اختلال صدای گفتار یا کنش پریشی کلامی یک مشکل شایع در جمعیت کودکان است که ممکن است تأثیراتی بر صحبت و ارتباطات آنها داشته باشد. این اختلال، یک نوع اختلال روانی است که در بین کودکان به طور معمول دیده میشود. در این مقاله از مجله علمی تخصصی برنا اندیشان، قصد داریم با دقت و تخصص، با تکیه بر راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی DSM-5 ویرایش پنجم، به تفصیل به توضیح این اختلال بپردازیم.
اختلال صدای گفتار
هر کودک به تدریج با شروع به صحبت کردن و یادگیری زبان، مهارتهای گفتاری خود را پیشرفت میدهد. برای هر فرد در هر سنی، فرآیند یادگیری و استفاده از کلمات به صورت خاصی اهمیت دارد. با این حال، در هشت سالگی، انتظار میرود که کودکان بتوانند به صورت کامل و به طور مسلط از کلمات مختلف استفاده کنند.
با این وجود، در برخی موارد، ممکن است مشاهده شود که کودکان با مشکلاتی در این زمینه مواجه هستند. این مشکلات میتوانند باعث شود که مخاطبان نتوانند به درستی متوجه حرفهای کودک شوند، و به عبارت دیگر، این ممکن است نشانگر وجود اختلال صدای گفتار باشد، که به طور دیگر به آن کنش پریشی کلامی نیز گفته میشود.
ملاک های تشخیصی اختلال صدای گفتار
1. مشکل مداوم در تولید صدای گفتار: این اختلال به معنای وجود مشکلات ثابت و دائمی در تولید صدای گفتار است که ممکن است باعث عدم فهم مناسب محتوای گفتار یا جلوگیری از ارتباط کلامی در پیامها شود.
2. تأثیرات در ارتباط مؤثر: این اختلال منجر به محدودیتهای قابل توجهی در ارتباطات مؤثر میشود. این مشکلات میتوانند تأثیرات منفی بر مشارکت اجتماعی، پیشرفت تحصیلی یا عملکرد شغلی فرد، به صورت فردی یا در هرگونه پیوند، داشته باشند.
3. شروع نشانهها در اوایل دوره رشد: نشان دهنده این است که مشکلات صدای گفتار از جلوه گرفتن زودهنگام خود نشأت گرفته و از دوران ابتدایی رشد کودک آغاز شده است.
4. عدم ناشی از بیماریهای مادرزادی یا اکتسابی: این مشکلات نمیتوانند ناشی از بیماریهای مادرزادی یا اکتسابی مانند فلج مغزی، شکاف کام، ناشنوایی یا فقدان شنیدن، صدمه مغزی آسیبزا یا بیماریهای جسمانی یا عصبی دیگر باشند.
ویژگی های تشخیصی اختلال صدای گفتار
تولید صدای گفتار به فرآیند روشن واج ها (یعنی صداهای تکی) که وقتی با یکدیگر ترکیب شده و کلمات گفتاری را تشکیل میدهند، اشاره دارد. این فرآیند نیازمند دانش واج شناختی صداهای گفتار و همچنین توانایی هماهنگ کردن حرکات اندامهای تولید گفتار، از جمله آرواره، زبان، و لبها، با تنفس و تولید صدا برای گفتار است.
پیشنهاد می شود به مقاله اختلال یادگیری خاص مراجعه نمایید. در کودکان مبتلا به مشکلات تولید گفتار، ممکن است در زمینههایی از جمله دانش واج شناختی صداها یا توانایی هماهنگ کردن حرکات برای گفتار، به درجات مختلف مشکل داشته باشند. بنابراین، اختلال صدای گفتار نشانگر یک عدم همگنی در مکانیزمهای زیربنایی گفتار است و شامل اختلالاتی چون اختلال واج شناختی و اختلال تولید گفتار میشود.
تشخیص اختلال صدای گفتار در زمانی اتفاق میافتد که تولید صدای گفتار به نحوی نباشد که با سن و مرحله رشد کودک منطبق باشد و همچنین زمانی که این ناهماهنگیها ناشی از اختلال جسمانی، ساختاری، عصبی یا شنوایی نباشند. انتظار میرود که گفتار کلی در کودکانی که در 4 سالگی به طور عادی صحبت میکنند، قابل فهم باشد، در حالی که در 2 سالگی، فقط 50 درصد از آن قابل درک است.
ویژگی های مرتبط با تشخیص اختلال صدای گفتار
اختلال زبان، به ویژه کمبودهای بیانی، ممکن است با اختلال صدای گفتار همراه باشد. در اغلب موارد، سابقه خانوادگی مثبت برای اختلالات گفتار یا زبان به وجود میآید. اگر توانایی هماهنگ کردن سریع اندامهای مرتبط با تولید گفتار، به ویژه جنبههای خاصی از این فرآیند، به مشکل بخورد، ممکن است سابقه تأخیر یا ناهماهنگی در مهارتهای اکتسابی که از اندامهای مشارکت کننده در تولید گفتار و نظام عضلانی چهره استفاده میکنند، وجود داشته باشد. این مهارتها شامل جویدن، بسته نگهداشتن دهان و دمیدن در بینی میشوند.
علاوه بر این، زمینههای دیگر هماهنگی حرکتی، مثل آنچه در اختلال هماهنگی رشد موجود است، ممکن است نیز معیوب باشند. اصطلاح “کنش پریشی کلامی” نیز برای اشاره به مشکلات تولید گفتار به کار میرود. احتمالاً گفتار در برخی از بیماریهای ژنتیکی مانند نشانگان دان، حذف q22 و جهش ژن Foxp2 به شکل ناهنجار تغییر کرده باشد. در صورت وجود این عوامل، نیاز است که موارد مذکور با دقت کدگذاری شوند.
شکل گیری و روند اختلال صدای گفتار
یادگیری تولید صداهای گفتار به صورت دقیق و صحیح، و همچنین مهارت در تولید گفتارهای متصل و فصیح، به عنوان مهارتهای مهمی در رشد کودکان محسوب میشوند. شیوه یادگیری تلفظ صحیح صداهای گفتار، به ادعای الگوهای رشدی پیروی میکند که در هنجارهای سنی استاندارد تعیین شده است.
برای کودکانی که به طور طبیعی در حال رشد هستند، متداول است که در فرآیند یادگیری گفتار، از تقنیات ساده کردن کلمات و هجاها بهره بگیرند. با این حال، انتظار میرود که در سن 3 سالگی، پیشرفت آنها در تسلط بر تولید صدای گفتار به گفتاری قابل فهم منجر شود.
کودکان مبتلا به اختلال صدای گفتار، پس از سنی که اغلب کودکان میتوانند کلمات را به وضوح تولید کنند، ادامه میدهند به استفاده از روشهای سادهسازی واج شناختی که بهطور ناپخته میباشد.
در 7 سالگی، مطابق با نرمافزارهای سنی و اجتماعی، انتظار میرود که صداهای گفتار به وضوح تولید شده و اکثر کلمات به درستی تلفظ شوند. همچنین، صداهایی که ممکن است به صورت نادرست بیان شوند (مانند zh، dzh، ch، th، z، s، r، l)، باید تا سن 8 سالگی به طور معمول یادگیری شوند.
برخی از این صداها به عنوان “آخر 8 سالگی” شناخته میشوند و بدان معناست که تا این سن میتوانند به طور طبیعی تولید شوند. اگرچه در مواقعی، برنامههای بهبود تلفظ این صداها ممکن است بهعنوان بخشی از برنامه توجه به فهم بهتر گفتار در این مرحله مورد توجه قرار گیرد.
نوکزبانی، یعنی بد بیان کردن صداهای سوتمانند، بسیار رایج است و میتواند الگوهای مسیر جریان هوا در قسمتهای جلویی و عقبی دهان را تحت تأثیر قرار دهد. این ممکن است به علت الگوهای نامطلوب بلعیدن فرو برگردانده با زبان مرتبط باشد.
برخی از کودکان مبتلا به اختلال صدای گفتار با درمان موثری پاسخ داده و مشکلات گفتار با گذر زمان بهبود مییابند. بنابراین، این اختلال ممکن است بهصورت دائمی نباشد. با اینحال، وقتی که اختلال زبان همراه باشد، اختلال گفتار ممکن است پیشآگهی ضعیفتری داشته باشد و ارتباطی با اختلالات یادگیری خاص نیز داشته باشد.
تشخیص افتراقی اختلال صدای گفتار
تشخیص افتراقی اختلال صدای گفتار امری حیاتی است که نیازمند دقت و دانش تخصصی از جانب متخصصان گفتاردرمانی است. این اختلال معمولاً با مشکلات در تولید صداها و نحوه تلفظ آنها همراه است. تشخیص صحیح این اختلال نیازمند بررسی دقیق و جامع مؤلفههای گفتاری افراد، از جمله الگوهای تلفظ، تولید صداها، و ساختار صوتی، میباشد.
استفاده از ابزارها و تستهای تخصصی، همچنین ارزیابی مهارتهای فرد در تلفظ کلمات و جملات، از اهمیت ویژهای برخوردار است. تفاوتها و نقاط ضعف در این مؤلفهها میتوانند به تفکیک این اختلال از دیگر مشکلات گفتاری کمک کرده و به متخصصان کمک کنند تا برنامه درمانی و آموزشی مناسب را برای بهبود تولید صداها و تلفظ افراد ارائه دهند.
تنوع های عادی در گفتار
قبل از ارائه تشخیص، ضرورت دارد که متخصصان به تنوعهای گفتاری که ممکن است به علت موقعیت جغرافیایی، اجتماعی یا فرهنگی/قومی وجود داشته باشند، دقت کنند. این تنوعها میتوانند تأثیر قابل توجهی بر نحوه گفتار افراد داشته باشند.
بررسی و درک این تنوعها از اهمیت بالایی برخوردار است، زیرا ممکن است تفاوتها در گفتار به عنوان نتیجهای از تاثیرات محلی یا اقتصادی، عادات فرهنگی یا زبانی، بروز کند. این نکته اهمیت دارد که متخصصان گفتاردرمانی و تشخیصی، با در نظر گرفتن این تنوعها، بتوانند بهترین مراحل درمانی یا تداخلی را در جهت بهبود گفتار فرد ارائه دهند و به افراد برخوردهای فرهنگی/قومی حساسانهتری داشته باشند.
اختلال شنوایی یا اختلال حسی دیگر
اختلالات شنوایی یا ناشنوایی ممکن است عوارضی نابهنجار در گفتار فرد ایجاد کنند. ناهنجاریهای تولید صدای گفتار میتوانند ناشی از اختلالات شنوایی، نقص حسی دیگر، یا مشکلات گفتاری-حرکتی باشند. زمانی که مشکلات گفتاری به گونهای است که فراتر از مشکلات معمولاً مرتبط با این نوع مشکلات است، میتوان به عنوان اختلال صدای گفتار آن را شناسایی کرد.
این اختلال ممکن است در افرادی که با محدودیتهای شنوایی مواجه هستند، به دلیل نواقص در تولید صداها و تلفظ کلمات بروز یابد. تشخیص این اختلال نیازمند ارزیابی دقیق و جامع مهارتهای گفتاری فرد، همچنین بررسی ارتباط این مشکلات با ویژگیهای شنوایی و سایر عوارض حسی است.
کمبودهای ساختار
اختلالات گفتار ممکن است به علت نقصهای ساختاری در عناصر مختلف دستگاه گفتاری فرد ایجاد شود، به عنوان مثال ممکن است برخی از افراد به دلیل وجود شکاف در کام، با مشکلات گفتاری روبهرو شوند. این نوع اختلالات میتوانند تأثیر گوناگونی در تولید صداها و تلفظ کلمات داشته باشند.
برای تشخیص دقیق این گونه مشکلات، لازم است تا متخصصان گفتاردرمانی به دقت عوامل ساختاری و آسیبهای محتمل در قسمتهای مختلف دستگاه گفتاری فرد پرداخته و از ابزارها و روشهای تشخیصی مناسب برای این امور استفاده کنند.
نارساگویی عضوی
اختلالات گفتار ممکن است ناشی از مشکلات حرکتی، همچون فلج مغزی، باشند. معمولاً علایم عصبی و ویژگیهای خاص صدا، اختلاف مشخصی بین اختلالات صدای گفتار و نارساگویی عضوی را نشان میدهند. این تفاوت در کودکان خردسال (زیر 3 سال) ممکن است به دلیل نوسانات طبیعی در توسعه حرکتی آنان دشواری داشته باشد، به ویژه زمانی که درگیری حرکتی کلی بدن کودک وجود نداشته یا به حداقل رسیده باشد (برای مثال، در نشانگان ورستر – درافت). این موارد نیاز به بررسی دقیق و توجه به جزئیات حاکی از مشکلات حرکتی و صدای گفتاری دارد تا تشخیص صحیح و طراحی برنامه درمانی مناسب انجام گیرد.
لالی انتخابی
استفاده محدود از زبان ممکن است به عنوان علامت لالی انتخابی تشخیص داده شود که نوعی اختلال اضطرابی است و در آن، افراد در یک یا چند زمینه یا شرایط خاص به گفتار اجتناب میکنند. لالی انتخابی ممکن است در کودکانی که اختلال گفتار دارند به دلیل شرمندگی و نگرانی از نقص در گفتارشان پدید آید.
با این حال، بسیاری از کودکان مبتلا به لالی انتخابی، در محیطهای “امن” مانند خانه یا با دوستان نزدیک، توانایی گفتار نرمال را دارند. این اختلال نیازمند تجزیه و تحلیل دقیق تاریخچه و شرایط اجتماعی-روانی فرد است تا بتوان به دقت تشخیص داد و برنامه درمانی مؤثری را برای بهبود مهارتهای گفتاری ارائه داد.
درمان اختلال صدای گفتار
اختلال صدای گفتار یک نوع اختلال گفتار است که معمولاً در دوران کودکی آغاز میشود و با تولید صداها و تلفظ کلمات مشکلات دارد. افراد مبتلا به این اختلال ممکن است دشواری در تولید صداهای حروف، کلمات، یا نظام صوتی زبان مادری خود را داشته باشند. این مشکل ممکن است تأثیرات مختلفی بر روی ارتباطات افراد داشته باشد، از جمله مشکلات در درک گفتار توسط دیگران.
علل این اختلال میتواند متنوع باشد؛ از جمله تأخیر در توسعه گفتار و زبان در دوران کودکی، مشکلات شنوایی، اختلالات ترتیبی حرکتی (مانند اختلال هماهنگی)، یا عوامل ژنتیکی. تشخیص این اختلال نیازمند ارزیابی تخصصی توسط گفتاردرمان و تعیین میزان تأثیر آن بر فعالیتهای روزمره فرد است.
برای درمان اختلال صدای گفتار، اکثراً از روشهای گفتاردرمانی استفاده میشود. این شامل فعالیتهای تمرینی، بازیها، و تکنیکهای تصحیح تلفظ میشود. هدف اصلی درمان این اختلال، بهبود توانایی تلفظ و تولید صداها به گونهای است که افراد بتوانند به طور کامل و بهطور موثر با دیگران ارتباط برقرار کنند.
درمان اختلال صدای گفتار یک روند گفتاردرمانی است که به منظور بهبود تلفظ و تولید صداها در افراد مبتلا به این اختلال انجام میشود. درمان این اختلال معمولاً تحت نظر گفتاردرمان (تخصصداشته در حوزه اختلالات گفتار و زبان) انجام میشود و شامل روشها و تکنیکهای متنوعی است که بهبود تلفظ، تنوع صداها، و صحیحتر شدن نظام صوتی را هدف دارد.
برخی از اصلیترین روشها و تکنیکهای درمان اختلال صدای گفتار عبارتند از:
1. تمرینات تلفظ و صدازدایی: این فعالیتها شامل تکرار و تمرین تلفظ صداها، حروف، و کلمات مشکلآور است. این تمرینات به تقویت عضلات گفتاری کمک کرده و تلفظ صحیح را ترویج میدهند.
2. استفاده از بازی و فعالیتهای تعاملی: بازیها و فعالیتهای تعاملی که به گونهای طراحی شدهاند که کودکان با آنها همچنین بتوانند از طریق بازی و سرگرمی بهبود تلفظ و صدازدایی خود را تجربه کنند.
3. تصحیح الگوی حرکتی: تکنیکهایی که بر روی بهینهسازی حرکات دستگاه گفتاری، از جمله حرکات زبان، لبها، و آرواره، تأکید دارند.
4. استفاده از فیدبک صوتی: فیدبکهای صوتی به افراد کمک میکند تا صداها و تلفظ خود را به طور دقیقتر شنوا کرده و اصلاحات لازم را اعمال کنند.
توانمندیها و نیازهای هر فرد ممکن است متفاوت باشد، بنابراین برنامه درمانی باید بر اساس ارزیابی دقیق افراد تنظیم شود تا به بهترین نتایج ممکن برسد. همچنین، مشارکت خانواده و ارائه تمرینات در خانه نیز از اهمیت زیادی برخوردار است.
نتیجه گیری
اختلال صدای گفتار یک واقعیت مهم در زمینهی گفتار و زبان است که معمولاً در دوران کودکی ظاهر میشود. این اختلال باعث مشکلات در تلفظ حروف و صداها میشود و ممکن است تأثیرات مختلفی بر روی ارتباطات افراد داشته باشد. این نتیجه میدهد که افراد مبتلا به این اختلال به تحقیقات و درمانهای گفتاردرمانی نیاز دارند تا بتوانند تلفظ صحیح را بیاموزند و بهبود یابند.
از مهمترین جنبههای درمان این اختلال میتوان به تمرینات تلفظ، بازیها و فعالیتهای تعاملی، تصحیح الگوی حرکتی، و استفاده از فیدبک صوتی اشاره کرد. همچنین، همکاری فعال خانواده و ادامه تمرینات در محیط خانگی نقش مهمی در بهبود و تسهیل درمان این اختلال ایفا میکند. درک دقیق از علل و عوامل مؤثر بر این اختلال، ارائهی برنامههای درمانی گیرا و توجه به نیازهای خاص هر فرد، اقدامات موثری در سمت بهبود و تسلط بهتر بر مهارتهای گفتاری افراد با اختلال صدای گفتار را فراهم میکند.