانی که با تنش‌ها و مشکلات در روابط خانوادگی مواجه می‌شود، نیاز به توجه بیشتر به سلامت خود دارد. این امر از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است چرا که تنش‌ها می‌توانند بر سلامت جسمی و روحی ما تأثیر منفی بگذارند.

یکی از عوامل مهم سبک زندگی سالم، تغذیه متعادل و صحیح است. خوردن غذاهای غنی از مواد مغذی، میوه‌ها، سبزیجات و محصولات کامل غله می‌تواند به سلامت جسمی و روانی ما کمک کند. همچنین، انجام ورزش‌های منظم و مدیتیشن، که از طریق آرامش و استراحت به روان ما کمک می‌کنند، نقش مهمی در بهبود تعامل با والدین‌مان و حفظ آرامش در مواجهه با تنش‌های روزمره دارند.

علاوه بر این، نوشتن درباره احساسات و عواطفمان می‌تواند به ما کمک کند تا بهتر خودمان را بشناسیم و احساساتمان را به طور بهتری مدیریت کنیم. این فرآیند می‌تواند ما را در درک بهتری از احساسات و واکنش‌هایمان در برابر والدین‌مان یاری دهد و به ما این امکان را می‌دهد که راه‌های بهتری برای مواجهه با تنش‌ها و مشکلات موجود در رابطه با آنها پیدا کنیم.

در نهایت، توجه به سبک زندگی سالم و انجام روش‌های یادشده می‌تواند به‌عنوان یک ابزار کمکی و مؤثر در مدیریت و کاهش تنش‌های مرتبط با روابط خانوادگی‌مان عمل کند و ما را به سمت بهتری برای ایجاد تعاملات بهتر و سالم‌تر با والدین‌مان هدایت کند. به‌طور کلی، توجه به سلامت جسمی و روانی می‌تواند مسیری را به‌سمت بهترین نتیجه‌گیری‌ها از روابط ما با والدینمان همراهی کند.

عدم اشتراک گذاری تمامی رازهای زندگی

با وجود مشکلاتی که در رابطه با والدین خود دارید، لزومی ندارد که تمام امور روزانه یا برنامه‌های خود را به اطلاع آنها برسانید. بهتر است در ارتباط با آنها، فقط بر روی چیزهایی تمرکز کنید که واقعا می‌خواهید آنها بدانند و با شما در میان بگذارید. پیشنهاد می شود به کارگاه روانشناسی فرزندپروری مراجعه فرمایید.

زمانی که رابطه با والدین مورد تنش و مشکل قرار گرفته، احساس ناامنی و اعتماد به نفس پایین ممکن است شما را تحت تاثیر قرار دهد و این باعث می‌شود که حس کنید هر چیزی که به والدین خود بگویید ممکن است برایشان زمینه‌های دیگری را نیز فراهم کند تا با شما برخورد کنند. اما این بدان معنی نیست که باید از ارتباط با آنها کاملاً منصرف شوید.

برای بهبود رابطه با والدین، می‌توانید روی نکات و موضوعاتی تمرکز کنید که می‌توانند محبت و احترام شما را نشان دهند. ممکن است این نکات شامل اهداف و آرزوهای شما در زندگی، علاقه‌ها و علاقه‌مندی‌های شما، و حتی مسائل روزمره کوچکی باشند که شما را به والدینتان نزدیک‌تر می‌کند. به عنوان مثال، می‌توانید به انجام کارهای مورد علاقه‌تان و اطلاعات مهمی که برایتان مهم هستند بپردازید.

با این کار، شما به والدین خود نشان می‌دهید که رابطه شما با آنها برای شما اهمیت دارد و به مشارکت والدینی در زندگیتان ارزش می‌دهید. همچنین، انتخاب موضوعاتی که واقعاً می‌خواهید با آنها در میان بگذارید، می‌تواند رویای مشترکی برای تعمیر و بهبود رابطه با والدین شما باشد و به مرور زمان، احتمالاً این رابطه به سمت بهترین حالت خود پیش خواهد رفت.

شفاف سازی ارتباط

هنگام ارتباط با والدین خود، بهتر است تلاش کنید که تا حد امکان شفاف و صریح باشید. اگر در جریان مکالمه، طرف مقابل شما احساس می‌کنید که حرف‌ها یا نقطه نظر هایشان کاملاً واضح نیستند، از او خواهش کنید تا منظور خود را بیشتر توضیح دهد.

در ارتباطات بین انسان‌ها، ممکن است برخی از اطلاعات و نقاط نظرها به صورت ضمنی و غیر واضح بیان شوند. این موضوع می‌تواند برای هر دو طرف ارتباط مخاطب و ارسال‌کننده سختی ایجاد کند و باعث ایجاد سوء تفاهمات یا ابهامات شود. از این رو، اگر احساس می‌کنید که مخاطب شما در این مورد دچار ابهام است، بهتر است با شفافیت و مودبت از او بخواهید که نقطه نظر یا حرفهایش را به طور دقیق‌تر و واضح‌تر بیان کند.

برای این منظور، می‌توانید از جملاتی مثل “می‌توانید بیشتر توضیح دهید؟” یا “آیا می‌توانید بیشتر روشن کنید که منظورتان چیست؟” استفاده کنید. این نه تنها به شما کمک می‌کند تا درک بهتری از مطلب بیان شده داشته باشید، بلکه نشان می‌دهد که به صحبت‌ها و نظرات طرف مقابل اهمیت می‌دهید و می‌خواهید موضوع را به خوبی درک کنید. همچنین، این رفتار باعث ارتقاء کیفیت ارتباط شما با والدین خواهد شد و احتمالاً از وقوع سوءتفاهمات کاسته خواهد شد.

پذیرش واقعیت

گاهی اوقات، با وجود تلاش‌های شما، والدینتان قصد ندارند دست از آزار شما بردارند و یا به مرزهای شما احترام بگذارند. در این شرایط، مهم است که درک کنید وظیفه شما خشنودی آنها یا رفتار مطابق میل آنها نیست. والدین سمی ممکن است به طور پرخاشگرانه، لجوجانه یا حتی فریبکارانه به استدلال‌های شما واکنش نشان دهند. در این صورت، نیازی نیست که برای فهماندن چیزی به آنها تلاش بیشتری کنید.

ممکن است در روابط خود با والدین، به مواجهه با رفتارهای نامناسب یا آسیب‌زننده برخورد کنید. این ممکن است شامل رفتارهایی باشد که احترام به مرزها و حریم شخصی شما را ندارد و ممکن است باعث آزار یا ناراحتی شما شود. در این حالت، توجه داشته باشید که تلاش برای تغییر رفتارهای والدین سمی ممکن است به نتیجه‌ای مثبت دست پیدا کنید. به جای اینکه درگیر مناظره‌ها و بحث‌های بی‌فایده شوید، می‌توانید از راه‌های دیگری برای محافظت از خودتان استفاده کنید.

یکی از راه‌های مهم برای محافظت از خود در مقابل رفتارهای نامناسب والدین، تعیین مرزها و محدودیت‌های شخصی است. این به معنای قاطعیت در بیان حقوق و محدودیت‌هایتان و ایجاد حد و مرز برای رفتارهای مورد نظر می‌باشد. همچنین، از مهارت‌های ارتباطی موثر می‌توانید استفاده کنید تا به والدینتان بیان کنید که چگونه رفتارهایشان شما را تحت تأثیر قرار می‌دهد و چه تغییراتی از آنها انتظار دارید.

همچنین، اهمیت دارد که از خود مراقبت کنید و در صورت لزوم از کمک‌های حرفه‌ای، مانند مشاوره یا روان‌درمانگری، استفاده کنید. این کمک‌ها می‌توانند به شما در فهم بهتر روابط خود با والدین کمک کنند و راه‌های موثرتری برای مدیریت و حفظ سلامت روان خود یافته و به موقع از سوءتفاهمات جلوگیری کنند.

انجام اصول خودمراقبتی

کنار آمدن با احساس تنفر از مادر یک فرآیند دشوار و چالش‌برانگیز است که ممکن است به سلامت روان شما آسیب برساند. در این موقعیت‌ها، اصول خودمراقبتی می‌توانند به شما کمک کنند تا نیازهای خود را اولویت بندی کرده و از سلامت روان خود محافظت نمایید.

کنار آمدن با تنفر از والدین در بزرگسالی

این اصول خودمراقبتی چگونه در رابطه با مادرتان به شما کمک می‌کنند؟ به عنوان مثال، می‌توانید از مادرتان بخواهید فضای شخصی بیشتری به شما اختصاص دهد یا به او اعلام کنید که قصد ندارید این تعطیلات آخر هفته را با وی بگذرانید. این اقدام‌ها به شما اجازه می‌دهد کمی فاصله بگیرید و باز هم از رابطه با مادرتان لذت ببرید، اما در حد مطلوب خود را محدود کنید.

همچنین، اگر به حد کافی بزرگ‌تر شده‌اید، نقل‌مکان به خانه‌ی جدید و مستقل شدن نیز می‌تواند به شما کمک زیادی کند. این اقدام به شما فرصت می‌دهد تا به عنوان یک فرد مستقل، خودتان تصمیم‌های زندگی‌ای که برایتان مهم هستند را بگیرید و از رابطه با مادرتان به طرزی موثرتر بهره‌مند شوید.

شایان ذکر است که در این فرآیند، مهم است به خودتان مراقبت کنید و از منابع حمایتی، مانند مشاوره یا روان‌درمانگری، استفاده کنید. این کمک‌ها به شما کمک می‌کنند تا درک بهتری از احساسات و نیازهای خود پیدا کنید و راه‌های مناسبی برای مدیریت احساسات تنفر و کنار آمدن با مادرتان را یاد بگیرید. این فرآیند به شما کمک می‌کند تا با احترام به خودتان و دیگران، روابط سالم‌تر و موثرتری را برقرار کنید و از زندگی بهتری بهره‌مند شوید.

بخشیدن والدین سمی

بخشیدن کار آسانی نیست، به ویژه زمانی که ما بخواهیم نزدیک‌ترین افراد زندگی خود را ببخشیم، زیرا ممکن است در گذشته اتفاقاتی افتاده باشد که باعث ایجاد خشم و نفرت در دلمان شده است. با این‌حال، بخشیدن والدینی که خواسته یا ناخواسته به ما آسیب زده‌اند، برای ادامه زندگی ضروری است.

هنگامی که ما بخشش را اراده می‌کنیم، ذهنمان از بندهای سال‌ها خشم و نفرت رها می‌شود. بخشیدن به مادری که از وی متنفر هستیم، ما را از غربت و تنگدستی گذشته‌ی روحی رها می‌کند و به ما امکان می‌دهد که به‌جای گرفتن در اتلاف زمان گذشته، به‌جلو حرکت کنیم. فهم این حقیقت که والدین نیز انسان‌های ناکاملی هستند، گامی مهم برای بخشیدن آنهاست. بخشیدن والدین همچنین زمینه لازم برای پرورش فرزندان آینده را فراهم می‌کند؛ زیرا کودکان آسیب‌دیده اغلب در آینده خشم و آسیب ناشی از کودکی را در رفتار خود با فرزندانشان تکرار می‌کنند. بخشیدن می‌تواند روشی مؤثر برای شکستن این دوره‌ی باطل و تبدیل کردن چرخه‌ی منفی به مثبت باشد.

بخشش یک فرآیند عمیق و نیرومند است که نیازمند پذیرش زمان و تلاش است. ممکن است در ابتدا سخت باشد، اما این کار، فرصتی است برای بهبود روابط خود با والدین و ایجاد صلح داخلی. در این فرآیند به خودمان اجازه دهیم که احساساتمان را تجربه کنیم و به طور تدریجی از بارهای احساسی رها شویم. با آگاهی از اینکه والدین نیز ناکامل هستند و هر فردی دارای محدودیت‌ها و اشتباهاتی است، می‌توانیم از مسیر بخشش به سمت سلامت روحی پیش برویم و زندگی خود را به سمت بهتری هدایت کنیم.

نتیجه گیری

روند رشد و بزرگ شدن برخی از ما به گونه‌ای است که در دوران کودکی، احساسات شدید خشم و انزجار به سمت والدینمان جاری می‌شود. گاهی اوقات این آسیب‌ها به حدی اساسی و عمیق می‌شوند که به طور جدی بر کیفیت زندگی‌مان تاثیر منفی می‌گذارند. به همین دلیل، لازم است که جهت حفظ سلامت روان خود و همچنین جلوگیری از تکرار اشتباهات نسل‌های آینده، به بررسی و آگاهی از این آسیب‌های عمیق و کهنه بپردازیم.

مهم است که این زخم‌های روحی را جدی بگیریم و تلاش کنیم با اصلاح آنها، بهبود و کنار آمدن با آنها را آغاز کنیم. یکی از راه‌های مؤثر برای مواجهه با این مشکلات روحی، مراجعه به روان‌درمانگر می‌باشد. در نزدیکی و همراهی این متخصصان، می‌توانیم به تشخیص صحیح اصل مشکلات روانی‌مان بپردازیم و با روش‌های مناسب، زخم‌ها را بهبود بخشیم و راهی به سوی زندگی بهتر و سلامتی روانی باز کنیم. این اقدام به نوعی پلکانی است که ما را از تکرار اشتباهات گذشته و زندگی در دوره‌های بیشتر، بیش از پیش به سوی روشنایی هدایت می‌کند.

دسته‌بندی‌ها