اختلال مازوخیسم جنسی یا آزارخواهی، به عنوان یک نوع اختلال روانی جنسی، به وضوح به این مفهوم اشاره دارد که فرد مبتلا به این اختلال، از انجام اعمالی که به آسیب و آزار به خودش منجر میشود، احساس لذت و رضایت میکند. این اختلال جزء طیف گستردهای از اختلالات جنسی است که در آن، فرد تمایل دارد تا از تحقیر، کتکزدن، یا سایر عملهای آزاردهنده بهرهمند شود تا به احساس رضایت جنسی بپردازد.
اختلال مازوخیسم جنسی از دیدگاه روانشناسی به عنوان یک شاخه از اختلالات جنسی مطرح میشود، که در آن، شخصیت فرد به گونهای است که لذت و ارضای جنسی از طریق رفتارهای آزاردهنده بدست میآید. این رفتارها ممکن است شامل عناصری نظیر کنترل و تحقیر شدن باشد.
برای درک کاملتر این اختلال، میتوان به جزئیات روانشناسی و ارتباط آن با عوامل فردی و اجتماعی پرداخت تا مفهوم این اختلال بهتر درک شود. در این قسمت از مجله علمی برنا اندیشان تصمیم داریم تا مقاله ای کامل در مورد اختلال مازوخیسم جنسی را مورد مطالعه و بررسی قرار دهیم.
اختلال مازوخیسم جنسی
اختلال مازوخیسم جنسی یا آزارخواهی، همانطور که از نامش پیداست، یک اختلال جنسی است که در آن فرد از رفتارهای آزارخواهانه مانند کتک خوردن، تحقیر شدن، و رنج کشیدن، لذت میبرد و از این راه به ارضای جنسی میپردازد. این رفتار آزارخواه ممکن است به صورت فیزیکی اجرا شود، یا حتی در دنیای خیال و تصویرسازی فرد وقوع یابد.
همچنین پیشنهاد می شود به مقاله سادیسم جنسی مراجعه فرمایید. بر اساس تحقیقات و مطالعات، این اختلال ممکن است ناشی از تجربیات تلخ کودکی، نفرت از خود یا دیگران، و یا خشم سرکوب شده باشد.
در این مفهوم، افراد مبتلا به این اختلال ممکن است به واسطه رویدادها یا تجربیاتی که در گذشته آنها را به شدت تحت فشار و استرس قرار دادهاند، به این نوع ارتباطات غیرمعمول با جنسیت و ارضای جنسی پرداخته باشند. بررسی و توجیه این دینامیکها نقش مهمی در درک چگونگی ایجاد و تقویت این اختلال دارد.
ملاک های تشخیصی اختلال مازوخیسم جنسی
معیارهای تشخیصی اختلال مازوخیسم جنسی به دقت تعریف شدهاند تا این اختلال را به درستی تشخیص دهند. در این راستا، برای تشخیص این اختلال، افراد باید به موارد زیر مطابقت داشته باشند:
1. تداوم ناشی از تحریک جنسی: شرایط باید حداقل به مدت ۶ ماه باشد که فرد به صورت مکرر و با شدت بالا از تحریکات جنسی مانند تحقیر، کتکخوردن، به بند کشیده شدن و یا تحمل رنج بهرهمند شود.
2. آشکار شدن در خیالپردازیها، امیال یا رفتارها: تحقیقات باید نشان دهند که این امور در خیالپردازیها، امیال جنسی یا رفتارها به طور آشکار مشاهده میشوند و با تنوع کافی حضور دارند.
3. اثرات بر عملکرد: این خیالپردازیها، امیال یا رفتارها باید منجر به ناراحتی یا اختلال قابل ملاحظه در عملکرد اجتماعی، شغلی یا زمینههای دیگر عملکرد شوند.
در مواقع خاص، تعیین این اختلال میتواند به شرایط خاصتری نیاز داشته باشد. به عنوان مثال، اگر فرد در یک محیط کنترل شده زندگی میکند که فرصتهای اجتماعی یا جنسی محدود شده باشند، باید به این نکته توجه داشته باشیم. همچنین، در صورت بهبود کامل و عدم وجود ناراحتی یا اختلال در عملکرد به مدت حداقل ۵ سال در محیط کنترل نشده، ممکن است اختلال نادیده گرفته شود.
ویژگی های تشخیصی اختلال مازوخیسم جنسی
معیارهای تشخیصی برای اختلال مازوخیسم جنسی در افرادی که به طور آزادانه تمایلات نابهنجاری جنسی خود را قبول میکنند، با دقت و جزئیات زیادی مورد استفاده قرار میگیرند. این افراد به صراحت اظهار میکنند که از تحریکات جنسی شدید ناشی از عملهایی نظیر تحقیر، کتکخوردن، به بند کشیده شدن یا رنجکشیدن لذت میبرند و این مسائل در خیالپردازیها، تمایلات یا رفتارهای آنها بهوضوح آشکار میشود.
اگر این افراد همچنین اظهار نمایند که ترجیحات جنسی خود در تحقیر شدن، کتکخوردن، به بند کشیده شدن یا رنجکشیدن به شکلی دیگر نیز تاثیر گذار بر مشکلات روانی-اجتماعی آنها داشته باشد، در این صورت ممکن است اختلال مازوخیسم جنسی تشخیص داده شود.
در مقابل، اگر این افراد اظهار ناراحتی نکنند ولی با اندوه، وسواسهای فکری، احساس گناه یا شرم در مورد تمایلات جنسی خود ظاهر شود و این تکانهها مانع از دنبال کردن هدفهای شخصی دیگر آنها شوند، میتوان نتیجه گرفت که آنها تمایلات جنسی مازوخیستی دارند، اما احتمالاً از اختلال مازوخیسم جنسی رنج نبردهاند.
چارچوب زمانی ملاک الف به عنوان یک رهنمود کلی برای تشخیص اختلال مازوخیسم جنسی مطرح شده است، که اشاره دارد که علایم یا نشانههای این اختلال باید حداقل به مدت ۶ ماه متواصل دیده شوند. این مدت زمان تا حدی است که به عنوان یک راهنمای کلی مورد نظر قرار گرفته است و به هیچ وجه به عنوان یک آستانه مطلق در نظر گرفته نشده است.
برای مطالعه بیشتر به مقاله فانتزی جنسی مراجعه فرمایید. این چارچوب زمانی به کار گرفته میشود تا اطمینان حاصل شود که تمایل جنسی به تحقیر شدن، کتکخوردن، به بند کشیده شدن یا رنجکشیدن به نحوی، بهطور مستمر و پایدار نقل میشود و این تمایلات به شدت موقتی نباشند.
تا اما، لازم به ذکر است که این اختلال میتواند حتی در دورههای زمانی کوتاهتر نیز تشخیص داده شود، در صورتی که اثرات و نشانههای آن به طور پراکنده و مستمر حاکی از وجود این اختلال باشند. در نتیجه، استفاده از این چارچوب زمانی به عنوان یک راهنمایی کلی امکان تشخیص این اختلال را فراهم میکند، اما اعتبار آن در هر مورد خاص با ارزیابی دقیقتر نشان داده میشود.
ویژگی های مرتبط با تشخیص اختلال مازوخیسم جنسی
استفاده گسترده از پورنوگرافی، که در آن عناصری نظیر تحقیر شدن، کتکخوردن، به بند کشیده شدن یا رنجکشیدن به شکلی دیگر نقش میبازند، گاهی ممکن است به عنوان یک ویژگی مرتبط با اختلال مازوخیسم جنسی تلقی شود. این مفهوم به این معناست که فرد، با استفاده از محتوای پورنوگرافی با این مضامین، لذت میبرد و احتمالاً این تمایلات غیرعادی در زمینه تحقیر، کتکخوردن یا تجربیات رنجآور دیگر به وضوح مشاهده میشوند.
برای توضیحات بیشتر میتوانیم به نحوهی اثرگذاری این محتوا بر روی تفکرات، احساسات و رفتارهای فرد، همچنین ارتباط آن با تجربیات گذشته و رویدادهای زندگی فردی اشاره کنیم. همچنین، نکتهای که باید تأکید شود، این است که این ویژگی تنها یک نشانه ممکن است و تشخیص اختلال باید با ارزیابی های کلیتر و توجه به سایر نشانهها و علایم مرتبط با اختلال مازوخیسم جنسی صورت گیرد.
شیوع اختلال آمیختگی اجتماعی بازداری نشده
شیوع اختلال مازوخیسم جنسی در جمعیت هنوز به دقت مشخص نشده است. در استرالیا، برآورد میشود که حدود 2.2 درصد از مردان و 1.3 درصد از زنان در طول 12 ماه گذشته در تجربههایی مرتبط با به بند کشیده شدن، تنبیه، سادومازوخیسم یا سلطه گری و سلطه پذیری برخورد کردهاند.
این اطلاعات به نظر میرسد که این اختلال جنسی به صورت نسبتاً کمتر در جامعه جلب توجه کرده است، اما میزان واقعی شیوع ممکن است با توجه به طبیعت حساس این مسائل و گزارشهای غیررسمی، کمتر از واقعیت باشد.
بررسی جزئیات بیشتر از عوامل مؤثر بر این اختلال و تأثیرات آن بر روی سلامت روانی و اجتماعی افراد، میتواند به درک بهتری از ابعاد این مسئله کمک کند. همچنین، انجام تحقیقات بیشتر در این زمینه میتواند به بهبود روشهای تشخیص و مداخلات کمک کند تا به افراد مبتلا به این اختلال کمک بهتری ارائه شود.
شکل گیری و روند اختلال مازوخیسم جنسی
افراد مبتلا به نابهنجاریهای جنسی در جامعه به میانگین سن 19.3 سال اطلاع دادهاند که این اختلال را در آن زمان تجربه کردهاند. اگرچه شروع خیالپردازیهای مازوخیستی نیز در سنین پایینتر، از جمله دوران بلوغ و کودکی گزارش شده است. درباره تداوم این اختلال در طول زمان، اطلاعات محدودی در دسترس است.
اختلال مازوخیسم جنسی بر اساس تعریف، به بیش از یک عامل کمککننده نیاز دارد، که ممکن است با گذشت زمان تحت درمان یا بدون آن تغییر کند. این عوامل شامل ناراحتی ذهنی (از قبیل احساس گناه، شرم، ناکامی جنسی شدید و تنهایی)، بیماریهای روانپزشکی، فزونخواهی جنسی، تکانشگری جنسی و اختلالهای روانی-اجتماعی هستند.
بنابراین، روند اختلال مازوخیسم جنسی احتمالاً به شدت وابسته به سن افراد است. سن بالا احتمالاً تأثیری بر ترجیحات جنسی دارد و این تأثیر ممکن است باعث کاهش آثار مثبت یا منفی بر روی رفتار جنسی نابهنجار یا بهنجار دیگر گردد.
عوامل خطر و پیش آگهی اختلال مازوخیسم جنسی
عوامل خطر و پیشآگهی اختلال مازوخیسم جنسی گسترده و متنوع است. از جمله عوامل خطر مهم میتوان به تجربیات کودکی ناخوشایند، افراز و نزولات در روابط اجتماعی، نقص ارتباطات بین فردی، و حتی میزان تحصیلات و فرهنگ فرد اشاره کرد. تجربیات ناخوشایند کودکی، مخصوصاً در زمینههای فیزیکی یا عاطفی، ممکن است اساسی برای شکلگیری این اختلال باشد.
همچنین، رفتارهای تحقیرآمیز یا خشونتآمیز در روابط فردی میتواند نقش مهمی در افزایش خطر ابتلاء به مازوخیسم جنسی ایفا کند. در پیشآگهی این اختلال، آگاهی از نشانهها و علائم آن، همچنین ارتقاء مهارتهای ارتباطی سالم و افزایش سطح آگاهی جنسی میتواند نقش حیاتی داشته باشد. به علاوه، پشتیبانی از افراد برای مدیریت و تنظیم احساسات خود و جلوگیری از ناخواستهها در روابط میتواند به کاهش احتمال ایجاد یا تشدید این اختلال کمک کند.
پیامدهای کارکردی اختلال مازوخیسم جنسی
پیامدهای کارکردی اختلال مازوخیسم جنسی هنوز به دقت مشخص نشدهاند. با این وجود، افراد مبتلا به مازوخیسم جنسی با مخاطرات جدی و پتانسیل وخیم مواجه هستند. به عنوان مثال، مازوخیستها در زمان اجرای رفتارهای مرتبط میتوانند در معرض خطر مرگ تصادفی قرار گیرند، به ویژه هنگامی که به خفگی دوستان یا به کارگیری روشهای خودارضایی غیر آگاه میپردازند.
این مسائل ناشی از رفتارهای خطرناک و محدودههای کنترلناپذیری است که در محیطهای جنسی اجرا میشوند. بررسی و درک عمیقتر از پویاییهای این اختلال و پیشرفت درمانها و مداخلات موثر میتواند به بهبود نگرش به سلامت جنسی افراد مبتلا به مازوخیسم جنسی کمک کند.
تشخیص افتراقی اختلال مازوخیسم جنسی
چند اختلال میتواند با اختلال مازوخیسم جنسی متمایز شود، از جمله یادگار پرستی در ارتباط با مبدل پوشی، اختلال سادیسم جنسی، فزونخواهی جنسی، و اختلالات مصرف الکل و مواد. این اختلالات گاهی به صورت تشخیصهای همزمان نیز مشاهده میشوند.
بنابراین، ارزیابی دقیق شواهد برای تشخیص اختلال مازوخیسم جنسی نیازمند در نظر گرفتن نابهنجاریهای جنسی دیگر یا اختلالات روانی دیگر به عنوان بخشی از تشخیص افتراقی است. مازوخیسم جنسی در غیاب ناراحتی (یعنی، بدون اختلال) نیز در تشخیص افتراقی مدنظر قرار میگیرد، زیرا افرادی که این رفتارها را انجام میدهند، ممکن است از جهت گیری مازوخیستی خود راضی باشند.
همزمانی اختلالات
همزمانی اختلالات شناخته شده با اختلال مازوخیسم جنسی عمدتاً بر اساس مواردی استوار است که افراد تحت درمان قرار گرفتهاند. اختلالاتی که به همراه اختلال مازوخیسم جنسی رخ میدهند معمولاً شامل اختلالات نابهنجاری جنسی دیگر هستند، به عنوان مثال یادگار پرستی توأم با مبدل پوشی. این ترکیبات اختلالات میتوانند پیچیدگی در تشخیص و درمان فراهم کنند، زیرا نیاز به رویکردهای گستردهتر و یکپارچهتر دارند.
پیشنهاد می شود به پکیج درمان مشکلات جنسی مراجعه فرمایید. به منظور تأمین درمان موثر، لازم است تا تیمهای متخصص با همکاری و هماهنگی مناسب، به تجزیه و تحلیل علل این همزمانیها بپردازند و برنامههای درمانی تنظیم شده به افراد مبتلا ارائه دهند.
درمان اختلال مازوخیسم جنسی
درمان اختلال مازوخیسم جنسی معمولاً به عنوان یک چالش پیچیده و چند راهه در حوزه روانشناسی و مشاوره جنسی در نظر گرفته میشود. در اینجا چندین راهکار و روش درمانی مطرح میشود:
1. مشاوره روانشناختی:
مشاوره روانشناختی توسط متخصصین در حوزه روانشناسی جنسی میتواند به فهم عمیقتر از عوامل ذهنی و روانی که به ایجاد مازوخیسم جنسی منجر میشود، کمک کند. این نوع درمان به تحلیل الگوهای رفتاری، افکار ناخوشایند، و احساسات مرتبط با این اختلال میپردازد.
2. درمان دارویی:
برخی از افراد با اختلالهای جنسی، به خصوص در صورت همراهی با اختلالهای روانپزشکی، ممکن است به درمان دارویی نیاز داشته باشند. داروها میتوانند برخی از نشانهها و علائم مرتبط با اختلال مازوخیسم جنسی را کنترل کنند.
3. تحلیل روابط:
ممکن است مشاوره زوجین یا در خصوص روابط اجتماعی فردی مؤثر باشد. در برخی موارد، اختلالات جنسی میتوانند به عنوان نتیجهای از مشکلات در روابط اجتماعی یا زناشوئی ناشی از اختلال مازوخیسم جنسی مطرح شوند.
4. گروههای حمایتی:
شرکت در گروههای حمایتی میتواند افراد را به اشتراک گذاشتن تجربیات خود و درک بهتری از این اختلال کمک کند. این گروهها معمولاً تحت نظارت متخصصین قرار میگیرند و فرصتی برای مشارکت فعال در فرآیند درمان فراهم میکنند.
ترکیبی از این روشها و تعامل بین متخصصین مختلف میتواند به افراد مبتلا به اختلال مازوخیسم جنسی کمک کند تا بهبود یابی داشته باشند و راهی به سمت سلامت جنسی و روانی بیشتر پیدا کنند. همچنین، حمایت از خانوادهها و اطرافیان افراد مبتلا نیز در این فرآیند اهمیت دارد.
نتیجه گیری
در نتیجه، اختلال مازوخیسم جنسی یک واقعیت پیچیده و چند وجهی در حوزه روانشناسی جنسی است که نیاز به رویکردهای گسترده و متنوع درمانی دارد. این اختلال، با الگوهای رفتاری تحقیر آمیز و ارضاگرایانه همراه است و افراد مبتلا ممکن است به دلیل جنبههای مختلف مشکلات روانی، اجتماعی و زندگی جنسی با چالشهایی روبهرو شوند.
تشخیص دقیق و درمان مؤثر از طریق مشاوره روانشناختی، درمان دارویی و سایر راهکارهای متخصصانه میتواند به افراد کمک کند تا با نواحی مختلف این اختلال مقابله کنند و بهبودی در کیفیت زندگیشان را تجربه کنند. همچنین، ایجاد آگاهی در جامعه و حمایت از افراد مبتلا و خانوادههایشان نقش مهمی در شکلدهی به یک محیط فهمآمیز و حمایتی ایفا میکند.
با توجه به پیچیدگی این اختلال، فهم عمیقتر جوانب مختلف اجتماعی، روانی، و رفتاری آن ضروری است. درک صحیح از این اختلال میتواند به تعامل موثر تیمهای درمانی و افزایش حمایت جامعه کمک کرده و به ایجاد محیطی صاحبنظر و دلنشین برای افراد مبتلا به مازوخیسم جنسی کمک نماید.