یکی از شاخه های علم روانشناسی که همواره با مجرمان، تبهکاران و بزهکاران در رابطه است تحت عنوان روانشناسی جنایی شناخته می شود. در واقع افرادی که در این حوزه مشغول به فعالیت هستند به دنبال بررسی عواملی هستند که در شکل گیری شخصیت این افراد نقش موثری داشته است.
در کنار این موضوع لازم است اشاره شود که روانشناسی جنایی به مطالعه رفتارهای جنایی و فرایندهای ذهنی ای که در هنگام ارتکاب جرم موثر هستند توجه می کنند. ما در این بخش از مجله علمی برنا اندیشان تصمیم داریم تا به صورت کامل شما را با روانشناسی جنایی و ابعاد مختلف آن آشنا نماییم. پس پیشنهاد می کنیم تا انتهای این مقاله با گروه تخصصی برنا اندیشان همراه باشید.
روانشناسی جنایی
همانطور که می دانید روانشناسی علمی است که رفتار و فرایندهای ذهنی انسان ها را مورد مطالعه قرار می دهد و همچنین در کنار این موارد به ابعاد مختلف شخصیت، تحولات اجتماعی و خانوادگی افراد می پردازد و نگرش دقیق تری نیست به این موضوعات دارد. در این میان رشته ای علمی وجود دارد که با عنوان روانشناسی جنایی (Criminal psychology) از آن یاد می شود.پیشنهاد می شود تا به کارگاه روانشناسی سایکوآنالیز مراجعه فرمایید.
در واقع هدف روانشناسی جنایی این است که به مطالعه شخصیت، دلایل و انگیزه های فرد تبهکار بپردازد و همچنین تلاش می کند که رابطه بین دلایل و انگیزه های فرد را به جامعه پذیری، تجربه های دوران کودکی، فرایند اجتماعی شدن، محیط زندگی و ژنتیک مرتبط می سازد. از این طریق درک دقیق تری از شخصیت فرد به دست می آورد و می تواند به خوبی او را مورد مطالعه قرار دهد. به عبارت دیگر روانشناسی جنایی به مطالعه علمی رفتارهای جنایی و فرایندهای ذهنی ای که در ارتکاب جرم موثر هستند توجه می کند.
اولین فردی که واژه جرم را در مطالعات خود و تحقیقات روانشناختی اش مورد استفاده قرار داد یک دانشمند فرانسوی با نام توپی نارد بود که سپس بعد از او افراد زیادی در این باره تحقیقات و مطالعات خودشان را انجام دادند.
رفتار جنایی
به طور کلی به تمام رفتارهای مخالف قوانین جامعه رفتار جنایی گفته می شود. در واقع رفتار جنایی را می توان یک نوع رفتار اجتماعی دانست و از این نظر که در بافت اجتماع و در ارتباط با جامعه رخ می دهد و از این رو می توانیم آن را جز رفتارهای اجتماعی طبقه بندی کنیم.
روانشناسی جنایی چه دستاوردهایی داشته است؟
بسیاری از روانکاوان و روانشناسان بر این باورند که ریشه ارتکاب جرم را می توان در دوران کودکی فرد پیدا کرد و دلیل رفتارهای جنایی را بر حسب نقص شخصیتی می دانند. آنها معتقدند که افراد مجرم بیشتر از افراد معمولی دارای اختلالات شخصیتی و تعارضات درونی هستند و گونه ای از شخصیت های شکل گرفته تمایل بیشتری برای اقدام به جرم دارند. به این صورت که شخصیت افراد تحت تاثیر رفتارها و تحولات اجتماعی، رخدادهای محیطی و ژن قرار دارد و تا حدودی از کنترل خود فرد خارج است و به همین دلیل مرتکب جرم می شوند. همچنین پیشنهاد می شود تا به پکیج نظریه های مشاوره مراجعه نمایید.
زیگموند فروید و روانشناسی جنایی
شایان ذکر است که فروید را پدر علم روانکاوی می دانند. او معتقد است که اساس تمام رفتارهای بزرگسالی را می توانیم در دوران کودکی و نحوه ارتباط کودک با مادر دانست. به عبارت دیگر نحوه تعامل مادر با کودک، شخصیت فرد را شکل می دهد. با توجه به این نظر، رفتار جنایی درون انسان قرار دارد و اگر چنین رفتاری از کسی سر می زند و مرتکب جرم می شود باید بدانیم که ریشه آن در کودکی او و در بخش ناخودآگاهش قرار دارد.
برخی از روانکاوان بر این عقیده هستند که ارتکاب جرم نوعی بیماری روانی است که به خاطر اختلال در سه لایه شخصیتی فرد یعنی نهاد، من و فرامن و نقص ارتباطی آن ها با یکدیگر باعث می شود تا فرد دچار مشکل یا اختلال روانی شود. به باور فروید و افرادی که دنباله رو او بودند از آنجایی که خانواده محل رشد و شکل گیری شخصیت افراد در سنین حساس کودکی می باشد، ریشه همه رفتارهای جنایی و اجتماعی فرد را باید در خانواده و جایی که او زندگی می کند جستجو کرد.
نگاهی به عوامل مختلف در روانشناسی جنایی
در خصوص روانشناسی جنایی باید به این نکته توجه داشته باشیم که در ارتکاب جرم همواره عوامل گوناگونی وجود دارد که باعث شکل گیری جرم می شود که در ادامه شما را با آنها آشنا می کنیم.
- فشارهای ساختاری
- جامعه پذیری به شکل ناقص
- یاد گرفتن رفتار انحرافی
روانشناسی جنایی چه تاثیری در ارتکاب جرم دارد؟
امروزه برای آنکه بتوانیم از بروز هرگونه جرم جلوگیری نماییم لازم است تا از دیدگاه ها، نظریات و اندیشه های روانشناسی جنایی به خوبی استفاده کنیم. در واقع این علم به ما کمک می کند تا به خوبی با ریشه های بروز جرم آشنا شویم و بدانیم که دلیل اصلی ارتکاب جرم در افراد چیست. در ادامه با ما همراه باشید تا روش هایی را برای جلوگیری از ایجاد جرم در افراد به شما عزیزان معرفی کنیم. در واقع علم روانشناسی جنایی می تواند به ما کمک کند تا با ارائه راهکارهای عملی از بروز جرم در جامعه به روش علمی جلوگیری نماییم.
روان درمانی
برای آنکه رابطه سالمی بین روانشناس و مراجع صورت بگیرد لازم است تا اساس رابطه افراد با همدلی باشد و همین موضوع باعث می شود تا از لحاظ عاطفی ارتباط سالم و صحیحی ایجاد گردد.
روانکاوی
علم روانکاوی به کمک می کند تا به محتوای ناخودآگاه ذهن فرد دست پیدا کنیم و بدانیم که چه مشکلاتی در ذهن او وجود دارد که می تواند در زندگی اش نقش موثری داشته باشد.
روان درمانی حمایتی
برای آنکه محیط زندگی فرد شرایط را برای همدلی و زندگی سالم فراهم سازد لازم است تا سایر اعضای خانواده نیز در مشاوره و درمان نقش موثر و فعالی داشته باشند که بتوانند از طریق ایجاد رابطه سالم با فرد کاری کنند که او به تعادل روانی و اطمینان بخشی دست پیدا کند.
خانواده درمانی
زمانی که تمام اعضای خانواده در فرایند درمان شرکت می کنند روانشناس می تواند تمامی مشکلات و تعارض هایی که در خانواده وجود دارد را به صورت کامل مورد بررسی قرار داده و به آنها کمک کند تا با از بین بردن این مشکلات فضا را برای افراد در خانواده سالم سازی نمایند.
کاردرمانی
همواره به این نکته توجه داشته باشید که بیکاری نقش موثری در ایجاد جرم داشته و در این خصوص جامعه شناسان نیز نظریات فراوانی را ارائه کرده اند. از این رو تکنیک کاردرمانی می تواند به افراد کمک کند تا ذهنشان مشغول شده و از نظر روانی به تعادل خاصی دست پیدا کنند.
خانواده و روانشناسی جنایی
شایان ذکر است که اگر خانواده رشد یافته وجود نداشته باشد قطعا تربیت فرزندان نیز با مشکلات فراوانی مواجه می شود. از طرف دیگر باید توجه داشته باشیم که فضا خانواده یکی از دلایل مهم و کلیدی در نحوه برخورد با کودک مجرم در زندگی اجتماعی به حساب می آید. با توجه به حیطه کاری روانشناسان و کارهایی که در زمینه مطالعه شخصیت و شیوه تربیت انجام شده است باعث گردید تا روانپزشکان پرسشنامه ای را برای شخصیت مجرم طراحی کنند که بتوانند از این طریق شخصیت فرد مجرم را چه در دوران اولیه کودکی و چه در سال های آینده، آن را شناسایی کنند.
نقش ژنتیک و روانشناسی جنایی
روانشناسان بر این باورند که مجرمان افراد طرد شده ای هستند که به دلیل تربیت ناقص و مشکلات روانی و شخصیت به سمت جرم گرایش پیدا می کنند. اما در سال های اخیر علم زیست شناسی ابعادی دیگری را از جرم و جنایت مطرح می کنند. در واقع زیست شناسان به این نتیجه رسیده اند که عوامل ژنتیکی در جرم نقش مهمی را ایفا می کنند. اما همواره جدال بزرگی بین نظریه پردازان وجود دارد که آیا صرفا طبیعت باعث شکل گیری شخصیت افراد می شود و یا تربیت باعث می شود تا افراد به ذهنیت و نگرش خاصی دست پیدا کنند.