یکی از خواسته های اکثر پدر و مادران این است که فرزندانشان دارای ذهنی قوی بوده و هوش بالایی داشته باشند، با توجه به مهم بودن این موضوع در این بخش از پایگاه دانش برنا اندیشان تصمیم داریم تا در رابطه با روش های تقویت ذهن کودکان و نحوه تربیت فرزندانی با ذهنی قوی با شما علاقه مندان به اصول فرزندپروری علمی گفتگویی داشته باشیم، پس تا انتهای مقاله با گروه برنا اندیشان همراه باشید.
روش های تقویت ذهن کودکان و نحوه تربیت فرزندانی با ذهنی قوی
در مقاله روش های تقویت ذهن کودکان و نحوه تربیت فرزندانی با ذهنی قوی شما با برترین اصول و تکنیک هایی که موجب تقویت قدرت ذهن بچه ها می شود آشنا می شوید.
۵ روشی که والدین میتوانند از طریق آن بچه هایی با ذهن قوی را تربیت کنند.
به کودکان خود مهارت های لازم برای مقابله با سخت ترین چالش های زندگی را یاد بدهید.
وقتی کتاب اول من به نام ، 13 کاری که افراد دارای ذهنی قوی انجام نمی دهند ، وارد قفسه فروشگاه ها شد، خوانندگان مدام همین سوال را از من می پرسیدند: “چگونه به بچه هایم یاد بدهم که از نظر ذهنی قوی باشند؟”
از اینکه فهمیدم بسیاری از بزرگسالان در کمک به ساختن ماهیچه های ذهنی به بچه هایشان سرمایه گذاری کرده اند بسیار خوشحال شدم. من به عنوان یک روان درمانگر، تعداد بی شماری از بزرگسالان را دیده ام که سالها رنج را تحمل کرده اند ، زیرا آنها مهارت های اساسی لازم برای مقابله با سختی ها، شکست ها و طرد شدن را ندارند. بنابراین من از نوشتن 13 کاری که والدین از نظر ذهنی قوی انجام نمی دهند به عنوان راهنما برای کمک به مردم در کنار گذاشتن عادت های معمول والدین که باعث از بین رفتن قدرت ذهنی بچه ها می شود، هیجان زده شدم. هرچه زودتر شروع به آموزش قدرت ذهنی به بچه ها کنیم ، آنها برای واقعیت های بزرگسالی مجهزتر می شوند.
در اینجا پنج قانون طلایی برای تربیت بچه ها برای داشتن ذهنی قوی آورده شده است:
1. بگذارید خانواده از ذهنتان مراقبت کند
بیشتر والدین در مورد اهمیت مراقبت از بدنشان با بچه ها صحبت می کنند. آنها به بچه ها می گویند دندان های خود را مسواک بزنید و در مورد تغذیه سالم و ورزش صحبت می کنند. اما تعداد کمی از والدین در مورد اهمیت مراقبت از ذهن خود صحبت می کنند. تمرین دادن ساخت عضله ذهنی را نیز در اولویت قرار دهید. به عنوان یک خانواده تمرینات قدرتی ذهنی را انجام دهید و در مورد مزایای تقویت ذهن صحبت کنید.
پیشنهاد ویژه : پکیج آموزش کامل روش های فرزندپروری
همچنین ، به صراحت بگویید که بعضی اوقات ممکن است به کمک یک فرد حرفه ای نیاز داشته باشید. دقیقاً مانند این که برای مراقبت از دندان های خود به دندانپزشک مراجعه می کنید ، شاید لازم باشد برای کمک به مراقبت از ذهن خود به یک درمانگر مراجعه کنید.
2. درمورد احساسات صحبت کنید
مطالعات نشان می دهد که 60 درصد از دانشجویان دانشگاه می گویند از نظر آکادمیک برای دانشگاه آماده بودند ، اما از نظر عاطفی آماده نبودند. اکثریت قریب به اتفاق این بزرگسالان جوان می گویند کاش پدر و مادرشان وقت بیشتری برای آموزش نحوه کنار آمدن با احساسات ناخوشایند مانند ناامیدی، اضطراب و تنهایی به آنها می دادند.
گذشته از “عصبانی بودن” یا “هیجان زده بودن” ، بیشتر والدین به ندرت احساساتشان را ذکر می کنند. در نتیجه ، بچه ها یاد نمی گیرند که احساسات خود را شناسایی کنند یا مهارت های مقابله ای را که برای مقابله با این احساسات لازم دارند کسب نمی کنند.
کلمات احساسی را در مکالمات روزمره خود بگنجانید. احساساسات خود را بپذیرید و به کودکان خود کمک کنید احساسات خود را تشخیص دهند. در مورد چگونگی تأثیر این احساسات بر تصمیماتتان صحبت کنید و به آنها بطور فعالانه بیاموزید که چگونه این احساسات را به روشی سالم مدیریت کنند.
3. به کودک خود بیاموزید که چگونه واقع بینانه فکر کند
وقتی کودک شما می گوید من از ریاضیات چیزی سر در نمی آورم گفتن البته که سر در می آوری عزیزم میتواند وسوسه انگیز باشد. اما ارائه اطمینان خاطر دادن به کودک قبل از اینکه کودک یاد بگیرد به خودش اطمینان داشته باشد هیچ فایده ای ندارد.
هنگامی که فرزند شما غرق در سرزنش خود برای برخی حوادث و غرق در افکار منفی است به او بیاموزید میتواند چگونه متفاوت فکر کند.
به او نشان دهید چگونه افکار غیر مفید را بشناسد و آنها را به روشی واقع گرایانه تر تنظیم کنید (تغییر افکار آبی به افکار “واقعی” تمرین مفیدی است).
توضیح دهید که افکار شما همیشه درست نیستند و گاهی مهم است که ثابت کنید مغز شما اشتباه می کند. نحوه تفکر خود را گاهی اوقات به اشتراک بگذارید و به فرزند خود نشان دهید که همیشه به مغز خود گوش نمی دهید. جمله ای از این عبارت را بگویید: “من به این فکر می کنم که وقتی آن سخنرانی را در محل کار ارائه می دهم، آشفته می شوم. سپس به خودم یادآوری می کنم که آماده هستم و اگر سخت کار کنم، می توانم کار خوبی انجام دهم.”
4. داشتم یک نقش برای انجام اقدامات مثبت
بچه ها باید بدانند که می توانند برخلاف احساساتشان رفتار کنند. در واقع، رفتار آنها می تواند احساسات آنها را تغییر دهد.
اگر فرزند شما در مدرسه روز بدی داشته باشد ، می تواند هنگام بازگشت به خانه کاری را انتخاب کند و انجام دهد که به او کمک کند تا احساس بهتری داشته باشد. یا اگر ناراحت است که از این تیم جدا شده است ، می تواند تمرینات بیشتری را انتخاب کند تا بهتر شود.
الگوی خوبی برای کودکتان باشید و به او نشان دهید میتواند خلاف احساساتش رفتار کند جملاتی از این قبیل بگویید که من هم اکنون احساس خستگی میکنم ولی شام درست کردن الان بهتر از تلویزیون دیدن هست.
5. به طور فعال درگیر حل مسائل باشید
کمک کردن در حل مشکلات به بچه ها میتواند کمی وسوسه انگیز باشد. اما آنها برای حل مشکلات به مهارت حل مسئله نیاز دارند. و اگر کودک خواست به او اطمینان خاطر بدهید حتما مقاومت نشان دهید و در عوض، او را تشویق کنید تا راه حل خودش را بسازد. بگذارید گاهی اشتباه کند، اشتباهات می تواند از بزرگترین معلمان زندگی باشد.
مسائل را با هم حل کنید، چه کودک شما با یک مشکل رفتاری خاص دست و پنجه نرم می کند و چه در کنار آمدن با کودکان در تعطیلات با مشکل روبرو شده است، حداقل پنج راه حل را به صورت تیمی انجام دهید سپس، به او کمک کنید تا راه حلی را امتحان کند.
به عنوان یک خانواده قدرت ذهنی بسازید
روشن کنید که همه در زندگی به قدرت ذهنی نیاز دارند – نه فقط بچه ها. درباره استراتژی های تقویت ذهنی و تبدیل اشتباهات و مشکلات به لحظه های قابل آموزش صحبت کنید. فقط اطمینان حاصل کنید که بچه های شما قوی بودن را با سخت گیری اشتباه نمی گیرند: انکار درد یا امتناع از نشان دادن احساسات قدرت نیست.
قدرت ذهنی یعنی به بهترین نسخه خود تبدیل شوید و بدانید همیشه جا برای پیشرفت هست. به بچه هایتان نشان دهید که رشد شخصی در زندگی بسیار الویت دارد و باید به آن در زندگی بچه هایتان اهمیت دهید.