ازدواج با فرد دوقطبی چالشها و تغییراتی پیچیده ایجاد میکند. این بیماری دورههای افسردگی و شیدایی را به وجود آورده و زندگی را دچار مشکل می کند. همچنین باعث میشود که زندگی روزمره همسر یا همراه این فرد دچار پستیها و بلندیهای ناگهانی شود. از طرفی، در دورههای افسردگی، افراد ممکن است به حالت انزوا و کاهش انرژی دچار شوند، در حالی که در دورههای شیدایی، احتمالاً از انرژی بیش از حد و رفتارهای خطرناک روبرو خواهند شد.
در صورت ازدواج با یک فرد مبتلا به بیماری دوقطبی، تفاوت در رفتارها و نیازها در دورههای مختلف بسیار مهم است. در دورههای افسردگی، نیاز به حمایت و درک بیشتر وجود دارد، در حالی که در دورههای شیدایی، ممکن است نیاز به حداقل کنترل و مدیریت رفتارهای خطرناک باشد. اهمیت اطلاعات در مورد بیماری برای ایجاد هماهنگی و پشتیبانی مناسب از اهمیت خاصی برخوردار است.
علاوه بر این، ایجاد یک بستر ارتباطی باز و صادقانه، افزایش اطمینان و ایجاد حس امنیت نیز بسیار حیاتی است. توانایی درک نیازها و تغییرات ذهنی و عاطفی، همچنین آموزش به همسر یا همراه در مدیریت بخشی از وضعیتها، از جمله گامهای مهم در مدیریت زندگی با یک فرد مبتلا به بیماری دو قطبی محسوب میشوند. در این مقاله از مجله علمی تخصصی برنا اندیشان تصمیم داریم تا مقاله ای کامل در مورد ازدواج با فرد دوقطبی را در اختیار شما افراد علاقه مند به روانشناسی و زوج درمانی قرار دهیم.
اختلال دوقطبی چیست؟
بیماری دوقطبی یک اختلال روانی است که با تغییرات شدید در حالات و خلق و خو همراه است. این اختلال ممکن است دارای ریشه ژنتیک باشد، اما علت اصلی آن هنوز بهطور کامل مشخص نشده است. بیماری دوقطبی با درمان مناسب قابل کنترل است، اما مدیریت آن نیازمند شناخت دقیق از طریقههای مختلف بروز و تاثیرات آن بر زندگی فرد مبتلا است.
بیماری دوقطبی به دو دسته اصلی تقسیم میشود: دوقطبی نوع اول که دورههای شیدایی و افسردگی را تجربه میکند و دوقطبی نوع دوم که دارای دورههای نیمهشیدایی و افسردگی است. در دوقطبی نوع اول، شخص در دوره شیدایی با افزایش انرژی و خلق و خوی بلند و در دوره افسردگی با احساس ناراحتی و انزوا مواجه میشود. در دوقطبی نوع دوم، شدت افسردگی و شیدایی کمتر بوده و ممکن است دورههای نیمهشیدایی متعددی را تجربه کند. تشخیص دقیق و تطبیقی با ویژگیهای هر نوع بیماری دوقطبی از اهمیت بالایی برخوردار است تا درمان مناسب و مؤثر بر اساس نوع اختلال اعمال شود.
پیشنهاد می شود به مقاله هیپومانیا مراجعه فرمایید. دوره شیدایی یک حالت است که با سرخوشی، افزایش انرژی، و یا حواس پرتی همراه میشود. در این دوره، این حالتها به قدری شدید اظهار میشوند که ممکن است به طور ملموس در فعالیتهای روزانه فرد اختلال ایجاد کنند. تغییر مسیر طبیعی افراد در طول یک دوره شیدایی، برای رسیدن به یک حالت آرام تر و معقول تر، چالشهای زیادی را به همراه دارد.
در این دوره، فرد ممکن است احساس سرخوشی شدید کند و با افزایش انرژی، به دلیل حواس پرتی، به فعالیتهایی که ممکن است در شرایط عادی انجام دهد، نپردازد. این وضعیت میتواند بر عملکرد اجتماعی و حرفهای فرد تأثیر منفی بگذارد. انتقال از این حالت فزاینده به یک حالت آرام و متعادل ممکن است به دلیل شدت آن دشوار باشد و نیاز به مداخلات مؤثر و پایدار داشته باشد.
دوره نیمهشیدایی یک فاز از اختلال دوقطبی است که کمترین شدت نسبت به دوره شیدایی کامل دارد. با وجود کاهش شدت، در این مرحله رفتار شخص مبتلا با حالت عادی متفاوت است. گرچه شدت علائم در این دوره کمتر است، اما تفاوتها به گونهای قابل توجه خواهد بود که اطرافیان ممکن است این تغییرات را تشخیص دهند.
در دوره نیمهشیدایی، فرد ممکن است با حالتی میانی میان دوره شیدایی و افسردگی مواجه شود. این وضعیت ممکن است شامل افزایش انرژی، افکار بیشتر در مورد آینده، و افزایش خود اعتماد باشد. هرچند که این دوره نسبت به شیدایی کامل کمتر جذابیت دارد، اما تأثیرات آن همچنان میتواند به نحوی ملموس بر روند زندگی فرد تأثیر گذار باشد.
علائم افسردگی در افراد مبتلا به اختلال دوقطبی مشابه علائم افسردگی بالینی هستند، با این تفاوت که در این مورد، این علائم به صورت چرخشی و یا دورههای شدیدتر و خنثی تجربه میشوند. این دورهها ممکن است شامل دورههای طولانی از غم، اندوه، و ناامیدی باشند که در آن فرد از انگیزه و انرژی خود کاسته و علاقه به انجام فعالیتهایی که قبلاً لذت میبرده، از دست داده باشد.
علاوه بر این، فرد ممکن است با خستگی مواجه شود و تحریکپذیری افزایش یابد. مشکلات در تمرکز، تغییر در الگوی خواب، و تغییر در عادات غذایی نیز جزء علائم افسردگی در اختلال دوقطبی محسوب میشوند. در موارد شدیدتر، افکار خودکشی نیز به عنوان یک علامت نگرانکننده مطرح میشود. تدابیر مؤثر برای مدیریت این علائم شامل ترکیبی از مشاوره روانشناختی و درمانهای دارویی میشوند.
آشنایی با انواع اختلال دوقطبی
همانطور که اشاره شد، بیماری دوقطبی به دو دسته اصلی تقسیم میشود. این دو دسته عبارتند از: دوقطبی نوع اول و دوقطبی نوع دوم.
دوقطبی نوع اول
بیماری دوقطبی نوع اول نشانگر یک شکل شدیدتر از این اختلال است و به ویژه با دورههای شیدایی مشخص میشود که علائم آن در فرد مبتلا به بیماری دوقطبی نوع اول، به طور عمده شامل موارد زیر هستند:
1. توهم، هذیان گویی یا پارانویا: در این دوره شدیدتر، فرد ممکن است با توهمهای واقعنمایانه یا پارانوئیدال و یا هذیانهای گوناگون مواجه شود.
2. بستری شدن در بیمارستان به دلیل مسایل جانی: بخاطر شدت علائم، فرد ممکن است به بیمارستان برود تا از مسائل جانی یا خطرات جدی مربوط به دوره شیدایی پیشگیری شود.
3. رفتارهای آنی که دارای عواقب قابل توجهی میباشند: در این حالت، شخص ممکن است به تصمیمها و رفتارهای آنی بپردازد که میتواند به عواقب جدی و قابل توجهی برای خود و دیگران منجر شود.
درک دقیق از این نوع بیماری دوقطبی نیازمند توجه به علائم و نشانههای مختلف است تا از تداخل با زندگی روزمره و ایجاد مشکلات جدی جلوگیری شود.
به گفته دکتر جنیفر پاین، روانپزشک و مدیر مرکز اختلالات خلقی زنان در دانشگاه جان هاپکینز، زمانی که افراد وارد دوره شیدایی میشوند، به دنبال فعالیتهای لذتجویانه میروند و اغلب به عواقب آن توجه نمیکنند. در این دوره، افراد ممکن است مقدار زیادی پول صرف فعالیتها یا اقدامات لذتبخش کنند، مصرف مواد مخدر را افزایش دهند یا به تناسب بیش از حد بیاندازند.
توضیحات دکتر پاین نشان میدهد که در این فاز از اختلال دوقطبی، افراد به دنبال تجربه لذت و تحولات غیرمعمول هستند و امکان دارد عواقب آن برای زندگی شخصی و اجتماعیشان را نادیده بگیرند. این شرایط میتوانند به نحوی موجب مشکلات مالی، اعتیاد، یا تغییرات در رفتار اجتماعی شان شوند.
دوقطبی نوع دوم
افراد مبتلا به دوقطبی نوع دوم تجربه دورههای شیدایی را دارند، در این دورهها، رفتارهای غیر معمول و به دور از شخصیت اصلی آنان اظهار میشود، اما به شدت به اندازه دورههای شیدایی در دوقطبی نوع اول گسترده نمیشود. این اختلال شامل یک دوره افسردگی عمده با مدت حداقل دو هفته و یک دوره نیمهشیدایی است، که شدت کمتری نسبت به دوره شیدایی کامل دارد.
در دورههای شیدایی این گروه، افراد افزایش قابل توجهی در انرژی و میل جنسی تجربه میکنند، با تندی در صحبت کردن و کاهش نیاز به خواب همراه هستند. معمولاً افراد مبتلا به دوقطبی نوع دوم به اندازه کافی شدید نیستند که نیاز به بستری شدن در بیمارستان داشته باشند، اما همچنین نباید این مسئله را نادیده گرفته و درمان مناسب را جلب کرد.
با توجه به توضیحات دکتر پاین، همسری که در دوران شیدایی دوقطبی نوع دوم قرار میگیرد، به شدت احتیاج به برقراری روابط جنسی با همسر خود احساس میکند. علاوه بر این، او ممکن است تا ساعتهای پیشرفته شبانه بیدار بماند و درباره ایدههای فوقالعاده ای که در ذهن دارد، با شما صحبت کند.
در این دوره از اختلال دوقطبی، افراد معمولاً افزایش قابل توجهی در انرژی دارند و نیاز به خواب کاهش مییابد. همچنین، شهوت جنسی افزایش مییابد و فرد تمایل دارد رابطه جنسی را فعالتر تجربه کند. از این رو، فهم و حمایت مناسب از همسر در این دورهها از اهمیت بالایی برخوردار است تا زندگی زناشویی با این اختلال روانی، با دشواریهای کمتری همراه باشد.
اختلال دوقطبی چه دلایلی دارد؟
علت اختلال دوقطبی هنوز به طور کامل مشخص نشده است، اما دانشمندان فرضیاتی را در این زمینه ارائه کردهاند. ویژگیهای فیزیکی غیرعادی در ساختار مغز و یا عدم تعادل در برخی از مواد شیمیایی مغز ممکن است از جمله عوامل مؤثر باشد. همچنین، اختلال دوقطبی اغلب ژنتیکی است، به این معنا که اگر والدین یا خواهران و برادران فرد مبتلا به این اختلال باشند، احتمال ابتلا به آن افزایش مییابد.
در پژوهشها، جستجو برای شناسایی ژنهای مرتبط با اختلال دوقطبی ادامه دارد. همچنین، برخی از عوامل محیطی نیز به عنوان ممکنسازهای ایجاد این اختلال مطرح شدهاند. بهعنوان مثال، استرس شدید، سوء مصرف مواد مخدر یا الکل، و یا تجربیات ناراحتکننده مانند سوء استفاده در کودکی یا مرگ یکی از اعضای خانواده، ممکن است به عنوان عوامل موثر در ظهور اختلال دوقطبی مطرح شوند. این تحقیقات نه تنها به ما کمک میکند تا پیشرفتهای بیشتری در درک این اختلال داشته باشیم، بلکه به شناخت بهتر علل و مسیرهای ایجاد آن نیز کمک میکند.
ازدواج با فرد دوقطبی
بدون شک، زندگی با یک فرد مبتلا به بیماری دوقطبی چالشهای بسیاری را دربرمیگیرد، زیرا این بیماری تأثیرات گستردهای بر جوانب مختلف زندگی دارد.
رابطه جنسی
زندگی با یک فرد مبتلا به بیماری دوقطبی بر رابطه جنسی به عنوان جزء اساسی زندگی زناشویی تأثیرگذار است. افراد معمولاً در دورههای شیدایی بیماری دوقطبی نیاز زیادی به فعالیتهای جنسی اظهار میکنند. در این دوره، همسر ممکن است بیش از حد از تحریک شده باشد و تمایل به برقراری روابط جنسی به شدت افزایش یابد. این افراد ممکن است به فعالیتهای غیرمعمول، مانند تماشای فیلمهای مستهجن یا برقراری روابط خارج از چارچوب زناشویی دچار شوند.
در دورههای افسردگی، همسر ممکن است کلیه علاقهاش به فعالیتهای جنسی را از دست بدهد و حتی احتمالاً به برقراری رابطه جنسی با همسر علاقهای نداشته باشد. این تغییرات ممکن است برای شریک زندگی گیجکننده باشد و احساسات طرد شدن به وجود آورد، به ویژه اگر پیشتر همسر در دوره شیدایی با شما ارتباط فعال داشته باشد. علاوه بر این، برخی از داروهای مورد استفاده در درمان بیماری دوقطبی میتوانند میل جنسی را کاهش دهند.
کار
توانایی همسر شما در محیط کار تحت تأثیر قرار میگیرد به علت اختلال دوقطبی. نوسانات شدید در حالت همراه با علائم شیدایی مانند انجام قضاوتهای نادرست و اقدامات آنی، یا علائم افسردگی مانند انرژی پایین و کاهش علاقه به انجام کار، ممکن است منجر به ناتوانی در حفظ موقعیت شغلی شود. فاکتورهای استرس زا در محیط کار نیز میتوانند علائم بیماری را تشدید کنند.
در صورتی که همسر نتواند توانمندی خود را در حفظ شغل به خوبی ادامه دهد، فشارهای مالی بیشتری بر او وارد میشود و این موضوع ممکن است یکی از مهمترین چالشهای زندگی مشترک با فرد دوقطبی باشد. این فرآیند ممکن است به عدم پایداری در شغل و ایجاد نوعی نااطمینانی مالی منجر شود، که از جمله چالشهای جدی ازدواج با یک فرد دارای اختلال دوقطبی است.
تربیت فرزند
پرورش و تربیت فرزندان برای بسیاری از افراد چالشهایی دارد. این چالشات خود میتوانند عوامل استرسزایی متنوعی را به همراه داشته باشند، بدون توجه به اینکه آنها مثبت یا منفی باشند. این عوامل استرسزایی توانایی افراد مبتلا به بیماری دوقطبی را در تحریک دورههای شیدایی یا افسردگی تأثیرگذار میسازند. به اضافهی این موارد، رفتار ناپایدار مرتبط با بیماری دوقطبی میتواند کودکان را گیج کنده و ترسانده کند.
تأمین یک محیط امن و پایدار برای کودکان به ویژه در زمانی که نشانههای دوره شیدایی در فرد مبتلا به بیماری دوقطبی ظاهر میشود، امری اساسی و حیاتی است. در این شرایط، توجه به درمان همسر به شدت اهمیت دارد تا تأثیرات ناشی از این بیماری بر زندگی خانواده کاهش یابد و یک محیط حمایتآمیز برای کودکان فراهم شود.
روش برخورد با همسر دوقطبی
نوسانات خلقی در اختلال دوقطبی باعث تغییرات قابل توجهی در رفتار افراد مبتلا میشود. در دورههای شیدایی، افراد ممکن است انرژی بسیار زیادی داشته باشند و به سختی بتوانند بخوابند، در حالی که در دورههای افسردگی، حالت کلی خستگی و ناراحتی آنان به چشم میآید. این تغییرات شدید در خلقی میتوانند باعث ایجاد چالشهایی در برقراری روابط اجتماعی با دیگران شوند.
هرچند علائم اختلال دوقطبی با استفاده از درمانهای دارویی و رواندرمانی مدیریت شده و کنترل شوند، اما تأثیر منفی آن بر روابط عاشقانه و عاطفی قابل توجه است. برقراری رابطه با افراد مبتلا به این اختلال به دلیل ناپیشبینایی در دورههای تغییر خلقی آنها، دشوار میباشد. برای افزایش پایداری و تقویت ارتباطات، اهمیت دارد که با شریک خود صحبت کرده، برنامههای درمانی او را پیگیری نموده و به مراقبت از خود نیز توجه ویژه داشته باشید.
فعالیتهایی که میتوانید در زندگی با یک فرد مبتلا به بیماری دوقطبی انجام دهید به شرح زیر است:
1. آموزش به خود: اولین گام پیشگیری و مدیریت درست این وضعیت، آموزش به خود در مورد بیماری دوقطبی است. با مطالعه درباره این بیماری، میتوانید با مشکلاتی که شریکتان ممکن است روبرو شود، آشنا شوید و بهترین راهبردها برای مدیریت آن را کسب کنید.
2. مکالمه با همسر: از همسر خود بپرسید که چگونه در دورههای نوسانات خلقی رفتار میکند و چه برنامهای برای مدیریت این وضعیت دارد. همچنین، از او سوال کنید که در دورههای شیدایی و افسردگی چگونه میتوانید به او کمک کنید.
3. صبر و تحمل: هنگامی که نوسانات خلقی همسر شما با برنامههای شما تداخل دارد، ممکن است دشواریها پیش آید. در این لحظات، نیاز است صبوری به خرج دهید و به یاد داشته باشید که علت ناراحتی شما، بیماری همسر شماست نه شخص او. اگر نیاز دارید، به خود استراحت دهید و زمانی را برای فرار از فشارها در نظر بگیرید.
4. صحبت آزادانه: باید با همسر خود آزادانه صحبت کنید. احساسات و افکار خود را با او به اشتراک بگذارید، اما هیچ وقت او را به دلیل بیماری اش سرزنش نکنید.
5. حمایت از روند درمان: همراهی و حمایت از همسرتان در روند درمانی اش بسیار مهم است. از او حمایت کنید تا داروهای مرتبط با بیماری را به موقع و به دقت مصرف کند.
6. کمک از دیگران: در صورت نیاز، از حمایت دیگران استفاده کنید. از دوستان، خانواده و مشاورانی که ممکن است به شما کمک کنند، حمایت بگیرید.
کمک کردن به همسر در دوران شیدایی
دکتر الکس دیمیتریو، بنیانگذار مرکز روانپزشکی منلو پارک، به شما توصیه میکند که در دوران شیدایی همسر خود را با نظارت و راهنمایی بدون قضاوت، به انجام اقدامات زیر تشویق کنید:
1. خوابیدن منظم و به تعداد ساعات کافی: اهمیت خواب منظم و کافی برای مدیریت بهتر حالت شناختی و روحی همسرتان آشکار است. تشویق او به تعهد به یک الگوی خواب سالم میتواند تأثیر بسزایی داشته باشد.
2. استفاده از حداقل مواد: به همسرتان بگویید که کاهش یا جلوگیری از مصرف مواد مخدر و الکل به کنترل وضعیت روحی و حالت شناختی او کمک خواهد کرد.
3. ورزش کردن: ترویج به ورزش منظم میتواند بهبود خلق و خو و کاهش علائم شیدایی کمک کند. انتخاب یک فعالیت ورزشی که به همسرتان لذت بخش باشد، میتواند تشویق کننده باشد.
4. پیگیری و پایش ساده و روزانه خلق و خو: ایجاد یک سیستم پیگیری و ثبت وضعیت روزانه احوال همسرتان میتواند به شناخت بهتر از تغییرات خلق و خو کمک کند و در مدیریت این تغییرات مؤثر باشد.
5. تمرین خودآگاهی: تشویق همسرتان به انجام تمرینهای خودآگاهی، از جمله تمرینات تنفسی و مدیتیشن، میتواند به کنترل استرس و احساسات منفی کمک کرده و حالت روحی را بهبود بخشد.
6. مصرف داروهای تجویز شده توسط پزشک: اطمینان حاصل کنید که همسرتان داروها را به دقت و به تعیین شده توسط پزشک مصرف کند. این مصرف ترکیبی از درمانهای دارویی و مداخلات روانپزشکی را فراهم میکند.
دکتر الکس دیمیتریو همچنین پیشنهاد میدهد که همسرتان با سه نفر از افراد معتبر و مورد اعتماد خود در مورد رفتارهایش مشورت کند. این مشاوره میتواند به همسرتان کمک کند تا دیدگاههای مختلفی نسبت به رفتارهایش پیدا کند و راهکارهای مناسب تری برای مدیریت و بهبود وضعیت خود اتخاذ کند. این افراد معتبر میتوانند از تجربیات و دیدگاههای مختلف خود به عنوان یک پشتیبان موثر برای همسرتان استفاده کنند و به او در مسیر بهبود و بهتر شدن کیفیت زندگی کمک نمایند.
تقویت رابطه با همسر دوقطبی
حفظ استحکام هر رابطهای همواره چالشهایی را به همراه دارد، اما وقتی یکی از اعضای زندگی زوج مبتلا به بیماری دوقطبی است، شرایط به چالش کشیدهتر میشود. دکتر پاین توصیههای زیر را برای مواجهه با این چالشها و حفظ زندگی با فرد مبتلا به بیماری دوقطبی ارائه میدهد.
مشاوره ازدواج
اهمیت مشاوره ازدواج در آگاهی از نحوه برخورد با همسر مبتلا به بیماری دوقطبی قابل تأکید است. این افراد عمدتاً شریک زندگی خود را ناراحت کننده و آزاردهنده مییابند. مشاوره ازدواج به شما کمک میکند:
1. درک علت رفتارهای مضر همسر: شما با مشاوره ازدواج میتوانید علل رفتارهای آسیبرسان همسر خود را در نتیجه بیماری روانی ردیابی و درک کنید.
2. فراموش کردن رفتارهای دوران نوسانات خلقی: با کمک مشاور، میتوانید رفتارهای همسر خود در دورههای نوسانات خلقی را فراموش کرده و با توجه به شرایط فعلی واکنش نشان دهید.
3. حمایت در پیگیری درمان: مشاوره ازدواج به شما کمک میکند تا در پیگیری و حمایت از همسرتان در مسیر درمان بیماری دوقطبی، نقش مؤثری ایفا کنید.
مشارکت در روند درمان
از پزشک همسرتان سوال کنید که آیا میتوانید در فرآیند درمان او نقش داشته باشید یا خیر. به عنوان مثال، میتوانید همراه او به جلسات روانپزشکی بروید. هنگامی که در راهنمایی همسرتان در درمان همکاری میکنید:
1. درک بهتری از بیماری او پیدا میکنید: با شرکت فعال در فرآیند درمان، میتوانید بهترین درک از چالشها و نیازهای همسرتان در مواجهه با بیماری دوقطبی پیدا کنید.
2. ارائه سرنخهای بیشتر به پزشک: با حضور در جلسات و شناخت دقیقتر از وضعیت همسرتان، میتوانید به پزشک اطلاعات بیشتری ارائه دهید و در فرآیند تشخیص و درمان تاثیرگذارتری داشته باشید.
3. آموزش نشانههای دوره شیدایی: با حضور در جلسات درمان و مشارکت در فرآیند، میتوانید نشانههای دورههای شیدایی همسرتان را بیشتر آموزش ببینید و در شناخت بهتری از این دورهها داشته باشید.
4. آگاهی از نوسانات خلقی: با حضور فعال در راهنمایی همسرتان، میتوانید به روانپزشک اطلاعات دقیقتری ارائه دهید و او را نسبت به نوسانات خلقی همسرتان آگاه کنید.
مراقبت از خود
در امروزه، مراقبت از خود اغلب توسط افراد نادیده گرفته میشود. اما وقتی که با یک فرد مبتلا به بیماری شدید مانند اختلال دوقطبی سروکار دارید، ضروری است که به مراقبت از خودتان نیز توجه کنید. سلامتی فیزیکی و روانی شما برای مدیریت بهتر و ارتقاء کیفیت زندگی شما و همسرتان حائز اهمیت است.
به عنوان مثال، شرکت در جلسات حمایتی، مشاوره با یک متخصص، یا حضور در کلاسهای یوگا میتواند به شما کمک کند. ایجاد یک رابطه سالم با فرد مبتلا به اختلال دوقطبی نه تنها نیاز به مدیریت دقیق بیماری او دارد، بلکه به شما نیاز دارد تا زمانی را برای مراقبت از خودتان اختصاص دهید.
افراد مبتلا به اختلال دوقطبی نوسانات شدید در خلق و خوی خود را تجربه میکنند، که ممکن است به دورههای شیدایی یا افسردگی منجر شود. بدون درمان مناسب، این تغییرات خلقی میتواند مشکلاتی در تحصیل، کار، و روابط عاشقانه ایجاد کند. به همین دلیل اهمیت دارد که به مراقبت از خود با توجه به نیازهای شما و همسرتان توجه ویژه داشته باشید.
به همسری که تا کنون با فرد مبتلا به اختلال دوقطبی در ارتباط نبوده، درک برخی از چالشها ممکن است سخت باشد.
به نقل از دکتر سالتز، اختلال دوقطبی، علاوه بر چالشها، ویژگیهای مثبتی نیز داراست. افراد مبتلا به این بیماری گاهی خلاقیت و انرژی فراوانی از خود به نمایش میگذارند که این امکان را فراهم میآورد تا ایدهها و پروژههای برجستهای را ارائه دهند. به عبارت دیگر، بسیاری از مدیران اجرایی نیز اختلال دوقطبی دارند و همین ویژگیها میتوانند در مسیر موفقیت آنها نقش داشته باشند.
اگرچه اختلال دوقطبی بهطور کامل درمانپذیر نیست، اما با مدیریت علائم آن میتوان به حفظ ثبات فرد کمک کرد. این مدیریت شامل استفاده از روشهای مختلف مانند درمان دارویی و مشاوره روانپزشکی میشود. با این گونه مدیریت، روابط زناشویی بین زوجین قابلیت دوام بیشتری خواهد داشت و زندگی با یک فرد دارای اختلال دوقطبی نیز به مراتب قابل مدیریتتر خواهد بود.
اگرچه علایم بیماری دوقطبی همسرتان تحت کنترل قرار گرفته و به خوبی مدیریت میشود، اما ممکن است رابطه شما با او ناسالم به نظر برسد. برخی افراد در زندگی با فرد مبتلا به بیماری دوقطبی با چالشهایی مواجه میشوند که ممکن است حضور در یک رابطه برای آنها دشوار باشد. در این مواقع، مهم است که علاوه بر مدیریت علایم بیماری، به نکات زیر نیز توجه کنید:
نشانه های رابطه ناسالم در ازدواج با فرد دوقطبی
ممکن است با فردی که دارای اختلال دوقطبی است، یک رابطه شاد و سالم برقرار کنید. اما برخی علائم و نشانهها وجود دارند که ممکن است نشاندهنده ناسالم بودن رابطه باشند و تحتاج به باز ارزیابی و توجه ویژه. در زیر به برخی از این علائم اشاره میشود:
1. احساس مسئولیت بیش از حد:
اگر احساس میکنید که باید به تنهایی مسئولیت حفظ و نگهداری رابطه باشید و فشارهای بیشتری به عهدهتان است، ممکن است رابطه ناسالمی را تجربه کنید.
2. احساس خستگی مفرط:
اگر از حیث روحی یا جسمی احساس خستگی مفرط میکنید و این وضعیت به طور مداوم ادامه دارد، این میتواند نشانه ناسالم بودن رابطه باشد.
3. فدا کردن ارزشها و نیازها:
اگر در تلاش برای حفظ رابطه، به مراتب از اهداف، ارزشها و نیازهای شخصی خود فداکاری میکنید، این ممکن است نشانه ناسالم بودن رابطه باشد.
بهبود رابطه در ازدواج با فرد دوقطبی
کارهای مختلفی وجود دارد که می توانید برای حفظ رابطه خود اقدام کنید. برای شروع، از خود بپرسید که چرا تصمیم به ایجاد و حفظ این رابطه گرفتهاید. اطمینان حاصل کنید که دلایل مثبتی برای انتخاب همسرتان وجود دارد. به منظور درک بهتر از شرایط همسرتان، با مطالعه در مورد بیماری دوقطبی آشنا شوید.
همچنین تلاش کنید علایم افسردگی و شیدایی را بشناسید تا در صورت نیاز، همسرتان را به دریافت مشاوره از درمانگر ترغیب کنید. این گام مهم میتواند بهترین نتایج را در مدیریت بیماری فراهم کند و به شما کمک کند تا بهترین راهبردها را در برخورد با همسر دوقطبی خود پیش بگیرید.
در صورتی که رابطه شما به حدی ناسالم و خطرناک تبدیل شده باشد که امنیت شما در خطر باشد، لازم است به سرعت اقدامات لازم را انجام دهید و ارتباط را قطع کنید.
اگر همسرتان وارد دوره شیدایی شده باشد، تصمیم به پایان دادن به رابطه نگیرید، زیرا در این دوران، تصمیمگیریها ممکن است از منطق فاصله بگیرد. بهتر است جدایی را به تعویق بیندازید و درگیر شدن جلوگیری کنید. همچنین، تا زمانی که سه تن از دوستان شما شرایط شما را تأیید نکردهاند، تصمیمات مهمی در زندگی خود اجرا نکنید.
کمک گرفتن
دکتر سالتز توصیه می کند که در صورت تصمیم به جدا شدن از همسر، اطمینان حاصل کنید که او از حمایت عاطفی دیگران بهرهمند است. اگر امکان دارد، سعی کنید او را به یک پزشک تخصصی در زمینه بیماریهای روانی متصل کنید، چرا که این گام میتواند به بهبود وضعیت او کمک کند. همچنین حواستان به افکار و احساسات او، به خصوص در زمینه خودکشی، بسیار حائز اهمیت است.
بر اساس تحقیقات انجام شده در سال 2014، بین 25 تا 50 درصد افراد مبتلا به اختلال دوقطبی حداقل یک بار تصمیم به انجام خودکشی گرفتهاند. اگر شخصی تهدید به انجام خودکشی داشته باشد، این موضوع به شدت اضطراری است.
در چنین شرایطی، شما ملزم به ایجاد امکانات لازم برای جلب توجه و کمک به این شخص میشوید. هر چه سریعتر هر وسیلهای که در دسترس دارید را بردارید و او را به مراکز اورژانس مناسب ببرید. حتی اگر در حال جدا شدن از او باشید، انجام این کار وظیفه ای اساسی و حیاتی است.
درک کردن فرد دوقطبی
شما میتوانید حتی در زمان جدایی از همسرتان، ادامه حمایت خود را ارائه دهید. با این حال، برخی از افراد به دلیل تجربه حس طرد شدن، ممکن است از کمک شما استقبال نکنند. به گفته دکتر دیوید رِیس، یک روانپزشک مقیم کالیفرنیا، مهربان باشید اما در همین حین از زیادهروی خودداری کنید. وی توصیه میکند: “وقتی که رابطه را به پایان میبرید، ممکن است مهربانی شما دیگر مورد استقبال قرار نگیرد و این امر کاملاً طبیعی است. این رفتار را به عنوان یک حمله شخصی نپندارید.
بپذیرید که نحوه واکنش طرف مقابل و توانایی او برای حفظ یک رابطه سطحی یا مؤدبانه پس از رد شدن، ممکن است ذاتاً محدود و خارج از کنترل شما باشد. تلاش کنید دلسوز باشید، اما آمادگی داشته باشید که دلسوزی و مهربانی شما توسط طرف مقابل پذیرفته نشود.”
اختلال دوقطبی چگونه درمان می شود؟
پزشکان معمولاً اختلال دوقطبی را با ترکیبی از داروها و رواندرمانی درمان میکنند. داروهای تثبیتکننده خلق و خو اغلب به عنوان اولین گزینه در درمان این اختلال به کار میروند. برخی از بیماران ممکن است مجبور باشند این داروها را برای مدت زمان طولانی مصرف کنند.
لیتیوم به مدت سالها به عنوان یک ماده تثبیتکننده خلق و خوی پرکاربرد شناخته شده است. این ماده با وجود کارایی در درمان اختلال دوقطبی، دارای عوارض جانبی مانند کاهش کارایی تیروئید، درد مفاصل و مشکلات گوارشی است. همچنین نیاز به آزمایشهای خون برای نظارت بر سطوح درمانی دارو و بررسی عملکرد کلیه دارد. به علاوه، برای درمان دورههای شیدایی میتوان از داروهای ضدروانپریشی نیز استفاده کرد.
تمامی داروها دارای عوارض جانبی بالقوه و تداخل با داروهای دیگر هستند. در صورتی که همسر شما باردار است یا داروهای دیگری مصرف میکند، حتماً قبل از شروع هر نوع داروی جدید، باید این موضوع را با پزشک مطرح کرده و هرگز از خودسرانه مصرف دارو خودداری کنید.
ثبت وقایع روزانه میتواند بهبود درمان بیمار را تسهیل کند. نگاشت حالات روزانه، الگوهای خواب و غذا خوردن، و رخدادهای مهم زندگی به پزشک کمک میکند تا درک بهتری از نحوه عمل داروها و درمان ایجاد کند. اگر علائم بیمار بهبود نیافته یا بدتر شده باشند، پزشک ممکن است تغییر در نوع داروها یا ارائه نوعی دیگر از روشهای درمانی را پیشنهاد کند.
نتیجه گیری
زندگی با فرد مبتلا به اختلال دوقطبی نیازمند فهم و آگاهی است. اگر تصمیم به ازدواج یا برقراری ارتباط با یک فرد دوقطبی دارید، مهم است که ابتدا با جزئیات بیشتری درباره این اختلال و شرایط مختصر شده در آن آشنا شوید. اختلال دوقطبی یکی از اختلالات روانی رایج است، اما میزان و نوع آن در افراد مختلف متفاوت است.
بنابراین، در صورت تصمیم به برقراری رابطه یا ازدواج با فردی که این اختلال را تجربه میکند، ضرورت دارد اطلاعات کافی را در خصوص ویژگیها و مدیریت بیماری به دست آورید تا تصمیمات آگاهانهتری بگیرید. اگر همسر شما بعد از ازدواج دچار اختلال دوقطبی شود، پشتیبانی از او در دورههای شیدایی و افسردگی بسیار حیاتی است. با صبوری و درک، به حفظ آرامش او و خودکنترلی خودتان کمک کرده و در صورت لزوم، به دنبال کمک از متخصصین مشاوره بروید.