آزمون هوش چندگانه گاردنر- مک کنزی (MII)، به عنوان یک ابزار ارزیابی، به بررسی 9 نوع هوش مختلف، از جمله هوش موسیقیایی، دیداری فضایی، کلامی زبانی، و سایر جنبههای هوش، میپردازد. این آزمون، علاوه بر اینکه یک ابزار اندازهگیری هوش معمولی است، به عنوان یک ابزار استعدادیابی نیز شناخته میشود. در این راستا، از دیدگاه نظریه گاردنر، ذهنیت افراد را در زمینههای متعدد هوشی مورد ارزیابی قرار میدهد.
تست هوش گاردنر شامل هوشهای متنوعی مانند موسیقیایی، فضایی، زبانی، و سایر جنبههای هوش است، که به وضوح نمایانگر تنوع و چندگانگی استعدادهای هوشی افراد میباشد. در این مقاله از برنا اندیشان تصمیم داریم تا تست هوش گاردنر را به صورت کامل مورد بررسی قرار دهیم تا شما عزیزان علاقه مند به روانشناسی هوش با این ابزار اندازه گیری آشنا شوید.
تست هوش گاردنر چیست؟
آزمون هوش گاردنر- مک کنزی (MII) یکی از جذابترین و شگفتانگیزترین ابزارهای ارزیابی استعداد و توانایی افراد در هشت زمینه مختلف است. این تست، با خلاصه نکردن هوش انسان به یک نمایه، بلکه به جای آن، هوش را به هشت فراگیر و متفاوت تقسیم میکند.
به این ترتیب، به نقدی نوآورانه از گذشته پرداخته و هر فرد را در چندین جنبه اصلی هوشی مورد ارزیابی قرار میدهد. این اقدام، تنها به محدوده نظریه گاردنر در مورد چندگانگی هوش انسانی و گسترده بودن استعدادها ایمان دارد. از این رو، هر فرد به عنوان یک موجود فراگیر و چندگانه در این تست مورد بررسی قرار میگیرد.
پیشنهاد می شود به مقاله آزمون آدمک گودیناف مراجعه فرمایید. گاردنر به عقیده دارد که تلاش برای ارزیابی افراد باهوش تنها بر اساس ضریب هوشی (IQ) آنها، یک اشتباه بزرگ است. او این نظر را مطرح کرده و به جای اینکه به شکل تکبعدی به هوش نگاه کند، از یک رویکرد چند بعدی استفاده میکند. به طور دقیقتر، او هشت جنبه مختلف را برای مفهوم هوش مطرح میکند:
1. هوش موسیقیایی: توانایی در درک، ارزیابی، و ایجاد موسیقی.
2. هوش دیداری-فضایی: توانایی در حل مسائل مرتبط با فضا و تصاویر.
3. هوش کلامی-زبانی: توانایی در استفاده از کلمات، ارتباط برقرار کردن و درک زبان.
4. هوش منطقی-ریاضی: توانایی در حل مسائل منطقی و ریاضی.
5. هوش بدنی-جنبشی: توانایی در کنترل بدن و استفاده از مهارتهای حرکتی.
6. هوش بین فردی: توانایی در برقراری ارتباط و درک احساسات و نیازهای دیگران.
7. هوش درون فردی: شناخت و درک احساسات و وضعیتهای شخصیتی خود.
8. هوش طبیعتگرایانه: ارتباط با محیط طبیعی و درک از جنبههای طبیعت.
به این ترتیب، گاردنر به چندگانگی هوش انسانی توجه کرده و از دیدگاه او، هر فرد باید در این هشت جنبه ارزیابی شود تا تصویر جامعی از تواناییهای هوشی خود داشته باشد.
در سال 2009، هوش های چندگانه اثرات جدیدی از طریق افزودن دو نوع هوش به طیف موجود آنها، توسط گاردنر مطرح شد. این دو نوع هوش به شرح زیر هستند:
1. هوش وجودی: این نوع هوش به توانایی فرد در درک خود، درک از معنای وجود خود، درک از خدا و درک از جهان هستی و چرایی وجود، اشاره دارد. به عبارت دیگر، این نوع هوش با دانش فرد از جوانب عمیق وجودی و ارتباط با ابعاد معنوی وجود، در ارتباط است.
2. هوش اخلاقی: در مقابل، هوش اخلاقی به توانایی فرد در درک قوانین انسانیت و اخلاق، و توانایی ایشان در ارتباط با اصول و ارزشهای اخلاقی اجتماع، اشاره دارد. این نوع هوش درگیر درک از اخلاقیات، تصمیمگیریهای اخلاقی و برقراری ارتباطات اخلاقی است.
مهمترین نکته این است که هوش های چندگانه، از این جهت منحصر به فرد هستند که قابلیت رشد، تقویت و بهبود را دارند، به طوری که هر فرد میتواند در این دو زمینه خود را بهبود دهد، که این ویژگی با طبیعت هوش عمومی و ضریب هوشی متفاوت است.
به هر حال، تست هوش گاردنر با مدنظر قرار دادن تمامی ابعاد هوش، به فرد این امکان را میدهد که درک کند که در کدام زمینه از هوش بیشترین استعداد را دارد. این اطلاعات به او کمک میکند تا بفهمد کدام حوزهها برایش قابلیت توسعه بیشتری دارند و در نتیجه، برای چه نوع شغلها یا فعالیتها مناسبتر است.
ضروری است به این نکته اشاره کنیم که در این تست، بالاترین امتیاز ممکن برای هر جنبه از هوش، برابر با 50 است. این امتیاز میزان عالی و بینظیر بودن در هر زمینه را نشان میدهد. همچنین، این تست امتیازات فرد را در بازههای ارزیابی زیر قرار میدهد:
- کمتر از 20: پایین
- 20 تا 30: متوسط
- 30 تا 40: خوب
- 40 تا 45: زیاد
- 45 تا 50: خیلی زیاد
به این ترتیب، این بازههای ارزیابی افراد را کمک میکنند تا امتیازات خود را در مقایسه با این بازهها بهتر درک کنند و تواناییها و ضعفهایشان را به نحو بهتری شناسایی نمایند.
تست هوش گاردنر چه کاربردی دارد؟
این تست یک ابزار معتبر و کارآمد در زمینه خودشناسی و کشف استعدادها محسوب میشود، زیرا در حوزههای گوناگون به کار میرود:
1. انتخاب شغل: این ابزار برای افراد کمک میکند تا تواناییها و ویژگیهای شخصیتی خود را بهتر شناسایی کرده و شغل مناسب خود را انتخاب نمایند.
2. مدیریت کارمندان در سازمان: یکی از مزایای این تست، امکان غربالگری و مدیریت بهتر کارمندان بر اساس استعدادها و تواناییهای آنها است.
3. مشاوره تحصیلی: شناخت بهتر علایق و استعدادها در انتخاب رشته تحصیلی به افراد کمک میکند و باعث افزایش عملکرد تحصیلی میشود.
4. شناخت خود و خودآگاهی: این تست به شناخت بهتر خود و آگاهی از تواناییهای فردی کمک میکند و در تصمیمگیریهای موثر به کار میرود.
5. ابزار معتبر در مطالعات علمی: این تست به عنوان یک ابزار معتبر در مطالعات و پژوهشهای علمی به کار میرود تا تأثیر انواع هوش بر افراد را کشف کند.
6. کمک به معلمان در درک و شناخت ویژگیهای دانشآموزان: این تست به معلمان در درک و تحلیل ویژگیهای دانشآموزان کمک میکند و به ویژه در انتخاب بهترین روشهای تدریس بر اساس ویژگیهای دانشآموزان مؤثر است.
انواع هوش گاردنر
در ادبیات نظریه گاردنر درباره هوشهای چندگانه، نه نوع هوش متفاوت به تفصیل شرح داده شدهاند.
هوش موسیقیایی، به افرادی اطلاق میشود که در زمینه موسیقی، خصوصاً درک ریتمها، صداها، یا الگوها، عملکرد برجستهای دارند. در این حوزه، این نوع هوش نشاندهنده توانایی فرد در تشخیص و درک اصول و جزئیات موسیقی و همچنین توانایی اجرای آنها به شکل قابل توجهی است.
به عبارت دیگر، فرد با هوش موسیقایی-ریتمیک بالا ممکن است در نقشهایی همچون نوازنده، رهبر ارکستر، آهنگساز، یا خواننده با موفقیت بسیار بالا عمل کند. این نوع هوش بازتاب عمیقی از تواناییهای فرد در جهت درک و ایفای نقشهای مختلف در حوزه گسترده موسیقی دارد.
هوش دیداری-فضایی به افرادی اطلاق میشود که توانایی بالایی در تجسم و درک اشیا، تصاویر، نقشهها، نمودارها، و حتی فیلمها را دارند. این افراد قابلیت برجستهای در فهم ابعاد و فضاهای مختلف دارند و میتوانند به عنوان معماران، طراحان، عکاسان، یا مهندسان با عملکرد فوقالعاده درخشان عمل نمایند.
توانایی هوش دیداری-فضایی در این افراد نقش بسیار مهمی در ایجاد و تحلیل ساختارها و الگوها دارد، که این امکان را به آنان میدهد تا در زمینههای مختلف با استفاده از این هوش به عنوان افراد خلاق و کارآفرین به موفقیت برسند.
هوش کلامی-زبانی، به افرادی اشاره دارد که مهارت بالایی در استفاده از کلمات به صورت نوشتاری و شفاهی دارند. زمانی که به معلمان، نویسندگان، سخنرانان عمومی، گویندگان اخبار، و بازیگران نگاه میکنیم، معمولاً این افراد با هوش کلامی-زبانی بالا مشاهده میشوند. این نوع هوش نمایانگر توانایی در به کار گیری و درک عمیق از واژگان، عبارات، و نحوه ارتباط با دیگران است.
افراد با هوش کلامی-زبانی قادر به بیان افکار خود به شکل روان و قاطع، همچنین در نوشتار و سخنوری، به نحوی که تاثیرگذار باشد، هستند. این توانایی به آنها این امکان را میدهد که در زمینههای مختلفی نظیر تدریس، نویسندگی، گفتار عمومی، و هنرهای نمایشی به عنوان فردی موفق و برجسته شناخته شوند.
هوش منطقی-ریاضی به افرادی اشاره دارد که دارای توانمندی بالا در حل مسائل پیچیده ریاضی هستند. برخی از افراد با این نوع هوش قادرند مسائل ریاضی پیچیده را در چند دقیقه یا حتی چند ثانیه حل کنند، در حالی که برخی دیگر حتی با گذراندن زمان طولانی نیز نمیتوانند به حل مسائل ریاضی بپردازند.
هوش منطقی-ریاضی بالا با مهارتهای منطقی و ریاضی در ارتباط است، و فردی که در این نوع هوش برجسته است، ممکن است علاقهمند به حوزههایی همچون ریاضیات، حسابداری، یا تدریس ریاضیات باشد. این افراد معمولاً توانایی خاصی در تحلیل و استنتاج منطقی دارند که میتواند آنها را به عنوان یک ریاضیدان، حسابدار یا استاد ریاضی با موفقیت تشخیص دهد. این نوع هوش به فرد این قدرت را میدهد که مسائل ریاضی را به سرعت و با دقت بالا حل نماید و در زمینههای مرتبط با تفکر منطقی و ریاضی به شکل ممتازی عمل نماید.
هوش بدنی-جنبشی به افرادی اشاره دارد که دارای توانایی بالایی در هماهنگی حرکات بدنی و جنبشها هستند. این نوع هوش به افرادی اعم از کشاورزان، مکانیکها، نجاران، رقصندگان و ورزشکاران اشاره دارد که در انجام وظایف خود از هماهنگی دقیق چشم، دست و سایر اجزاء بدنی بهرهمند هستند. این افراد به دلیل توانمندی در کنترل حرکات بدنی، داشتن چابکی و هماهنگی بالا، در حوزههایی که نیازمند تحرک و تناسب فیزیکی است، به خوبی عمل میکنند.
بر اساس نظریه گاردنر، افرادی که در این نوع هوش برجستهاند، به عنوان افراد با هوش بدنی-جنبشی بالا شناخته میشوند. این افراد علاقه و توانایی فعّالیت در زمینههایی مانند ورزش، رقص، یا حرفههایی که نیاز به هماهنگی و تناسب بدنی دارند، را دارا هستند.
هوش بین فردی به افرادی اشاره دارد که در برقراری ارتباطات انسانی، مربیگری، خدمات مشتری، مشاوره سلامت روان، بازاریابی و حوزههای مشابه، دارای مهارت بالایی هستند. وجود این نوع هوش در افراد به بهبود تعاملات عمومی کمک میکند. این هوش به افراد کمک میکند تا احساسات، حالات، انگیزهها و نیازهای دیگران را به خوبی درک و درک نمایند، که این امر باعث بهبود کیفیت ارتباطات و ارتقاء مهارتهای ارتباطی آنان میشود. افراد با هوش بین فردی توانمندی زیادی در کارهایی که نیاز به تعاملات انسانی فراوان دارند، از جمله همکاری در گروه، مدیریت تیمها، یا مدیریت منابع انسانی، از خود نشان میدهند.
هوش درون فردی، به افرادی اشاره دارد که توانمندی بالایی در شناخت و درک احساسات، انگیزهها و ارتباط با درون خود دارند. این نوع هوش منجر به بهبود شناخت فرد از خود میشود؛ به عبارت دیگر، فردی با هوش درون فردی بالا قابلیت بهتری در درک و ادراک انگیزهها و احساسات شخصی خود دارد.
افرادی که هوش درون فردی بالا دارند، ممکن است در نقشهایی مانند نویسنده، فیلسوف یا کارآفرین با استعداد باشند. این نوع هوش باعث توسعه دیدگاه دروننگرانه میشود و افراد را به سمت تفکر فلسفی و عمق بیشتر در ارتباط با مسائل مختلف سوق میدهد.
جستجو و تلاش برای شناخت خود از طریق هوش درون فردی، منجر به کشف جوانب فلسفی شخصی فرد میشود و به او این امکان را میدهد که دیدگاهی عمیقتر نسبت به مسائل زندگی پیدا کند. این نوع هوش به انسانها ابزاری قدرتمند برای تحلیل و تفسیر تجربیات شخصی خود فراهم میکند.
هوش طبیعتگرایانه به افرادی اطلاق میشود که دارای درک عمیقی از محیط زیست و طبیعت هستند. زیستشناسان، باغبانان، کشاورزان، مربیان حیوانات و زمینشناسان از این نوع هوش بالا بهرهمندند. این افراد توانمندی بالایی در تعامل با محیط زیست دارند و میتوانند با طبیعت هماهنگ و سازگار عمل کنند.
هوش طبیعتگرایانه به افراد این امکان را میدهد که حتی کوچکترین تغییرات محیطی را تشخیص داده و به درستی درک کنند. این نوع هوش افراد را قادر به شناخت مفاهیم بیولوژیکی، زیستشناسی محیطی، و ارتباطات پیچیده میان عناصر طبیعت میسازد. افراد با هوش طبیعتگرایانه میتوانند نقش مهمی در حفظ و مدیریت محیط زیست ایفا کنند و به عنوان فعّالانی پویا در زمینه حفاظت از منابع طبیعی و حیات وحش به شناخته شوند.
تست هوش گاردنر چه ویژگی هایی دارد؟
تست هوش چندگانه گاردنر، یک ابزار استعدادیابی با 90 سوال است که افراد را در 9 نوع هوش مختلف ارزیابی میکند. این تست به منظور شناسایی نقاط قوت و ضعف در افراد طراحی شده است و به عنوان یک ابزار معتبر در زمینه تجزیه و تحلیل استعدادها شناخته میشود.
تست هوش چندگانه گاردنر به خصوص برای نوجوانان و بزرگسالان مناسب است و زمان تقریبی 10 دقیقه را برای پاسخ به سوالات آن الزامی میسازد. این ابزار تحلیلی جامع بر روی 9 نوع هوش متفاوت، از جمله هوش موسیقیایی، دیداری-فضایی، کلامی-زبانی و دیگر ابعاد هوش، اطلاعات مفیدی فراهم میکند تا افراد بتوانند بهترین شاخصهای هوشی خود را شناسایی کرده و درک عمیقی از ذهنیت و استعدادهایشان پیدا کنند.
تاریخچه تست هوش گاردنر – مک کنزی (MII)
تست هوش گاردنر-مککنزی توسط والتر مککنزی طراحی و ساخته شده است و بر اساس نظریه هوش چندگانه گاردنر اجرا میشود. والتر مککنزی با ارائه نظریه هوش چندگانه گاردنر، به چالش کشیدن دیدگاهها و نظریات پیشین در زمینه هوش پرداخته و این تست را طراحی کرده است.
گاردنر با ارائه نظریه هوش چندگانه، مفهوم سنتی و محدودهای از هوش را رد کرده و تأکید بر وجود نه نوع مختلف هوش گذاشته است. این دیدگاه باعث شده تا تست هوش گاردنر-مککنزی نه تنها به چالش کشیدن دیدگاههای سنتی در مورد هوش بپردازد بلکه نوعی تحول در مدلهای ارزیابی هوش ایجاد نماید. این تست برخلاف دیدگاه سنتی که هوش را به یک نوع محدود میکرد، نه تنها متنوعیت بلکه هفت نوع هوش مختلف را مورد بررسی قرار میدهد.
نقدهای وارد شده به تست هوش گاردنر
تست هوش گاردنر از سوی برخی پژوهشگران مورد انتقاد قرار گرفته است؛ به عنوان مثال، در گذشته اظهار شده است که هیچ ابزار مناسبی برای ارزیابی هوشهای مختلفی که در نظریه گاردنر آورده شده است، وجود ندارد. این انتقاد مطرح کرده که اثبات نظریه هوش چندگانه گاردنر به دلیل عدم وجود یک ابزار مستقل و جامع برای ارزیابی تمامی ابعاد هوش میسر نمیشود.
در واقع، پژوهشگران این انتقاد را به این صورت مطرح کردهاند که ابزارهای موجود برای اندازهگیری هر یک از هوشهای گوناگون در نظریه گاردنر، به طور کامل به تمامی ابعاد هوش پوشش نمیدهند و این مسئله باعث دشواری در ارائه دلیل قاطع برای پذیرش نظریه هوش چندگانه میشود.
از یک سو، برخی افراد معتقد بودند که نظریه هوش چندگانه گاردنر دارای مبهمیهاست و به جای اینکه یک نظریه عینی باشد، بیشتر به عنوان یک نظریه ذهنی در نظر گرفته میشود. این نظر دارای این استدلال بود که نظریه گاردنر به نوعی از پوشش مفاهیم مبهمتری برخوردار است و این موضوع باعث مشکل در تفسیر و استنباط عملکرد عملی هر یک از هوشها میشود.
از سوی دیگر، برخی دیگر از پژوهشگران اعتقاد داشتند که هوشهای مطرح در این نظریه از یکدیگر مجزا نیستند و همگی زیرمجموعهای از هوش عمومی محسوب میشوند. این نظر از آن جهت مطرح شده که تفکیک کامل بین هر یک از این هوشها مشکلاتی را در مسیر تحلیل و درک دقیق تر عملکرد فردی به وجود میآورد.
حتی برخی از افراد به این دلیل انتقادات مطرح کردند که مدل هوش گاردنر بیشتر به نظر یک سبک شناختی یا روش فکری نزدیک است تا یک نظریه جامع از انواع هوش. این مسئله نیز باعث شد که برخی از محققان این نظریه را مورد انتقاد قرار دهند و از جنبههای علمی آن شکایت نمایند.
منتقدان اعتقاد دارند که نظریه هوش چندگانه، که توسط گاردنر معرفی شده است، به جای تعریف هوش به عنوان چند عامل و ویژگی شخصیتی، به تواناییها و استعدادهای فردی اشاره میکند.
تفاوت تست هوش گاردنر با IQ
IQ به معنای بهرههوشی اشاره دارد؛ بهرههوشی به نمره استانداردی اطلاق میشود که توانمندیهای ذهنی فرد را نسبت به خود و گروه همسالان نمایان میسازد. ارزیابی بهرههوشی از طریق تستهای هوش امکانپذیر است.
در گذشته، زمانی که از هوش حرف میزدیم، توجه اکثر افراد به سمت بهرههوشی یا هوش منطقی-ریاضی جلب میشد. اما نظریه گاردنر این مفهوم را زیر سوال برد و مطرح کرد که هوش انواع مختلفی دارد و به یک نوع خاص محدود نمیشود.
نتیجه گیری
در این مقاله، به بررسی تست هوش چندگانه گاردنر-مک کنزی (MII) پرداختیم، که توسط والتر مک کنزی بر اساس نظریه هوش چندگانه گاردنر طراحی شده است. این تست به عنوان یک ابزار معتبر در زمینه شناخت ویژگیهای شخصیتی و استعدادها شناخته میشود.