ما به عنوان انسانها موجودات بسیار پیچیدهای شکل گرفتهایم و اغلب نمیتوانیم کاملاً تمام ابعاد شخصیت، ویژگیها و الگوهای رفتاری خود را تا انتها درک کنیم. یکی از پرسشهای مهمی که همواره مطرح است، این است که چه چیزهایی بر رفتار ما تأثیر میگذارند و چه میزان ارثی بودن ویژگیهای ما در شخصیت مان تاثیر دارد.
در واقع، اگر ویژگیهای شخصیتی ما ناشی از ژنتیک باشد، از لحظه تولد با ما هستند، تا پایان عمر با ما همراهاند و تغییر نمیکنند. اما اگر این ویژگیها نتیجه محیط و تجربیات ما باشند، امکان دارد شخصیت ما در طول زندگی تغییر کند.
در این مقاله از مجله علمی برنا اندیشان، ما سعی داریم تا به منشأ اصلی ویژگیهای رفتاری و ویژگیهای اخلاقی خود نگاهی بیندازیم تا بتوانیم شخصیت خود را بهتر درک کنیم و بفهمیم تا چه اندازه میتوانیم در تعیین الگوهای رفتاری خود تأثیرگذار باشیم.
ژنتیک چقدر بر شخصیت ما تاثیر می گذارد؟
شخصیت هر فرد، نتیجهای از صفات و ویژگیهایی است که الگوهای نسبتاً پایداری از افکار، احساسات و رفتارها را در هر فرد به وجود میآورد. این الگوها معمولاً متفاوت از یک فرد به دیگری اند و شخصیتها متنوع هستند. با این حال، منشأ این الگوها و شخصیت گاهی اوقات معمولاً مبهم و پیچیده به نظر میآید. برخی معتقدند که شخصیت به عنوان نتیجه تأثیر ژنتیک و وراثت فردی شکل میگیرد، در حالی که دیگران بر اهمیت محیط و تجربیات در تشکیل صفات شخصیتی تأکید میکنند.
در بسیاری از موارد، افراد ویژگیهایی مانند خلق و خوی عصبی یا تمایلات کمال گرایی را از والدین خود به ارث میبرند. یک فرزند ممکن است ویژگیهای خاصی را مانند چشمهای آبی و موهای مجعد که والدینش دارند، به ارث ببرد. هرچند این ویژگیهای فیزیکی به وضوح و قابل مشاهده هستند، اما مسئله این است که آیا ویژگیهای رفتاری نیز ناشی از ژنتیک هستند یا به دلیل تربیت و تجربیات فردی والدین شکل میگیرند، این سوال معمولاً پیچیدهتر و قابل بررسی دقیقتری دارد.
به نظر میرسد که ویژگیهایی همچون تمایل به جستجوی تجربیات مختلف یا تشکیل روابط صمیمی، در اثر تربیت و تجربیات خانواده والدین شکل میگیرند. از سوی دیگر، ویژگیهایی مانند حواسپرتی و توافقپذیری احتمالاً به عوامل ژنتیکی ناشی از DNA کودک بازمیگردند. به عبارت دیگر، برخی ویژگیها به طور معقول با ژنومهای مشخصی مرتبط هستند و به ژنتیک فرد وابسته هستند. در عین حال، احتمال وجود ویژگیهای دیگری وجود دارد که بعدها در پی تأثیر عوامل خارجی و محیطی شکل میگیرند.
به زبان ساده تر، اگرچه بسیاری از افراد تأثیر ژنتیک بر شخصیت را به عنوان چیزی ثابت و تغییرناپذیر میپذیرند، اهمیت این نکته این است که ویژگیهای شخصیتی همزمان نتیجه ارثیافته از والدین و تأثیرات محیط و عوامل دیگر نیز میتوانند باشند. با این حال، میزان تأثیر ژنتیک و محیط بر هر ویژگی خاص شخصیتی احتمالاً متغیر و متفاوت است.
به عنوان یک مثال، فردی که در ابتدا به نظر میآید بسیار برونگرا باشد، ممکن است با گذر زمان کمی محتاطتر و کمحرفهتر به نظر بیاید. اما این تغییر نشانه درونگرا شدن او نیست. در واقع، فرد ممکن است همچنان به عنوان یک فرد برونگرا و صمیمی شناخته شود، اما به تدریج متوجه میشود که او همچنان از تجربه تنهایی یا محیطهای آرامتر نیز به لذت میپردازد. این تغییر نشان میدهد که شخصیت انسانها ممکن است تغییر کند و تفاوتهای تجربیات زندگی میتواند تأثیرگذار باشد.
نقش محیط و ژنتیک بر شخصیت انسان
شکلگیری شخصیت انسان یک فرآیند پیچیده و تأثیرگذار است که توسط ژنتیک و محیط تربیتی و تجربیات فرد تعیین میشود. این دو عامل نقش مهمی در شکلگیری و تعیین شخصیت افراد ایفا میکنند.
تاثیر ژنتیک بر شخصیت
ژنتیک نقش بسیار مهمی در شکلگیری شخصیت ما ایفا میکند. تحقیقات نشان میدهند که در بازتاب ویژگیهای رفتاری ما، میزان ژنتیک تا حدود 20 تا 60 درصد تأثیرگذار است. علاوه بر این، تحقیقات حاکی از آن است که برخی ژنها نقش اساسی در ارتباط سلولهای مغزی دارند که بیشترین تأثیر را بر شخصیت و رفتار افراد دارند. متناسب با داشتن ژنهای خاص، ممکن است تأثیرات چشمگیری بر جوامعپذیری، احتمال ابتلا به اضطراب یا افسردگی، خودکنترلی، و سایر ویژگیهای شخصیتی داشته باشیم.
با توجه به این تحقیق، میتوانیم بگوییم که ویژگیهای شخصیتی ما ممکن است تحت تأثیر رشد و تکامل در طی بزرگشدن و تجربیات زندگی ما تغییر کنند. اما خلقوخوی اساسی و اصلی ما نسبت به این تغییرات نسبت به شکلگیری اولیهاش ثابت میماند. به عبارت دیگر، نمیتوانیم نقش ژنتیک را در ایجاد ویژگیهای رفتاری و خلقی خود، همچون سرسختی یا خجالتیبودن، نادیده بگیریم. ژنتیک به عنوان پایه اصلی این ویژگیها در شخصیت ما نقش دارد و تأثیر مهمی دارد.
یک تحقیق دیگر که در سال ۲۰۱۸ در مجله “Molecular Psychiatry” منتشر شد، نشان داد که تعامل بیش از ۷۰۰ ژن میتواند تأثیر بیشتری بر برخی از ویژگیهای شخصیتی افراد داشته باشد نسبت به تأثیرات محیط و فرهنگ. به این تحقیق نشان داد که ویژگیهای شخصیتی افراد تحت تأثیر پیچیدهای از عوامل ژنتیکی و محیطی قرار دارند، اما نقش ژنتیک در تشکیل این ویژگیها بسیار مهم و بیتردید حائز اهمیت است.
تاثیر محیط بر شخصیت
اگر ژنتیک تا حدود ۲۰ تا ۶۰ درصد از تعیین شخصیت ما را بر عهده دارد، پس باقی مانده از ویژگیها و خلقیات ما از کجا بیاید؟ فاکتورهای محیطی، از جمله تربیت، فرهنگ، محیط زیست و تجربیات زندگی ما تأثیر زیادی بر شخصیت ما دارند. به عنوان مثال، یک کودکی که در یک محیط آرام و هماهنگ بزرگ میشود، ممکن است دیدگاه و نگرشی مثبتتر یا آرامتر نسبت به زندگی داشته باشد. به طرف مقابل، یک کودکی که در یک خانواده پرتنش بزرگ میشود، احتمالاً تمایل بیشتری به بروز رفتارهای خشونتآمیز یا سایر ویژگیهای نامطلوب دیگر را نشان میدهد.
یک پژوهش از سال ۱۹۷۹ تا ۱۹۹۹ با عنوان پژوهش دوقلوهای مینهسوتا که به عنوان یک مطالعه مهم در زمینه تأثیر محیط بر شخصیت شناخته میشود، انجام شد. در این تحقیق، محققان به مدت ۲۰ سال دوقلوهای همسان و غیرهمسانی که از بدو تولد از هم جدا شده بودند، را مورد مطالعه قرار دادند تا نقش ژنتیک و محیط در شکلگیری شخصیت آنها در سنین بزرگتر را مشخص کنند. این تحقیق نشان داد که شخصیت فردی تحت تأثیر ترکیب پیچیدهای از عوامل ژنتیکی و محیطی قرار دارد که در طول زمان تأثیرگذاری متفاوتی دارند.
بر اساس نتایج مطالعه مینهسوتا، دوقلوهای همسان در حدود ۵۰ درصد از ویژگیهای مشابهی به اشتراک میگذارند، در حالی که دوقلوهای غیرهمسان تقریباً ۲۰ درصد از صفات مشابه را به اشتراک دارند. علاوه بر این، این پژوهش نشان میدهد که نمره IQ افراد تا ۷۰ درصد به عوامل ژنتیکی وابسته دارد، در حالی که ۳۰ درصد باقیمانده به تأثیرات محیطی تعلق دارد. در واقع، تأثیرات ژنتیکی در تعیین نمره IQ افراد از اهمیت بسیار زیادی برخوردارند و این تأثیرات به مرور زمان پایداری دارند.
دانشمندان به نتیجه رسیدهاند که در حالی که تأثیر ژنتیک بر شخصیت افراد اهمیت بسزایی دارد، عوامل دیگری نیز نقش مهمی در سلامت و توسعه ذهنی افراد ایفا میکنند. به عنوان مثال، سبک زندگی سالم و شرکت در فعالیتهای ذهنی میتوانند به طور قابلملاحظهای بر رشد و رفاه روانی افراد تأثیر گذار باشند. به عبارت دیگر، معلوم شده که بهجز ژنتیک، اقدامات و تصمیمات فردی نیز نقش پررنگی در شکلگیری شخصیت و سلامت روانی انسانها دارند.
نقش عوامل محیط بر رفتار انسان ها
عوامل محیطی نقش مهمی در تشکیل و تأثیر بر رفتار انسانها ایفا میکنند. این عوامل میتوانند به شکلگیری و تغییر رفتارها، عقاید، اعتقادات، و ویژگیهای شخصیتی افراد مؤثر باشند. برخی از مهمترین عوامل محیطی که رفتار انسانها را تحت تأثیر قرار میدهند عبارتند از:
فرهنگ
فرهنگ به عنوان مجموعهای از ارزشهای مشترک، باورهای مرسوم، سنتها و هنجارهای اجتماعی درون یک گروه یا جامعه تعریف میشود. این عناصر تاثیر گذاری بسیار زیادی بر رفتار و شخصیت افراد دارند. به عبارت دیگر، فرهنگ یکی از قدرتمندترین عوامل تعیینکننده تفاوتهای فردی و ابعاد شخصیتی میان افراد است.
برای مثال، یک فردی که در یک فرهنگ فردگرا بزرگ شده باشد، احتمالاً ارزش زیادی برای استقلال و موفقیت شخصی قائل خواهد بود. به عبارت دیگر، او ممکن است تمایل به تعالی فردی داشته باشد. در مقابل، فردی که در یک فرهنگ جمعگرایانهتر بزرگ شده باشد، ممکن است به هماهنگی اجتماعی توجه بیشتری نشان دهد و نیازهای گروه یا جامعه را بر نیازهای خودش مقدم بداند. به عبارت دیگر، فرهنگ به عنوان یک عامل مهم تعیینکننده تفاوتها در ارتباطات، انتخابها و ارزشهای شخصیتی افراد عمل میکند.
موقعیت جغرافیایی
مانند فرهنگ، موقعیت جغرافیایی نیز تأثیر مهمی بر رفتار انسانها دارد. هر فرد بر اساس موقعیت جغرافیایی خود، با تجربیات، چالشها، فرهنگ و مسائل مختلف دیگر مواجه میشود. به عنوان مثال، یک پژوهش انجام شد که در آن ۱.۵ میلیون نفر در سراسر ایالات متحده بر اساس ویژگیهای شخصیتی خود مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج این پژوهش نشان داد که در سراسر کشور، سه منطقه با تفاوتهای شخصیتی معین و متمایز وجود دارند:
1. دسته اول، که در مناطق شمال غربی و جنوبی آمریکا زندگی میکردند، افرادی خونگرم و پایبند به سنتها و ارزشهای سنتی بودند.
2. دسته دوم، که در مناطق غربی ایالات متحده سکونت داشتند، افرادی آرام، خلاق و از نظر عاطفی پایدار توصیف شدند.
3. دسته سوم، که در مناطق شمال شرقی ساکن بودند، افرادی با سطوح بیشتری از استرس، تحریکپذیری یا افسردگی معرفی شدند.
بنابراین، مشخص است که موقعیت جغرافیایی و محل زندگی به وضوح بر شخصیت افراد تأثیرگذار است. این نتایج نشان میدهد که عوامل محیطی میتوانند ویژگیهای شخصیتی را شکل دهند و در تفاوتهای شخصیتی میان افراد نقش داشته باشند.
جامعه
در موقعیتهای خاص جغرافیایی و فرهنگی، جوامع کوچکتری به نام “جوامع محلی” شکل میگیرند. این جوامع معمولاً افرادی را شامل میشوند که در یک مکان خاص زندگی میکنند و ویژگیها، اهداف یا علایق مشترکی دارند.
تأثیر جوامع محلی ممکن است شامل ایجاد اسطورهها، مذاهب و الگوهای رفتاری خاص در ذهنیت افراد باشد. به عنوان مثال، نظریه “عدم سازماندهی اجتماعی” میگوید که وقتی افراد در یک جامعه محلی با هم زندگی میکنند، ویژگیها و الگوهای جدیدی شکل میگیرند که با ویژگیهای فردی متفاوت هستند.
به عبارت دیگر، فرآیند شکلگیری شخصیت در جوامع محلی تحت تأثیر و تعامل با سایر اعضای جامعه قرار میگیرد و در نتیجه، شخصیت افراد به عنوان یک جزء از این جوامع مشخص میشود. این نشان میدهد که ارتباط بین جامعه و شخصیت فردی بسیار پیچیده و متقابل است.
تحصیلات
یکی از عوامل محیطی مهم در تأثیر بر ویژگیهای شخصیتی افراد، محیط آموزشی و مدارس است. تحقیقات نشان میدهد که تجربیات افراد در مدرسه و آموزشهایی که در این محیط انجام میدهند، میتواند تأثیر گذار بر تغییرات شخصیتی آنها باشد.
برای مثال، دانشآموزی که در مدرسه به مطالعه و انجام تکالیف خود اولویت میدهد، احتمالاً در نتیجه این تجربه، ارتقاء اخلاقی مثل وجدان کاری را تجربه کرده و از خود مراقبت بیشتری دارد.
در مقابل، دانشآموزی که در محیطهای مدرسه با استرسها و فشارهای زیادی روبهرو میشود، احتمال دچار مشکلات روانی و اختلالات روانی بیشتری دارد.
بنابراین، محیط آموزشی و تجربیات مدرسه میتوانند بهطور مستقیم تأثیر گذار بر رشد و شکلگیری شخصیت افراد باشند و در تعیین ویژگیهای آنها نقش داشته باشند.
عوامل محیط و ایجاد صفات شخصیتی
ویژگیهای شخصیتی ایجاد شده بر اثر عوامل محیطی نشاندهندهی ویژگیها و الگوهای رفتاری است که به دلیل تعامل فرد با محیط اطرافش به وجود آمدهاند. این ویژگیها تأثیر مستقیمی از عوامل محیطی نظیر فرهنگ، محیطهای آموزشی، تجربیات زندگی، رویدادها، روابط اجتماعی و شرایط جغرافیایی مختلف دارند. در زیر به برخی از ویژگیهای شخصیتی که تحت تأثیر عوامل محیطی شکل میگیرند اشاره میشود:
صبر و شکیبایی
محیط زیستی که یک کودک در آن بزرگ میشود، به تا حدی بر ویژگیهایی مانند صبر و واکنش به عوامل استرسزا تأثیر میگذارد. بر اساس تحقیقات، افرادی که در مناطق دورافتاده و روستایی زندگی میکنند، به طور معمول نسبت به افرادی که در مناطق صنعتیتر شهری ساکن هستند، دارای سطح بالاتری از صبر هستند. این تفاوت در توانایی صبر و تحمل عدم قطعیت میتواند نتیجه محیط محل زندگی شخص باشد و نشاندهنده تأثیر قوی محیطی بر این ویژگیهای شخصیتی است.
صمیمیت
یکی از ویژگیهایی که در پژوهش بر روی دوقلوهای مینهسوتا مورد بررسی قرار گرفت، نیاز به صمیمیت است. این ویژگی به نظر میرسد که بیشتر تحت تأثیر محیطی قرار میگیرد تا ژنتیک. تحقیقات نشان دادهاند که دو سوم این ویژگی شخصیتی به تجربیات گذشته افراد بستگی دارد.
یک فرد که در محیطی خشک و فردگرا بزرگ شده باشد، ممکن است به ندرت صمیمیت نشان دهد و کمتر تمایل به ورود به روابط یا موقعیتهای احساسی شدید داشته باشد. پزشکان همچنین تأکید میکنند که این ویژگی، به ویژه توسط تعامل با کیفیت با خانواده، قویتر میشود. این ویژگی در کودکانی که در سنین نوجوانی به صمیمیت عاطفی و جسمی دست پیدا میکنند، تقویت میشود.
آداب معاشرت
آداب و سنن مختلف در جوامع و فرهنگها، ویژگیهای شخصیتی افراد را متأثر میکنند. این ویژگیها معمولاً در محیطهای مختلف و بر اساس معیارهای خاصی از آراستگی، رفتارهای قبولی، و اخلاقیات، شکل میگیرند.
به عنوان مثال، در فرهنگ آمریکایی، استفاده از عبارات مانند “لطفا” و “متشکرم” هنگام درخواست چیزی یا پس از دریافت هدیه به عنوان علائم مؤدبانه در نظر گرفته میشود. اما در فرهنگ اسپانیا، افراد وقتی سلام میکنند، با یک روبوسی (بوسه) یکدیگر را به اشتراک میگذارند. این تفاوتها در آداب اجتماعی و معاشرتی، به شکلگیری ویژگیهای شخصیتی فردی موجب تأثیر میگذارند.
ژنتیک و ویژگی های شخصیتی
از منظر ژنتیک و محیط، تفاوتها و انواع رفتارهای انسان را در پنج ویژگی اصلی میتوان بررسی کرد:
1. توافقپذیری: این ویژگی شامل عواملی مانند اعتماد، نوعدوستی، مهربانی، محبت، و رفتارهای اجتماعی دیگر میشود. افرادی که در این زمینه برجستگی دارند، معمولاً به دیگران اعتماد دارند و به راحتی در روابط اجتماعی موفق عمل میکنند.
2. گشودگی: این ویژگی شامل خلاقیت، تمایل به تجربههای جدید، و تفکر در مفاهیم انتزاعی میشود. افراد گشوده عموماً به نوآوری علاقه دارند و در مواجهه با تحولات و تجربههای جدید از خود بیشتر استفاده میکنند.
3. برونگرایی: این ویژگی شامل جامعهپذیری، تمایل به بیان احساسات و افکار، قاطعیت، و تحریکپذیری میشود. افراد برونگرا ممکن است به راحتی ارتباط برقرار کنند و عاطفی و جامعهپذیر باشند.
4. روانرنجوری: این ویژگی شامل عواملی مثل اندوه، بدخلقی، بیثباتی عاطفی، و نگرانی درباره موضوعات مختلف میشود. افراد ممکن است در این زمینه دارای تغییرات شدید روانی باشند.
5. وظیفهشناسی: این ویژگی شامل منطق زیاد، مهار تکانهها، و رفتارهای هدفمند میشود. افرادی که این ویژگی را تجربه میکنند، ممکن است با دقت و اهتمام بیشتری وظایف خود را انجام دهند.
به طور کلی، ژنتیک تأثیر بسیاری از این ویژگیها را دارد، اما محیط نیز نقش خود را در تکوین شخصیت انسانها ایفا میکند. تعامل بین این دو عامل، شکلگیری رفتارها و ویژگیهای شخصیتی پیچیدهای را تعیین میکند.
حواس پرتی
ناتوانیهای یادگیری خاصی که مرتبط با حواسپرتی شدید همچون اختلال نقص توجه و بیش فعالی (ADHD)، تأثیر ژنهای ارثی متعددی دارند. اگرچه امکان انجام یک آزمایش ژنتیکی مستقیم برای تشخیص دقیق وجود یا عدم وجود این اختلال نمیباشد، اما تحقیقات بسیار نشان داده که ژنها معمولاً در خانوادهها به ویژه از نسل به نسل به نقل و انتقال مییابند.
به عبارت دیگر، اگر فردی نشانههای اختلال نقص توجه و بیشفعالی را از خود نشان دهد و تشخیص داده شود که دارای این اختلال است، احتمالاً دیگری از اعضای خانواده یا حتی والدین نیز ممکن است دچار همین اختلال باشند. این امر نشان دهنده نقش ژنتیک در انتقال این ویژگی و بروز آن در خانوادههاست.
مدیریت
بر اساس یک تحقیق اخیرتر، توالیهای خاصی در دیانای یافت شدهاند که با تواناییهای رهبری ارتباط دارند. در این پژوهش، تعیین شد که وجود یک نوع خاص از ژنها میتواند در انتقال تواناییهای رهبری به ارث داده شود و این فرآیند در طول چندین نسل ادامه مییابد. بنابراین، هرچند رهبری به عنوان یک مهارت قابل تقویت در نظر گرفته میشود که با گذر زمان میتوان آن را بهبود بخشید، اما این تحقیق نشان میدهد که عوامل ژنتیکی نیز در شکلگیری تواناییهای رهبری نقش مهمی ایفا میکنند.
روان رنجوری
در پژوهش مربوط به دوقلوهای مینهسوتا، محققان به نتیجه رسیدند که برخی از صفات، از جمله ویژگیهای روانی خاص، از ارث به افراد منتقل میشوند. افرادی که این ویژگیها را به ارث میبرند، به تاثیرات استرس واکنشپذیرتر هستند و اغلب نسبت به محرکها بیشتر حساسیت دارند، در حالیکه افرادی که این ویژگیها را ندارند، ممکن است رفتار آرام و مثبتتری از خود به نمایش بگذارند. پزشکان ایجاد فرضیه کردهاند که رواندرمانی ممکن است برای افرادی که دارای این ویژگیهای روانی بیشتر هستند، موثر باشد.
نتیجه گیری
موضوع اینکه ژنها به چه اندازه بر رفتار ما تأثیر دارند، یک مسئلهای است که موضوع مطالبات و بحثهای فراوانی بوده است. بر اساس تحقیقات مختلف، مشخص شده است که برخی از جنبههای شخصیت به واسطه ژنهای خاصی شکل میگیرند، در حالی که برخی دیگر ناشی از تأثیرات محیطی و تجربیات زندگی انسانها هستند.
اگرچه تجربیات زندگی میتوانند تأثیر زیادی بر ویژگیهای شخصیتی ما داشته باشند و شخصیتهای ما در طول زمان تکامل کنند، اما باید توجه داشت که خلق و خوی و ویژگیهای اصلی ما به طور نسبتاً ثابت باقی میمانند. در همین راستا، آشنایی با تیپ شخصیتی خود و یادگیری درباره آن میتواند به ما کمک کند تا الگوهای رفتاری خود و رفتارهای درونیمان را بهتر درک کنیم.