در جهانی که هر روز با سرعتی سرسامآور تغییر میکند، برخی ذهنها ترجیح میدهند جهان را در چارچوبی آشنا، قابل پیشبینی و آرام تجربه کنند؛ ذهنهایی که نظم، تکرار و ثبات برایشان نه عادت، بلکه پناه است. همان خواهی در اوتیسم دقیقاً از همین نیاز به آرامش و کنترل در برابر بیثباتیهای محیط سرچشمه میگیرد.
رفتارهایی مانند چیدمان دقیق اسباببازیها، پافشاری بر مسیر مشخص راه رفتن یا اعتراض به تغییر برنامهی روزانه، در عمق خود فریاد ذهنیاند برای حفظ تعادل در دنیایی پرتحریک. اما پشت این رفتار، رازهایی عصبی و روانشناختی نهفته است که درک آن میتواند نگاه ما به اوتیسم را برای همیشه دگرگون کند.
در این مقاله، با نگاهی علمی و انسانی از ریشههای همان خواهی تا شیوههای درمان و توانمندسازی کودک اوتیستیک پیش میرویم – سفری از شناخت تا پذیرش، از لایههای مغز تا احساسات درونی.
تا انتهای این مسیر با برنا اندیشان همراه باشید؛ جایی که تفاوتها معنا میگیرند، و هر گام به سوی فهم بیشتر، گامی به سوی انسانیتر شدن جامعه است.
آشنایی با مفهوم همان خواهی در اوتیسم
اختلال طیف اوتیسم مجموعهای از تفاوتهای رشدی و رفتاری است که در ارتباط، تعامل اجتماعی و الگوهای رفتاری تأثیر میگذارد. یکی از رفتارهای شاخص و کلیدی در این اختلال، «همان خواهی» یا Insistence on Sameness است – ویژگیای که نشاندهندهی نیاز شدید فرد به ثبات، پیشبینیپذیری و تکرار در محیط و زندگی روزمره است.
درک درست مفهوم «همان خواهی در اوتیسم» به ما کمک میکند رفتارهای ظاهراً غیرمنطقی یا مقاوم در برابر تغییر را نه به عنوان لجبازی، بلکه به عنوان پاسخی عصبی-روانی به اضطراب و بیثباتی محیطی بفهمیم.
تعریف کلی همان خواهی (Sameness / Insistence on Sameness)
واژهی «همان خواهی» در روانشناسی به تمایل شدید فرد برای حفظ ثبات در وضعیتها، روالها، اشیاء، یا رفتارها اشاره دارد.
کودکان و بزرگسالان دارای اختلال طیف اوتیسم اغلب تمایل دارند که همه چیز «همانطور که همیشه بوده» باقی بماند؛ یعنی مسیر رفتن به مدرسه، نوع لباس، ترتیب وسایل اتاق یا حتی نحوهی صحبت اطرافیان نباید تغییر کند.
این رفتارها نوعی مکانیسم روانی برای کنترل اضطراب و حفظ احساس امنیت هستند. مغز فرد اوتیستیک تغییر را بهعنوان تهدیدی برای نظم درونی تلقی میکند؛ پس مقاومت در برابر آن، راهی برای آرامش ذهنی است.
از دیدگاه تشخیصی، همان خواهی در DSM‑5 یکی از معیارهای اصلی برای تشخیص الگوهای محدود و تکراری رفتاری در اوتیسم است و با رفتارهای تکراری (Repetitive Behaviors) همپوشانی دارد؛ با این تفاوت که تمرکز آن بر حفظ نظم و ثبات محیطی است نه صرفاً تکرار حرکت یا گفتار.
اهمیت این ویژگی در تشخیص و درک رفتارهای افراد دارای اختلال طیف اوتیسم
رفتارهای مبتنی بر همان خواهی در اوتیسم، کلید درک عمیقتری از ذهن و احساسات فرد محسوب میشوند. اغلب والدین یا مربیان ممکن است رفتارهای مقاوم در برابر تغییر را اشتباه به لجبازی تعبیر کنند، در حالی که این رفتار نشاندهندهی اضطراب شدید کودک در مواجهه با عدم پیشبینیپذیری محیط است.
در فرآیند تشخیص اوتیسم، مشاهدهی همان خواهی به شکلهای مختلف – از پافشاری بر ترتیب خاص اشیاء تا گریه شدید در تغییر مسیر همیشگی – به روانشناس کمک میکند تا شدت نیاز به نظم را ارزیابی کند.
شناخت این ویژگی موجب میشود متخصصان بتوانند برنامههای درمانی و آموزشی را بر مبنای ساختارهای ثابت و قابل پیشبینی طراحی کنند، که به کودک حس امنیت و آرامش میدهد.
عبارت «همان خواهی در اوتیسم» نه تنها موضوعی علمی بلکه جستوجویی رایج میان والدین کودکان اوتیستیک است؛ زیرا آنان در پی یافتن علت رفتارهای تکراری و مقاومت در برابر تغییرات در فرزند خود هستند.
چرا شناخت مفهوم «همان خواهی» برای والدین و متخصصان ضروری است
درک دقیق همان خواهی در اوتیسم، نخستین گام در ایجاد تعامل مؤثر، کاهش تنشهای روزمره و توانبخشی رفتاری است. وقتی والدین و مربیان بدانند که مقاومت کودک در برابر تغییر ناشی از اضطراب یا نیاز به ثبات ذهنی است، به جای اجبار و برخورد، از روشهای آرامسازی، اطلاعرسانی تدریجی و آمادهسازی ذهنی برای تغییر استفاده میکنند.
متخصصان درمانی (روانشناسان، کاردرمانگران، گفتاردرمانگران) از مفهوم همان خواهی برای طراحی روالهای درمانی ساختارمند و قابل پیشبینی بهره میگیرند تا فرد بتواند گامبهگام با تغییرات سازگار شود.
در حقیقت، شناخت «همان خواهی در اوتیسم» پلی است میان درک عاطفی، مداخله علمی و پذیرش انسانی؛ ابزاری که کمک میکند به جای قضاوت یا مقاومت، همدلی و حمایت شکل گیرد.
ریشههای روانشناختی و عصبی همان خواهی در اوتیسم
رفتار همان خواهی در اوتیسم، نمود بیرونی یکی از عمیقترین سازوکارهای ذهنی و عصبی در افراد دارای این اختلال است. کودکی که به حفظ ثبات محیطی، تکرار رفتارها یا اجتناب از تغییر اصرار دارد، در واقع در حال استفاده از راهبردی ناخودآگاه برای تنظیم اضطراب، حفظ کنترل و کاهش تحریکات بیش از حد حسی است. برای درک بنیادی این الگو، باید آن را از دو منظر بررسی کنیم: ساختار مغز و الگوهای روانشناختی.
نگاه عصبروانشناختی: عملکرد مغز، سیستم پردازش حسی و ارتباط آن با نیاز به ثبات
از دیدگاه عصبروانشناسی، همان خواهی در اوتیسم مستقیماً با شیوهی پردازش محرکها در مغز مرتبط است. تحقیقات تصویربرداری عصبی نشان میدهند که در افراد اوتیستیک، بخشهایی مانند قشر پیشپیشانی (Prefrontal Cortex)، آمیگدالا (مرکز پردازش هیجان و اضطراب)، و سیستم حسی و بینایی واکنشهای متمایزی به تغییرات ناگهانی یا اطلاعات غیرمنتظره نشان میدهند.
در واقع، مغز این افراد تمایل دارد محیط را از طریق الگوهای ثابت، قابل پیشبینی و تکراری تفسیر کند تا از آشفتگی حسی جلوگیری شود. وقتی نظم موجود بهطور ناگهانی برهم میخورد، پردازش اطلاعات در مغز دچار سربار شناختی (Cognitive Overload) میشود، و نتیجهاش واکنشی شدید مثل اضطراب، گریه یا رفتارهای دفاعی است.
مطالعات دانشگاهی (مثلاً پژوهشهای Volkmar و Baron‑Cohen) نشان دادهاند که شبکههای عصبی مسئول تشخیص الگو و انتظار از محیط (Predictive Coding) در اوتیسم عملکرد متفاوتی دارند. این تفاوت به نحوی کودک را وادار میکند تا با تکرار رفتارها، محیط را برای خود «قابل پیشبینی» کند – یعنی همان چیزی که ما در قالب همان خواهی میبینیم.
در همان خواهی اوتیسم، مغز تلاش میکند از تغییر بگریزد تا از تحریک بیش از حد حسی و هیجانی محافظت شود. این نیاز به ثبات، ریشه در ساختارهای عصبی مرتبط با پردازش هیجان و کنترل توجه دارد.
دیدگاه روانتحلیلگرانه و شناختیرفتاری درباره نیاز به نظم و پیشبینیپذیری
از زاویه روانتحلیلگرانه، همان خواهی در اوتیسم نوعی مکانیسم دفاعی در برابر بیثباتی درونی است. کودک با تثبیت روالها و اشیاء، دنیای درونی خود را سازمان میدهد تا اضطراب ناشی از تغییر کاهش یابد؛ چیزی شبیه به بازسازی «فضای امن ذهنی». این سازوکار را میتوان به دفاع از «من» در برابر محرکهای ناشناخته تعبیر کرد.
در نظریهی شناختیرفتاری، این رفتار محصول یادگیری و شرطیسازی مبتنی بر کاهش اضطراب است. یعنی کودک دریافته که وقتی محیط تکرار میشود، اضطراب کمتر میشود؛ بنابراین به مرور، پافشاری بر ثبات به الگوی رفتاری ثابت تبدیل میگردد.
بر اساس مدلهای رفتاری (Behavioral Models)، همان خواهی ممکن است از تقویتهای غیرمستقیم نیز ناشی شود: هر بار که کودک اجازه پیدا میکند نظم خاص خود را حفظ کند، احساس راحتی درونی تقویت شده و رفتار تثبیت میشود.
این دیدگاه توضیح میدهد که چرا در درمانهای رفتاری مانند ABA Therapy یا CBT برای اوتیسم، تمرکز بر آموزش تحمل تغییر و ایجاد پیشبینیپذیری تدریجی بسیار مؤثر است.
در نگاه تحلیلی، همان خواهی سپری برای حفاظت از خود در برابر اضطراب است؛ و در نگاه رفتاری، نتیجهی یادگیری کاهش اضطراب از طریق نظم و تکرار.
نقش اضطراب و کنترل در شکلگیری همان خواهی
اضطراب در اوتیسم نه فقط یک پیامد، بلکه عامل محرک اصلی همان خواهی است. هر نوع تغییر در محیط، برنامه یا تعامل اجتماعی، برای مغز کودک نوعی هشدار محسوب میشود. در پاسخ، ذهن به دنبال راهی برای بازگرداندن حس کنترل و قطع عدم قطعیت است.
مفهوم “نیاز به کنترل” در اینجا بسیار مهم است: افراد اوتیستیک اغلب دچار سختی در پیشبینی آینده یا درک پیامد رفتار دیگران میشوند، پس با تکرار و حفظ ساختار، احساس میکنند کنترل خود و جهان را در دست دارند.
همچنین اضطراب در اوتیسم با اختلال در سیستم تنظیم هیجان (Emotion Regulation System) پیوند دارد؛ مغز در مدیریت ترس و پیشبینی تفاوتها ضعیفتر عمل میکند، و همان خواهی نقش تعدیلکننده پیدا میکند.
برای کاهش شدت همان خواهی، تمرکز نباید صرفاً بر تغییر رفتار باشد، بلکه باید بر کاهش اضطراب زمینهای و افزایش احساس کنترل از طریق پیشبینیپذیری و حمایت عاطفی باشد.
نشانهها و مصداقهای رفتاری همان خواهی در کودکان اوتیستیک
ویژگی همان خواهی در اوتیسم، یکی از ملموسترین و قابلمشاهدهترین رفتارهایی است که والدین و مربیان در زندگی روزمره با آن مواجه میشوند. این رفتارها اغلب از سنین پایین خود را نشان میدهند و در بسیاری از موارد به شکل پافشاری بر تکرار، نظم خاص و مقاومت در برابر هر نوع تغییر دیده میشوند. شناخت دقیق نشانههای همان خواهی کمک میکند تا والدین به جای درگیری یا ناامیدی، بتوانند رفتار کودک را در چارچوب علمی و روانشناختی درک و مدیریت کنند.
مثالهای روزمره از پافشاری در تکرار مسیر، غذا، لباس، برنامه یا اشیاء
در زندگی روزمره، همان خواهی در کودکان اوتیستیک معمولاً با جزئیات کوچک اما تکراری و قاطع همراه است. برخی از مصداقهای شایع عبارتاند از:
تکرار مسیر روزانه: کودک ممکن است فقط از یک مسیر خاص برای رفتن به مدرسه یا پارک رضایت داشته باشد و اگر مسیر تغییر کند، دچار اضطراب شدید یا حتی حملهی عصبی شود.
روال غذا و تغذیه: بسیاری از کودکان اوتیستیک فقط چند نوع غذای خاص میخورند – مثلاً اصرار دارند نان، برنج یا نوشیدنیشان از برند یا رنگ معینی باشد.
پافشاری بر لباسهای مشخص: ممکن است کودکی فقط لباس خاصی را قبول کند و تغییر آن باعث بیقراری یا امتناع از بیرون رفتن شود.
تکرار برنامهها و فعالیتها: اگر ساعت کارتون هر شب ۸ باشد، تغییر آن بهراحتی ممکن نیست؛ عدم پخش یا تغییر زمان برنامه میتواند تنش زیادی ایجاد کند.
چیدمان وسایل و اشیاء: این کودکان نظم خاصی برای اسباببازیها دارند و کوچکترین جابهجایی برایشان تهدید تلقی میشود.
در همهی این موارد، رفتار کودک نه از سر لجبازی، بلکه از نیاز عمیق به پیشبینیپذیری و کنترل اضطراب ناشی از تغییرات محیطی ناشی میشود.
تفاوت میان «عادت طبیعی» و «همان خواهی مرضی یا مزمن»
تفاوت کلیدی میان عادتهای طبیعی کودکان و همان خواهی در اوتیسم در شدت، تکرار و پیامدهای هیجانی رفتار است.
در عادت طبیعی: کودک ممکن است به غذا یا لباس خاصی علاقهمند باشد، اما در صورت تغییر یا منع، واکنش شدید نشان نمیدهد.
در همان خواهی مرضی: تغییر در روال یا محیط احساس ناامنی یا اضطراب شدید ایجاد میکند؛ گاهی کودک ممکن است گریه، حمله عصبی یا رفتارهای خودتحریکی (مثل تکان دادن دست یا فریاد) داشته باشد.
از دیدگاه بالینی، همان خواهی زمانی مرضی محسوب میشود که باعث اختلال در عملکرد روزانه، تعامل اجتماعی یا روند آموزشی کودک گردد.
در واقع، عادت طبیعی از میل و ترجیح میآید، اما همان خواهی از اضطراب و نیاز به کنترل محیط سرچشمه دارد – تفاوتی که تشخیص آن برای درمانگران و والدین حیاتی است.
تفاوت در بروز این رفتار در سنین مختلف (کودکی، نوجوانی، بزرگسالی)
همان خواهی در اوتیسم در سنین مختلف به شکلهای متفاوتی بروز میکند:
در کودکی: تمرکز بر حفظ روالهای روزانه و نظم اشیاء. کودک خردسال ممکن است ساعتها با یک اسباببازی خاص بازی کند یا از تغییر مکان مهدکودک وحشت داشته باشد.
در نوجوانی: تمایل به ثبات در روابط، گفتار و برنامههای شخصی افزایش مییابد. نوجوان اوتیستیک ممکن است در برابر تغییر مدرسه، معلم یا سبک لباس شدیداً مقاومت نشان دهد.
در بزرگسالی: همان خواهی معمولاً در قالب «نیاز به نظم شخصی» یا «روتین کاری دقیق» نمود پیدا میکند؛ بسیاری از بزرگسالان اوتیستیک ساختارهای ثابت برای وعدههای غذایی یا زمان خواب دارند و کوچکترین تغییر اضطرابزا میشود.
ممکن است شدت رفتار با رشد شناختی و درمان کاهش یابد، اما الگوی نیاز به پیشبینی و ثبات غالباً در تمام طول عمر باقی میماند.
تأثیر شدت اختلال طیف اوتیسم بر میزان همان خواهی
افرادی که در طیف اوتیسم قرار دارند، از نظر شدت اختلال (خفیف، متوسط، شدید) نمایش متفاوتی از همان خواهی دارند:
در سطوح خفیف اوتیسم، همان خواهی میتواند محدود به عادات کوچک باشد – مثلاً ترتیب خاصی برای مطالعه یا برنامهریزی روزانه.
در سطوح متوسط و شدید، نیاز به نظم ممکن است کاملاً رفتار روزمره را کنترل کند؛ عدم رعایت روال ثابت میتواند با اضطراب شدید یا رفتارهای خودآزارانه همراه باشد.
شدت همان خواهی معمولاً با سایر نشانههای تکراری و محدود رفتاری (مانند حرکات کلیشهای یا تمرکز بر موضوعات محدود) همافزا است. این ویژگیها در مجموع نشاندهندهی تلاش ذهن فرد برای مدیریت بیشتحریکشدگی حسی و کاهش عدم قطعیت محیطاند.
درمانگران در ارزیابی شدت همان خواهی، از مدلهای درجهبندی استفاده میکنند تا مشخص کنند تا چه حد این رفتار بر عملکرد اجتماعی و هیجانی فرد اثر میگذارد.
پیامدهای همان خواهی بر زندگی فرد و خانواده
رفتار همان خواهی در اوتیسم فقط محدود به نظم و تکرار نیست؛ بلکه میتواند تأثیر عمیقی بر زندگی روزمره فرد و اطرافیانش بگذارد. این ویژگی وقتی شدید باشد، نهتنها بر عملکرد فردی کودک بلکه بر روابط خانوادگی، اجتماعی و آموزشی نیز سایه میاندازد. درک پیامدها، کلید طراحی یک محیط حمایتی و کاهش فشار روانی برای همه اعضای خانواده است.
برای درک عمیقتر رفتارها و نیازهای کودکان خاص، تهیه کارگاه روانشناسی اوتیسم بهترین فرصت آموزشی است تا با راهکارهای علمی و کاربردی، مسیر حمایت و رشد مؤثر را بیاموزید.
تأثیر بر روابط اجتماعی، آموزشی و مهارتهای ارتباطی
همان خواهی در اوتیسم با ایجاد مقاومت در برابر تغییر، بر روابط اجتماعی، عملکرد آموزشی و رشد مهارتهای ارتباطی تأثیر منفی میگذارد.
روابط اجتماعی
کودکان دارای همان خواهی شدید اغلب در موقعیتهای اجتماعی دچار چالش میشوند، چون تعامل با دیگران همیشه همراه تغییرات پیشبینینشده است. کودکی که فقط روی روال خاصی تمرکز دارد، ممکن است از بازیهای گروهی یا فعالیتهای متنوع اجتناب کند تا از اضطراب احتمالی فرار کند. این اجتناب میتواند به انزوای اجتماعی و سختی در برقراری دوستیها منجر شود.
محیط آموزشی
در مدارس، همان خواهی در اوتیسم گاهی خودش را در قالب مقاومت در برابر تغییر برنامه درسی، نشستن در کلاس جدید یا تغییر آموزگار نشان میدهد. این کودکان به محیطهای آموزش ساختارمند، قابل پیشبینی و منظم نیاز دارند تا عملکرد تحصیلیشان حفظ شود. بدون این حمایت، اضطراب کودکان ممکن است باعث افت تحصیلی یا اجتناب از مدرسه گردد.
مهارتهای ارتباطی
همان خواهی میتواند بر گفتار و ارتباط نیز اثر بگذارد. مثلاً کودک ممکن است جملات خاصی را بارها تکرار کند یا اصرار داشته باشد مکالمهها همیشه به شکل خاصی پیش بروند. این محدودیت در انعطاف گفتار، چالشهایی در فهم متقابل و ارتباط مؤثر با دیگران ایجاد میکند.
در مجموع، همان خواهی بر همه ابعاد تعامل کودک با دنیای اطراف تأثیر دارد؛ از نحوه یادگیری تا درک هیجانی روابط انسانی.
اضطراب ناشی از تغییر در محیط؛ چگونگی بروز واکنشهای هیجانی
در قلب همان خواهی، اضطراب ناشی از تغییر قرار دارد. هر تغییر کوچک ممکن است سیستم هیجانی کودک را تحریک کند و واکنشهای شدیدی را بهدنبال داشته باشد.
نمونههای رایج واکنش هیجانی:
- گریهی مداوم یا فریاد در هنگام تغییر مسیر یا برنامه.
- حرکات خودتحریکی مانند تکان دادن دست، چرخیدن یا زدن خود.
- کنارهگیری ناگهانی از تعامل یا خاموشی هیجانی بهدلیل ترس از تغییر.
مغز فرد اوتیستیک تغییر را مانند تهدیدی به فقدان کنترل یا آشفتگی حسی تعبیر میکند. بنابراین، واکنشهای هیجانی او صرفاً “رفتارها” نیستند بلکه بیان مستقیم اضطراب شدید هستند.
برای مدیریت این وضعیت، روشهای درمانی مانند رفتاردرمانی شناختی (CBT) و آموزش تحمل تغییر به فرد کمک میکنند تا بتواند تدریجاً با شرایط جدید وفق یابد.
کاهش واکنشهای هیجانی فقط از طریق آموزش انعطافپذیری رفتاری ممکن نیست؛ بلکه باید همزمان بر کاهش اضطراب درونی و تقویت احساس امنیت تمرکز کرد.
فشار روانی والدین و راهکارهای سازگاری خانواده با رفتارهای تکراری کودک
همان خواهی در اوتیسم نهتنها برای کودک، بلکه برای والدین یک چالش روانی مداوم است. پافشاری کودک بر تکرار یا مقاومت شدید در برابر تغییر باعث میشود خانوادهها احساس خستگی، سردرگمی یا حتی گناه کنند.
فشارهای معمول بر خانواده:
- محدود شدن برنامههای خانوادگی (مثل سفر یا مهمانیها).
- اضطراب مداوم درباره واکنش کودک به اتفاقات غیرمنتظره.
- فرسودگی روانی در پی تلاش برای حفظ نظم مورد علاقهی کودک.
اما با رویکرد علمی و همدلانه، خانوادهها میتوانند از چرخهی اضطراب و کنترل خارج شوند. برخی راهکارهای عملی برای سازگاری عبارتاند از:
1. آمادهسازی ذهنی کودک برای تغییر: توضیح با تصاویر یا داستانهای کوتاه دربارهی اتفاقات جدید قبل از وقوع.
2. ایجاد محیطهای پیشبینیپذیر: استفاده از جدول برنامه روزانه، ساعت مشخص خواب یا آموزش مرحلهبهمرحله تغییرات.
3. درمان خانوادهمحور: جلسات مشاوره روانشناسی که والدین را در درک و مدیریت همان خواهی راهنمایی کند.
4. تنظیم فضای خانه با صبر و احترام: هر تغییر کوچک باید با حمایت و احترام به احساسات کودک انجام شود، نه با اجبار یا تنبیه.
خانوادههایی که مفهوم «همان خواهی در اوتیسم» را درک میکنند، به جای مقاومت، رویکرد سازگار و آرامشبخش را در پیش میگیرند و روابط خانوادگی بهتدریج متعادلتر میشود.
تبیین نظری در مطالعات علمی و پژوهشهای بینالمللی درباره همان خواهی در اوتیسم
ویژگی همان خواهی در اوتیسم یا Insistence on Sameness یکی از مؤلفههای محوری در تعریف و تشخیص اختلال طیف اوتیسم است. این ویژگی نه فقط یک رفتار تکراری، بلکه معرف الگوی پایداری در ساختار روانشناختی و عصبی فرد اوتیستیک به شمار میرود. پژوهشهای بینالمللی از دهه ۱۹۷۰ تا امروز تلاش کردهاند تا رابطهی میان همان خواهی، اضطراب، شناخت انعطافناپذیر و عملکرد عصبی مغز را تبیین کنند.
مرور پژوهشهای کلیدی درباره Insistence on Sameness
پژوهشهای کلیدی درباره Insistence on Sameness نشان میدهند این ویژگی با نقص در انعطاف شناختی و فعالیت غیرعادی قشر پیشپیشانی در افراد اوتیستیک مرتبط است.
در متون بالینی و طبقهبندیهای روانپزشکی
مفهوم Insistence on Sameness نخستین بار توسط Leo Kanner (1943) در مطالعات کلاسیک اوتیسم بهطور ضمنی اشاره شد، زمانی که او کودکان اوتیستیک را با «نیاز به ثبات و مقاومت نسبت به تغییرات محیطی» توصیف میکرد. بعدها در طبقهبندیهای رسمی DSM این ویژگی جایگاه دقیقتری یافت:
در DSM‑IV (1994)، مقاومت در برابر تغییر یا وابستگی به روالهای غیرکاربردی بخشی از معیارهای «رفتارهای تکراری و محدود» تلقی شد.
در DSM‑5 (2013)، این ویژگی با تعریف دقیقتری همراه شد و تحت عنوان Insistence on Sameness, inflexible adherence to routines, or ritualized patterns of behavior بهعنوان زیرطبقهی اصلی رفتارهای محدود و تکراری ذکر گردید.
پژوهشهای اخیر (دههی ۲۰۱۰ و ۲۰۲۰)
مطالعات تازه با رویکردهای عصبروانشناسی نشان دادهاند که همان خواهی با فعالیتهای غیرعادی در شبکههای کنترل اجرایی مغز، بهویژه در قشر پیشپیشانی (prefrontal cortex) و قشر کمربندی قدامی (ACC)، مرتبط است. تحقیقات تصویربرداری عصبی (fMRI) و EEG نشان میدهد زمانی که افراد اوتیستیک با تغییرات غیرمنتظره مواجه میشوند، الگوهای فعالیت در نواحی مسئول «پیشبینی و تنظیم پاسخ» دچار اختلال میشود.
در سطح رفتاری، پژوهشهای South et al., 2017 و Lam et al., 2020 نشان دادهاند که شدت همان خواهی ارتباط مستقیم با میزان اضطراب و حساسیت حسی دارد؛ به بیان دیگر، هرچه حواس کودک نسبت به محرکها حساستر باشند، تمایل او به ثبات و بیتغییری بیشتر خواهد بود.
این یافتهها تأکید میکنند که همان خواهی صرفاً یک رفتار نیست، بلکه نوعی سازوکار تنظیم عصبی برای مقابله با بیثباتی و تحریک زیاد محیطی است.
مقایسه دیدگاهها در روانشناسی رفتاری، عصبشناسی و علوم شناختی
دیدگاههای رفتاری، عصبشناسی و شناختی همان خواهی را به ترتیب ناشی از تقویت رفتاری، نقص در انعطاف عصبی و تلاش ذهن برای کاهش خطای پیشبینی میدانند.
دیدگاه روانشناسی رفتاری
از منظر رفتارگرایان، همان خواهی نوعی رفتار آموختهشده و تقویتشده برای کاهش اضطراب است. کودک یاد میگیرد که تکرار رفتارهای آشنا باعث آرامش و پیشبینیپذیری محیط میشود؛ بنابراین، رفتارهای تکراری از طریق «تقویت منفی» تداوم مییابند. مداخلات درمانی بر پایهی این دیدگاه (مانند Applied Behavior Analysis – ABA) تلاش میکنند تا با ارائهی پاداش برای انعطافرفتاری، الگوهای تکراری را کاهش دهند.
دیدگاه روانتحلیلی و عاطفی
در رویکرد روانتحلیلی، همان خواهی به عنوان مکانیسم دفاعی ذهن برای حفظ انسجام و کنترل درونی تعبیر میشود. فرد اوتیستیک، هنگامی که احساس میکند دنیای بیرون پیشبینیناپذیر یا تهدیدکننده است، با ایجاد نظم و تکرار درونذهنی، اضطراب را تعدیل میکند. از این دیدگاه، همان خواهی نه نشانهی ضعف بلکه نشانهی تلاش روان برای بازگرداندن حس امنیت است.
دیدگاه عصبشناسی
در علوم اعصاب، همان خواهی در ارتباط با اختلال در شبکههای عصبی مربوط به انعطاف شناختی (Cognitive Flexibility) بررسی شده است. نواحی پراهمیت شامل قشر پیشپیشانی، مخچه، و قشر جداری هستند که وظیفهی تنظیم پاسخها و تعدیل رفتار بر اساس تغییرات محیطی را بر عهده دارند. مطالعات D’Cruz et al., 2016 و Uddin et al., 2022 نشان میدهند کاهش ارتباط عملکردی بین این نواحی منجر به مشکلات در تغییر توجه و تنظیم هیجان میشود.
دیدگاه علوم شناختی
مدلهای شناختی مثل «مدل پیشبینی مغز» (Predictive Coding Model) معتقدند مغز افراد اوتیستیک به طور متفاوتی جهان را پیشبینی میکند؛ برای آنها تغییرات کوچک میتواند تفاوت بزرگی ایجاد کند، چون سیستم پیشبینی مغز به خطاهای محیطی بسیار حساس است. بنابراین، همان خواهی تلاشی طبیعی برای کاهش خطای پیشبینی و حفظ ادراک پایدار از جهان است.
مقایسهی این دیدگاهها نشان میدهد هرچند مسیرهای توضیح متفاوتاند، نقطهی مشترک همه آنها نقش اضطراب، کنترل و پردازش شناختی غیرانعطافپذیر در شکلگیری همان خواهی است.
چگونگی ارزیابی این ویژگی در تشخیص بالینی اوتیسم
در فرآیند تشخیص بالینی، ارزیابی همان خواهی از طریق مصاحبهها و پرسشنامههای استاندارد انجام میشود تا شدت و اثر عملکردی آن مشخص شود. ابزارهای معتبر جهانی برای این ارزیابی شامل موارد زیرند:
ADOS-2 (Autism Diagnostic Observation Schedule): ابزار مشاهدهی ساختاریافته که تعاملات اجتماعی و رفتارهای تکراری از جمله همان خواهی را در محیط کنترلشده بررسی میکند.
ADI-R (Autism Diagnostic Interview – Revised): مصاحبهی والدین برای ارزیابی سابقه رفتاری کودک و تعیین الگوهای مقاومت در برابر تغییر.
Repetitive Behavior Scale-Revised (RBS‑R): پرسشنامهای اختصاصی برای اندازهگیری شدت رفتارهای تکراری و همان خواهی در اوتیسم، با طبقهبندی از رفتارهای ساده تا پیچیده.
در ارزیابی بالینی، متخصصان علاوه بر شدت رفتار، به ابعاد عملکردی و هیجانی آن توجه میکنند:
آیا همان خواهی مانع عملکرد تحصیلی یا اجتماعی شده است؟ آیا با اضطراب یا حملههای حسی همراه است؟ پاسخ به این سؤالات مسیر درمان را مشخص میکند.
رویکرد تشخیصی امروز بر این اصل استوار است که همان خواهی، بخشی از طیف طبیعی ذهن اوتیستیک است و هدف درمان، حذف آن نیست بلکه افزایش انعطاف و کاهش اضطراب ناشی از تغییر است.
روشهای درمان، مداخله و مدیریت همان خواهی در اوتیسم
رفتار همان خواهی در اوتیسم هرچند ریشه در اضطراب، پردازش شناختی و تنظیم حسی دارد، اما با انتخاب راهبردهای مناسب درمانی و آموزشی میتوان آن را مدیریت کرد و انعطافپذیری ذهنی و هیجانی فرد را بهتدریج افزایش داد. هدف درمان، حذف رفتارهای تکراری نیست، بلکه کمک به شخص اوتیستیک برای سازگاری ایمن با تغییرات محیطی و کاهش اضطراب زمینهای است.
رویکردهای درمانی مبتنی بر رفتار
رویکردهای درمانی مبتنی بر رفتار در همان خواهی بر استفاده از تقویت مثبت، آموزش تدریجی انعطافپذیری و کاهش اضطراب هنگام تغییر تمرکز دارند.
درمان تحلیل رفتار کاربردی (Applied Behavior Analysis – ABA)
درمان ABA از شناختهشدهترین روشها برای مداخله در رفتارهای تکراری و مقاوم در برابر تغییر است. این درمان بر اساس اصول رفتارگرایی طراحی شده و تأکید دارد که رفتارهای مطلوب (مثل انعطاف، پذیرش تغییر و همکاری) با تقویت مثبت افزایش مییابند، و رفتارهای ناسازگار با کاهش تقویت یا بازآموزی در محیط کنترلشده کمرنگ میشوند.
نمونه کاربرد در همان خواهی:
آموزش مرحلهبهمرحله تغییرات کوچک در محیط (مثلاً جابهجایی اندک وسایل اتاق) همراه با تشویق رفتاری.
استفاده از visual schedules (برنامههای تصویری فعالیت روزانه) برای قابلپیشبینیکردن تغییرات قبل از وقوعشان.
تمرکز بر آموزش مفاهیم «امن بودن تغییر» از طریق بازی، پاداش و تعامل مثبت.
ABA زمانی مؤثرتر است که درمانگر با همدلی و خلاقیت از روش تنبیهی دوری کند و محیط را به تدریج از ثبات مطلق به نیمهانعطافپذیر منتقل نماید.
درمان شناختیرفتاری (CBT) برای اوتیسم
در CBT، تمرکز اصلی بر شناخت اضطراب و افکار منفی ناشی از تغییر است. بسیاری از افراد اوتیستیک، تغییر را تهدید تلقی میکنند، و مغز آنها برای کنترل این اضطراب به همان خواهی پناه میبرد. در قالب CBT:
کودک یا نوجوان میآموزد احساسات اضطرابزا را شناسایی و توصیف کند.
درمانگر قدمبهقدم تغییرات را با کمک تصویر، داستان یا مثالهای ملموس معرفی میکند.
راهکارهای ذهنی مثل تنفس آگاهانه، بازسازی فکری و خودگفتاری مثبت آموزش داده میشود.
مطالعات اخیر (Wood et al., 2018 و White et al., 2021) نشان دادهاند ترکیب CBT با حمایت والدین، کاهش چشمگیری در شدت همان خواهی و واکنشهای هیجانی کودکان ایجاد میکند.
نقش آموزش ساختارمند و روالهای قابل پیشبینی در کاهش اضطراب
یکی از بخشهای حیاتی در مدیریت همان خواهی، طراحی محیطی است که هم ثبات دارد و هم قابلیت تغییر تدریجی را میآموزد. آموزش ساختارمند (Structured Teaching) که نخستین بار در مدلهای TEACCH دانشگاه کارولینای شمالی معرفی شد، به این هدف میپردازد.
اصول کلیدی آموزش ساختارمند:
1. پیشبینیپذیری: با برنامههای تصویری (Visual Schedules)، جدول زمانی روز، و نشانههای محیطی واضح، کودک میداند چه اتفاقی میافتد.
2. نظم سازمانیافته: محیط فیزیکی خانه یا کلاس به شکل منظم طراحی میشود تا تعارض حسی کاهش یابد.
3. تغییر تدریجی: تغییرات جدید ابتدا در محدودهی کوچک اجرا میشوند تا مغز فرصت وفق پیدا کند (مثلاً تغییر رنگ یک شی کوچک پیش از تغییر کلی محیط).
4. تقویت حس کنترل: کودک با مشارکت در تصمیمگیری (مثل انتخاب برنامه بعدی) احساس میکند بر روند امور تسلط دارد – این حس کنترل مستقیم اضطراب را کاهش میدهد.
این ساختار به افراد اوتیستیک اجازه میدهد بدون شوک هیجانی، انعطاف را تمرین کنند و در عین حفظ امنیت روانی، سازگاری رفتاری را بیاموزند.
تکنیکهای کاربردی برای والدین و معلمان جهت همراهی با کودک
رفتار همان خواهی در زندگی خانوادگی و تحصیلی نیازمند حضور فعالتر والدین و مربیان بهعنوان «همراهان تنظیم محیط» است. چند تکنیک مؤثر برای آنان عبارت است از:
1. آمادهسازی ذهنی قبل از تغییر: توضیح شفاهی یا تصویری دربارهی تغییری که قرار است رخ دهد (مانند رفتن به مکان جدید).
2. روش “پلهپله برای تغییر”: تغییر را به واحدهای کوچک تقسیم کنید تا کودک بتواند آن را مرحلهبهمرحله درک کند.
3. مدیریت بحران هیجانی: در زمان بروز اضطراب، استفاده از تکنیکهایی مانند تنفس عمقی، گوشدادن به موسیقی آرام یا در آغوشگرفتن حمایتی.
4. تکرار همراه با معنا: زمانی که کودک به رفتار تکراری بازمیگردد، والدین میتوانند آن رفتار را به فعالیت مفید هدایت کنند (مثلاً نظمدهی وسایل در قالب بازی شمارش).
5. تعریف مثبت رفتار سازگار: هر بار که کودک تغییر را با آرامش میپذیرد، تشویق فوری و ملموس (مانند ستایش یا پاداش مشخص) دریافت کند.
این رویکردها نهتنها اضطراب کودک را کاهش میدهند، بلکه برای والدین نیز حس کنترل و آرامش بیشتری ایجاد میکنند.
استفاده از درمانهای ادغامی برای تقویت انعطافپذیری ذهنی
روشهای درمانی ادغامی (Integrative Therapies) در سالهای اخیر رشد چشمگیری داشتهاند. این درمانها با ترکیب رویکردهای شناختی، رفتاری و هنری، به مغز فرد اوتیستیک کمک میکنند تا تجربههای تغییر را در قالبی امنتر و غیربازدارنده بیاموزد.
نمونههای مؤثر عبارتاند از:
هنردرمانی (Art Therapy): با رنگ، موسیقی یا طراحی، کودک در مواجهه با تغییرات بصری، احساس کنترل و بیان هیجان را تمرین میکند.
بازیدرمانی (Play Therapy): از طریق بازیهای نمایشی با «قوانین انعطافپذیر»، کودک تغییرات محیطی را در قالب سرگرمی تجربه میکند.
کاردرمانی (Occupational Therapy): تمرکز بر تنظیم حسی و آموزش مهارتهای حرکتی باعث میشود کودک بتواند تغییرات فیزیکی (مثلاً لمس یا حرکت) را بدون اضطراب تحمل کند.
درمان مبتنی بر ذهنآگاهی (Mindfulness Training): برای بزرگسالان اوتیستیک مؤثر است؛ کمک میکند فرد تغییرات لحظهای را بدون واکنش هیجانی قضاوتگرانه بپذیرد.
این درمانها با فعالسازی سیستمهای حسی و عاطفی مغز، ظرفیت انعطاف شناختی را افزایش داده و چرخهی اضطراب ـ مقاومت را تضعیف میکنند.
همان خواهی و ارتباط آن با سایر ویژگیهای اوتیسم
ویژگی همان خواهی در اوتیسم (Insistence on Sameness) هیچگاه بهصورت جداگانه عمل نمیکند؛ بلکه بخشی از شبکه گستردهتری از رفتارها و فرایندهای عصبی است که کل شخصیت و سبک شناختی فرد اوتیستیک را شکل میدهد. این رفتار در تعامل با الگوهای تکراری، حساسیتهای حسی، و نیاز به کنترل شناختی قرار دارد و در بسیاری از موارد با مفاهیمی مانند وسواس یا اضطراب مزمن اشتباه گرفته میشود. بررسی پیوندهای این ویژگی با سایر جنبههای اوتیسم، تصویر جامعتری از ذهن اوتیستیک ارائه میدهد.
رابطه میان همان خواهی و رفتارهای تکراری یا محدود
در طبقهبندی بالینی DSM‑5، همان خواهی زیرمجموعهای از دسته وسیعتر رفتارهای «تکراری و محدود» (Restricted and Repetitive Behaviors – RRBs) محسوب میشود. این دسته شامل چهار شاخه اصلی است:
1. حرکات کلیشهای بدنی (مانند تکان دادن دستها، چرخیدن، ضربه زدن).
2. استفادهی غیرمعمول از اشیاء یا گفتار (تکرار کلمات یا الگوهای صوتی).
3. پافشاری بر ثبات و روالهای خاص – همان خواهی دقیقاً در این بخش جای میگیرد.
4. تمرکز شدید و محدود بر علایق خاص (Special Interests).
در نگاه پژوهشی، همان خواهی را میتوان نوعی رفتار سطح بالاتر از نظر شناختی دانست که پایهی آن در نیاز به کنترل ذهنی و پیشبینیپذیری محیط است، در حالی که رفتارهای حرکتی (مثل حرکات تکراری دست) بیشتر جنبهی تنظیم حسی دارند.
مطالعات Leekam et al., 2011 و Turner, 2018 نشان دادهاند همان خواهی و رفتارهای حرکتی کلیشهای، هرچند از نظر شکل ظاهری متفاوتاند، اما هر دو نقش تنظیم هیجان و کاهش اضطراب محیطی را برعهده دارند؛ با این تفاوت که یکی ذهن را تنظیم میکند، و دیگری بدن را. بههمین دلیل در درمان، مدیریت همان خواهی و رفتارهای تکراری باید بهصورت همزمان در نظر گرفته شود.
نقش حسی و ادراک محیطی در تشدید یا تعدیل این رفتار
سیستم حسی افراد دارای اوتیسم معمولاً دارای بیشحسّی یا کمحسّی (Hypersensitivity / Hyposensitivity) است – یعنی پاسخ آنها به محرکهای صوتی، نوری یا لمسی متفاوت از افراد عادی است. این تفاوت در ادراک محیطی نقش مهمی در شدت همان خواهی دارد:
وقتی فرد در برابر محرکهای محیطی (مثلاً صدای بلند یا نور زیاد) دچار بیشتحریکشدگی حسی شود، مغز او برای کاهش فشار حسی، به الگوهای ثابت و قابل پیشبینی پناه میبرد. همین پناهجویی غیرارادی، پایهی همان خواهی است.
در مقابل، در زمانی که حساسیت حسی تعادل بیشتری دارد یا محیط منظمتر و کنترلشدهتر است، شدت همان خواهی کاهش مییابد.
به بیان ساده، همان خواهی نوعی استراتژی عصبی برای حفظ تعادل حسی است؛ شبیه به فیلتر ذهنی که از شلوغی و آشفتگی ادراکی محافظت میکند.
پژوهشهای تصویربرداری عصبی (Uddin et al., 2022; Wigham et al., 2015) نشان دادهاند ارتباط میان قشر حسی و قشر پیشپیشانی در افراد دارای اوتیسم متفاوت عمل میکند. این ناهماهنگی باعث میشود ذهن در مواجهه با تغییر، «احساس خطر حسی» را تجربه کند و برای جبران، ساختارهای تکراری و ثابت ایجاد کند.
بنابراین مسیر مداخلهی درمانی باید هم بر مدیریت حسی تمرکز کند (از طریق کاردرمانی حسی یا محیط آرامتر)، و هم بر بازآموزی شناختی برای پذیرش تغییرات.
تمایز همان خواهی از وسواس (OCD) و نیازهای کنترلی مشابه در سایر اختلالات
گرچه همان خواهی در اوتیسم از نظر رفتاری بهظاهر با وسواس یا اختلالهای کنترل مشابه شباهت دارد، اما از نظر منشأ هیجانی و شناختی کاملاً متفاوت است.
در اوتیسم، منشأ ذهنی همان خواهی نیاز عصبیشناختی به نظم و پیشبینیپذیری محیط برای کاهش اضطراب است، در حالیکه در OCD افکار مزاحم و رفتارهای اجباری برای کاهش نگرانی ذهنی نقش دارند.
فرد اوتیستیک در مواجهه با تغییر دچار اضطراب یا آشفتگی حسی میشود، نه احساس گناه یا ترس اخلاقی؛ اما فرد مبتلا به وسواس از افکار خود آگاه است و تلاش میکند با رفتارهای تکراری آنها را خنثی کند.
در همان خواهی، کنترل رفتاری بر پایه نیاز به ثبات و تنظیم حسی شکل میگیرد، در حالیکه در OCD هدف، تعدیل فشار ناشی از افکار وسواسی است.
همان خواهی بهترین پاسخ را به درمانهای آموزشی و رفتاری ساختارمند مانند ABA و CBT خاص اوتیسم میدهد، در حالیکه وسواس معمولاً با دارودرمانی و CBT کلاسیک مؤثرتر درمان میشود.
پژوهشهای Anholt et al., 2010 و South & Rodgers, 2017 نشان دادهاند که هرچند اوتیسم و OCD هر دو با اضطراب مرتبطاند، اما در اوتیسم اضطراب از «ناپیوستگی محیطی» ناشی میشود و در OCD از «ناپیوستگی شناختی» بین فکر و عمل. این تمایز بالینی برای انتخاب درمان مناسب حیاتی است.
همچنین باید بین همان خواهی و نیازهای کنترلی در اختلالهای اضطرابی یا شخصیت وسواسی (OCPD) تمایز گذاشت: در اوتیسم، کنترل نوعی مکانیزم تنظیم حسی و شناختی است، در حالی که در اختلالهای دیگر نوعی سختگیری ارزشی و شناختی نسبت به نظم یا کمالگرایی است.
در نتیجه، همان خواهی نه وسواس فکری است و نه رفتار اجباری؛ بلکه بازتاب شیوهای متفاوت از کارکرد مغز در مواجهه با تغییرات خارجی است.
راهکارهای عملی برای والدین، معلمان و درمانگران در مدیریت همان خواهی در اوتیسم
مدیریت همان خواهی در اوتیسم (Insistence on Sameness) بخشی از فرآیند درازمدت آموزش و درمان است که نیاز به همکاری منسجم بین والدین، معلمان و درمانگران دارد. راهبردهای علمی در این زمینه باید بر دو اصل بنا شوند:
1. پیشبینیپذیری محیط برای کاهش اضطراب،
2. تمرین تدریجی انعطاف ذهنی و هیجانی.
هدف این بخش ارائهی راهکارهای ملموس و قابل اجراست که همزمان جنبهی علمی، روانشناختی و آموزشی داشته باشند.
توصیههای علمی برای مواجهه با تغییر در برنامه، مدرسه و منزل
تغییر برای کودک اوتیستیک معمولاً لحظهی اضطراب است، چون ذهن او بر اساس ثبات و نظم داخلی عمل میکند. راهکارهای علمی زیر برای کاهش شدت واکنش همان خواهی ضروریاند:
پیشآگاهی از تغییر (Advance Notice)
قبل از هر تغییر (مثل رفتن به مکان جدید یا تغییر کلاس درس)، باید کودک با تصویر یا داستان کوتاه از آن آگاه شود. مثلاً استفاده از کتاب مصور با عنوان «فردا به پارک جدید میرویم». این کار باعث فعالسازی تدریجی شبکههای پیشبینی مغز میشود و اضطراب را کاهش میدهد.
تغییر تدریجی (Gradual Transition)
تغییرات بزرگ را به واحدهای کوچک تقسیم کنید. اگر مدرسه جدید شروع میشود، ابتدا از دیدار کوتاه با معلم جدید، سپس حضور آزمایشی یک ساعت در کلاس آغاز کنید. این اصل در روانشناسی رفتاری به عنوان Exposure Hierarchy شناخته میشود.
استفاده از برنامههای تصویری (Visual Schedule)
ساخت جدول روزانه با عکس یا نماد برای فعالیتها به کودک کمک میکند بفهمد تغییرها بخشی از نظم کلی هستند، نه بینظمی.
حفظ آیتمهای امن در محیط جدید
یک یا دو شیء مورد علاقهی کودک (اسباببازی، دفترچه، رنگ خاص) را در موقعیت جدید حفظ کنید تا حس ثبات در تغییر را ایجاد کند. این تکنیک در کاردرمانی حسی بسیار کاربردی است.
جلسهی گفتوگوی بعد از تغییر
پس از هر تغییر، با کودک دربارهی احساسش صحبت کنید. استفاده از مقیاسهای تصویری هیجان (مثل شکل صورتهای خندان تا ناراحت) فهم هیجان را برای او آسانتر میکند.
اگر به دنبال منبعی آموزشی و خلاصه برای ارائه یا مطالعه هستید، پاورپوینت بیماری صرع انتخابی کاربردی و حرفهای است که اطلاعات علمی، تصاویر آموزشی و نکات کلیدی درمان را یکجا در اختیارتان میگذارد.
آموزش تنظیم هیجان و تحمل تغییر برای کودک
همان خواهی در اوتیسم بهطور مستقیم به ضعف در تنظیم هیجان مرتبط است. کودک نیاز دارد احساسات ناشی از تغییر را بشناسد، نامگذاری کند و برای مدیریت آن راهکار بیاموزد. مراحل پیشنهادی:
مرحلهی شناخت احساس
آموزش واژههای ساده برای احساسها (مثل ناراحت، مضطرب، غافلگیر) با کارت یا بازی نقشآفرینی.
مرحلهی بیان هیجان
تشویق کودک به بیان احساسات با نقاشی، داستان یا گفتار ساده – نه با رفتارهای فیزیکی یا سکوت.
مرحلهی تنظیم هیجان
استفاده از تکنیکهایی مانند:
تنفس کنترلشده یا تمرین “نفس رنگی” (دم عمیق با تصور رنگ آرامش، بازدم با رنگ هیجان).
مکث هیجانی: تمرین توقف کوتاه قبل از واکنش؛ کمک میکند مغز فرصت تنظیم پیدا کند.
جایگزینی رفتار سازگار: مثلاً بهجای فریاد یا گریه هنگام تغییر، استفاده از جملهی “این برام سخته اما امتحان میکنم.”
مرحلهی تقویت مثبت
هر بار که کودک تغییر را تحمل میکند، باید فیدبک فوری مثبت دریافت کند (کلمات تشویق، تماس چشمی گرم یا پاداش کوچک). این امر باعث شکلگیری ارتباط عصبی جدید میان تغییر و حس امنیت میشود.
ساختن محیطهای “پیشبینیپذیر اما انعطافپذیر”
برترین محیطها برای رشد کودک اوتیستیک، محیطهاییاند که تلفیقی از نظم و تغییر کنترلشده دارند. چنین محیطی از نظر روانشناختی به مغز اجازه میدهد پیشبینی کرده و در عین حال با تفاوت تطبیق یابد.
اصول طراحی این محیط:
1. ثبات ساختاری: محل خواب، کار و بازی باید الگوی ثابت فضایی داشته باشد تا مغز احساس امنیت کند.
2. انعطاف متغیر: عناصر کوچک مانند رنگ ملحفه، ترتیب بازی یا مدل تمرینها را هر چند وقت یکبار تغییر دهید تا مغز با الگوهای نو سازگار شود.
3. پاسخهای فوری به اضطراب: در صورت بروز اضطراب، از علامتهای آرامکنندهی تثبیتشده استفاده شود (مانند گوش دادن به صدای سفید یا فشردن اسباببازی حسی).
4. ارتباط مدرسه و خانه: آموزش باید در هر دو محیط هماهنگ عمل کند تا ذهن کودک نظم واحدی را بشناسد. ارتباط روزانه بین والدین و معلمان از طریق دفتر ارتباطی یا پیام تصویری بسیار مهم است.
مطالعهی موردی Wong et al., 2021 در مدارس ویژهی کودکان اوتیستیک نشان داد که ترکیب برنامههای ثابت با تغییرهای کنترلشده، میزان همان خواهی و اضطراب را تا ۴۰٪ کاهش میدهد.
نمونههای کاربردی از موفقیت در کاهش همان خواهی
نمونههای موفق کاهش همان خواهی شامل استفاده از تغییرات تدریجی، برنامههای تصویری خانگی و انتخاب کنترلشده برای افزایش انعطاف و کاهش اضطراب کودک اوتیستیک است.
مدرسهی ساختارمند در توکیو (2020)
در یک پژوهش آموزشی، معلمان با تکنیک «تغییرات کوچک همراه با انتخاب» کار کردند. هر هفته دانشآموزان اجازه داشتند بین دو تغییر کوچک (مثلاً انتخاب رنگ دفتر یا محل نشستن جدید) یکی را خودشان انتخاب کنند. این احساس کنترل باعث کاهش شدید رفتارهای تکراری و افزایش تعامل اجتماعی شد.
محیط خانگی ساختارمند در دانمارک (2019)
خانوادهای با طراحی برنامهی تصویری روزانه (با نمادهای صبح، ناهار، بازی، استراحت) به کودک کمک کردند تغییر مکان وسایل را بپذیرد. ظرف سه ماه، میزان واکنشهای هیجانی به تغییرات منزل از روزی چند بار به کمتر از هفتهای یکبار کاهش یافت.
کاردرمانی همراه با هنردرمانی در ایران (مطالعهی بالینی 1401)
در مرکز توانبخشی، ترکیب نقاشی با تمرین تغییر رنگها منجر به افزایش انعطاف دیداری و کاهش مقاومت هنگام تغییر در بازیها شد. والدین گزارش کردند کودک بعد از درمان، در جابهجایی اشیاء کمتر دچار اضطراب میشود.
این نمونهها نشان میدهند موفقیت در کاهش همان خواهی نه از حذف رفتار، بلکه از بازسازی تدریجی الگوهای ذهنی تغییر حاصل میشود.
جمعبندی و نتیجهگیری
همان خواهی در اوتیسم (Insistence on Sameness) نه یک «لجبازی کودکانه» است، نه نشانهی ضعف یا بیمنطقی؛ بلکه جلوهای از شیوهی متفاوتِ ادراک، پردازش و تنظیم ذهن در فرد اوتیستیک است. این رفتار بازتابی از تلاش مغز برای حفظ نظم و پیشبینیپذیری در جهانی است که گهگاه برای او بسیار ناپایدار، پیچیده و حسّیِ بیشازحد بهنظر میرسد.
درک علمی و انسانیِ این ویژگی نخستین گام در پذیرش فرد اوتیستیک است – پذیرشی نه از سر ترحم، بلکه بر پایهی شناخت تفاوتهای واقعی در ساختار شناختی و عصبی انسان.
اهمیت درک همان خواهی در مسیر پذیرش و توانمندسازی
پذیرش رفتاری همان خواهی به والدین، معلمان و درمانگران این فرصت را میدهد که کودک را نه بر اساس رفتار ظاهری، بلکه بر اساس منطق درونی ذهن اوتیستیک درک کنند. زمانی که ما این رفتار را به عنوان مکانیسم تنظیم اضطراب و ساختاردهی ذهنی بپذیریم، مسیر توانمندسازی کاملاً تغییر میکند.
راههای توانمندسازی بر مبنای این شناخت:
طراحی برنامههای آموزشی منظم و قابل پیشبینی برای ایجاد حس امنیت.
آموزش تدریجی انعطاف ذهنی، نه تحمیل ناگهانی تغییر.
استفاده از محیطهای مشارکتی که کودک بتواند در تصمیمگیری دربارهی تغییر نقش فعال داشته باشد.
در این مسیر، همان خواهی از مانع به ابزار بدل میشود – ابزاری برای ساخت ساختار روانی مستحکمتر و آرامتر.
نگاه انسانیتر و علمیتر به این ویژگی
نگاه علمی میگوید تفاوتهای عصبی-شناختی افراد اوتیستیک از اختلال عملکرد مغز سرچشمه نمیگیرد، بلکه از تنوع عملکرد مغز انسان ناشی میشود. به همین دلیل، همان خواهی باید نه بهعنوان نقص، بلکه بهعنوان ویژگی سازشی در نظر گرفته شود؛ واکنشی طبیعی برای بقا و آرامش در جهانی پر از محرکهای غیرقابلپیشبینی.
نگاه انسانیتر نیز تأکید دارد که هر فرد اوتیستیک، صرفنظر از شدت علائمش، حق دارد جهان را به شکل خاص خود تجربه کند. وظیفهی جامعه و درمانگران کمک به سازگاری دوطرفه است، نه تغییر ماهیت کودک.
این دیدگاه با اصول روانشناسی نوین و جنبش «Neurodiversity» همراستا است که بر ارزش ذاتی تفاوتهای عصبی تأکید دارد.
فراخوان به آگاهی عمومی و تغییر نگرش درباره تفاوتهای شناختی
برای تحقق پذیرش واقعی، جامعه باید از داوری و برچسبزنی به سمت درک علمی و احترام به تفاوتها حرکت کند. همان خواهی در اوتیسم فرصتی است برای بازاندیشی در مفهوم «نرمال بودن»:
نشانهای که میآموزد اضطراب از تغییر، ریشهای عصبی دارد و نیازمند همدلی است.
یادآوری میکند که آموزش و درمان مؤثر، تنها با همراهی عاطفی و شناخت تفاوتهای فردی معنا مییابد.
دعوتی است به ساختن محیطهای آموزشی و اجتماعی که پیشبینیپذیر، آرام و متنوع باشند تا هر مغز بتواند در چارچوب خودش رشد کند.
افزایش آگاهی عمومی از طریق آموزش والدین، کارگاههای مدارس، رسانههای تخصصی و گفتوگوهای بینرشتهای، نه تنها موجب کاهش سوءبرداشت از رفتارهای اوتیستیک میشود، بلکه مسیر همزیستی آگاهانهتر میان افراد نوروتیپ (غیر اوتیستیک) و نورودایورس (دارای تفاوت شناختی) را هموار میسازد.
درک عمیقِ مفهوم همان خواهی در اوتیسم پلی است میان علم و انسانیت – میان شناخت نورونها و لمس قلبهای متفاوت. پذیرش این ویژگی نه به معنای تسلیم، بلکه به معنای درک منطق زیستی و روانی تغییرناپذیری است. از دل همین درک، مسیر توانمندسازی شکل میگیرد:
کودک اوتیستیک با حفظ امنیت ذهنیاش، یاد میگیرد جهان قابل تغییر را تجربه کند، و ما یاد میگیریم که جهان انسانیتر و قابلپذیرشتری برای او بسازیم.
سخن آخر
از ابتدای این سفر تا اینجا، همراهی شما با برنا اندیشان نشانهی علاقهتان به درک عمیقترِ ذهنهای متفاوت و زیبا بوده است. دانستیم که همان خواهی در اوتیسم پیام خاموشِ نیاز به امنیت، نظم و آرامش است – نه مانع، بلکه پلی میان اضطراب و آرامش، میان تفاوت و پذیرش.
اگر این مقاله توانسته باشد دیدگاه شما را از قضاوت به سمت شناخت و همدلی ببرد، پس رسالتش را یافته است. هر گام ما در فهم ظرافتهای اوتیسم، گامی است به سوی جامعهای انسانیتر، آگاهتر و پذیراتر.
سپاس از شما که تا انتهای این مسیر با ما همراه بودید.
با برنا اندیشان بمانید؛ جایی برای اندیشیدن متفاوت، دیدن با قلب و باور به زیباییِ تنوع شناختی انسان.
سوالات متداول
همان خواهی در اوتیسم دقیقاً به چه معناست؟
همان خواهی یا Insistence on Sameness تمایل ذهن فرد اوتیستیک به حفظ ثبات، نظم و تکرار در رفتارها و محیط است. این ویژگی راهی است برای کاهش اضطراب و کنترل محرکهای غیرقابلپیشبینی دنیای اطراف.
آیا همان خواهی نشانهی لجبازی یا مقاومت عمدی است؟
خیر. همان خواهی واکنش عصبی-شناختی به اضطراب تغییر است، نه بیمیلی یا لجبازی. ذهن فرد برای حفظ آرامش و پیشبینیپذیری به الگوهای ثابت تکیه میکند.
چگونه میتوان شدت همان خواهی را کاهش داد؟
با تغییرات تدریجی، برنامههای تصویری، تقویت مثبت و آموزش تنظیم هیجان. هدف حذف رفتار نیست، بلکه افزایش انعطاف ذهنی و کاهش اضطراب در برابر تغییر است.
تفاوت همان خواهی در اوتیسم با وسواس فکری (OCD) چیست؟
در OCD، فرد دچار افکار مزاحم و اجبار در انجام رفتار است؛ اما در اوتیسم، همان خواهی ناشی از نیاز عصبی به نظم و ثبات محیط است و پایهاش اضطراب پیشبینیناپذیری است، نه وسواس ذهنی.
نقش والدین و معلمان در مدیریت همان خواهی چیست؟
آنها باید با ایجاد محیطی پیشبینیپذیر، اطلاعرسانی پیشاپیش درباره تغییرات و تشویق کودک به تحمل تغییر، نقش فعالی در کاهش اضطراب و رشد انعطاف ذهنی ایفا کنند.
برنا اندیشان | مرجع تخصصی بهترین پکیج های آموزشی
