کشف و تجزیه و تحلیل پیچیدگیهای شخصیتی افراد یکی از مسائل اساسی و حیاتی در حوزه روانشناسی و تحقیقات روانشناختی است. در این راستا، نظریههای مختلفی وجود دارند که به درک بهتر شخصیت ما کمک میکنند. یکی از نظریههایی که تأثیرگذاری بسیاری داشته و به شدت مورد توجه قرار گرفته، نظریه شخصیت آیزنک است.
نظریه شخصیت آیزنک بر اساس سه بعد اصلی یا بنیادی شخصیت انسان ساخته شده است که در ادامه به تفصیل در مورد هرکدام از این بعدها صحبت خواهیم کرد. این سه بعد شامل بعد روانی، بعد فرهنگی، و بعد هوشی میشود.
برای اندازهگیری این سه بعد، پرسشنامهای به نام پرسشنامه شخصیت یا تست آیزنک طراحی شده است که به ما کمک میکند ویژگیهای شخصیتی هر فرد را مورد بررسی قرار دهیم. این ابزارها معمولاً شامل سوالهایی درباره عادات، رفتارها، ترجیحات، و تمایلات شخصیتی است.
بنابراین، با آشنایی بیشتر با مدل و تست شخصیتی آیزنک، میتوانیم بهترین روشها را برای تجزیه و تحلیل شخصیت افراد بهکار ببریم و درک عمیقتری از آنها داشته باشیم. در این بخش از مجله علمی برنا اندیشان تصمیم داریم تا مقاله ای کامل در مورد تست آیزنک را در اختیار شما افراد علاقه مند به روانشناسی قرار دهیم.
هانس آیزنک که بود؟
هانس یورگن آیزنک، یکی از برجستهترین روانشناسان قرن بیستم، در سال ۱۹۱۶ در شهر برلین، آلمان، در یک خانوادهی هنرمند به دنیا آمد. در سن بسیار جوانی، به دلیل شرایط سیاسی و اجتماعی ناپایدار آلمان، مجبور به مهاجرت به انگلستان شد.پیشنهاد می شود به مقاله تست شخصیت شناسی مراجعه فرمایید.
آیزنک در سن ۲۰ سالگی به انگلیس مهاجرت کرد و تحصیلات خود را در آنجا ادامه داد. پس از پایان تحصیلات، در دوران جنگ جهانی دوم، به عنوان یک کارمند در بیمارستانهای انگلیسی فعالیت کرد و در زمینه پژوهشهای پزشکی و روانشناسی مشارکت داشت.
بعد از پایان جنگ، آیزنک به عنوان یک عضو فعال در انجمن روانشناسی انگلستان، به تحقیقات و مطالعات خود در زمینهی روانشناسی ادامه داد. فعالیتهای پژوهشی و آموزشی او در حوزهی روانشناسی به شهرت وی به عنوان یکی از متخصصان برجسته در این زمینه کمک کرد.
هانس یورگن آیزنک، با انتشار حدود ۸۰ کتاب و صدها مقاله، و تأسیس یکی از مجلات معتبر در زمینه روانشناسی، موفق به دستیابی به پیشرفتهای چشمگیر در این حوزه شد. او در تحقیقات و آثار خود به بررسی عوامل مختلفی که در شکلگیری شخصیت و رفتار انسانها نقش دارند، پرداخت. آیزنک با اعتقاد به تأثیر عوامل بیولوژیکی و ژنتیکی در تشکیل شخصیت و احتمال بروز رفتارهای مختلف، از جمله رفتارهای مجرمانه، رویکردی متفاوت به مطالعه روانشناسی داشت.
به همین دلیل، برخی از کارهای او با انتقاد مواجه شد. برخی از روانشناسان و پژوهشگران معتقد بودند که تمرکز آیزنک بر فاکتورهای بیولوژیکی به زیان بخشی از تأثیر عوامل محیطی و اجتماعی در شکلگیری شخصیت و رفتار انسانها انتقال میدهد.
آیزنک در سن ۸۱ سالگی از دنیا رفت، اما ارثی از آثار و مطالعات عظیمی که در زمینه روانشناسی انجام داد، برای جامعه علمی و پژوهشی باقی مانده است و همچنان تأثیرگذاری دارد.
مدل PEN
هانس آیزنک، روانشناس برجسته، یک نظریه بیولوژیکی شخصیتی به نام مدل PEN را توسعه داد. این مدل بر روی سه بعد اصلی شخصیت، یعنی روانپریشی (P)، برونگرایی (E)، و روانرنجوری (N) تمرکز دارد. در این مدل، هر بُعد به عنوان یک ویژگی مهم در تشکیل شخصیت افراد مورد بررسی قرار میگیرد.
یکی از سؤالاتی که مطرح میشود این است که چگونه میتوان ابعاد مدل PEN را سنجید؟ برای پاسخ به این سؤال، هانس و همسرش، سیبیل آیزنک، پرسشنامه شخصیت یا تست آیزنک را طراحی کردند. این ابزار اندازهگیری ویژگیهای شخصیتی افراد طبق مدل PEN را فراهم میکند.
در این پرسشنامه، به سوالاتی دربارهٔ عادات، رفتارها، و تمایلات شخصیتی پرداخته میشود که از جمله آنها میتوان به میزان ترجیح دادن فعالیتهای اجتماعی، میزان آشفتگی و استرس، و نحوه رویکرد به مسائل مختلف اشاره کرد. این اطلاعات به محققان و روانشناسان کمک میکند تا شخصیت افراد را بر اساس مدل PEN تحلیل و ارزیابی کنند و نقش هر بُعد در شخصیت آنها را مشخص کنند.
برون گرایی یا درون گرایی
افراد برونگرا، به طور عمده در فعالیتهای اجتماعی شرکت میکنند و اغلب در جمعها و محیطهای گوناگون حضور دارند. آنها معمولاً بیشتر صحبت میکنند، به دنبال تعاملات اجتماعی هستند و به راحتی در موقعیتهای گروهی و اجتماعی احساس راحتی میکنند.
برای این افراد، بودن در مرکز توجه و مشارکت فعال در فعالیتها لذتبخش است و باعث افزایش انرژی و احساس رضایت میشود. به دلیل این ویژگیها، آنها معمولاً یک دایره گسترده از دوستان و همکاران دارند که با آنها ارتباط برقرار میکنند و از این ارتباطات اجتماعی لذت میبرند.
افراد درونگرا اغلب کمتر صحبت میکنند و اغلب از شرکت در اجتماعات بزرگ و گرمای زیادی اجتناب میکنند. آنها ممکن است در مواجهه با غریبهها احساس معذب و ناامنی کنند و ترجیح میدهند در محیطهای کوچکتر و آرامتر به ارتباط بپردازند.
این افراد دارای یک دایره محدودتر از دوستان صمیمی هستند و به طور عمده از فعالیتهای فکری و تفکرات عمیق لذت میبرند. به عبارت دیگر، آنها به میزان بیشتری از تنهایی و فضای شخصی استفاده میکنند و از رویکردهای داخلی و عمیق به زندگی خود لذت میبرند.
در این بُعد از مدل PEN، میزان برونگرایی فرد سنجیده میشود. این بُعد نشاندهنده میزان تمایل فرد به تعاملات اجتماعی، جستجوی تحولات خارجی، و تمایل به جذب محرکهای خارجی است. بهطور کلی، افرادی که امتیاز کمی در این بُعد دارند، ممکن است درونگرا باشند و ترجیح میدهند وقت خود را به تفکر و تأمل درونی اختصاص دهند، در حالی که افرادی که امتیاز بیشتری در این بُعد دارند، برونگرا هستند و به شدت به تعامل با محیط خارجی و هیجانهای فراوان علاقهمندند.
هانس آیزنک معتقد بود که افراد برونگرا دارای دستگاه عصبی فعالی هستند و به دنبال تحریکات و هیجانهای خارجی میگردند. او باور داشت که فعالیت مغز و سطح برانگیختگی قشری در افراد برونگرا بیشتر است، که این امر به افزایش هوشیاری و آمادگی ذهنی شخص کمک میکند. به عبارت دیگر، برونگرایی میتواند باعث افزایش حالت بیداری و تمرکز فرد شود، زیرا او معمولاً در تعامل با محیط خارجی قرار دارد و به دنبال تجربههای جدید و محرکاتی است که ممکن است به او هیجان و انرژی بخشد.
طبق قانون یرکز-دادسون، برانگیختگی مغزی یکی از عوامل مهمی است که بر عملکرد و عملکرد افراد تأثیر میگذارد. بر اساس نظریه آیزنک، افراد برونگرا کمتر از برانگیختگی قشری مغز تجربه میکنند، بنابراین به دنبال محرکهای خارجی هستند تا برانگیختگی خود را افزایش دهند.
از سوی دیگر، افراد درونگرا دارای سطح بیشتری از برانگیختگی هستند که این میتواند منجر به عدم نیاز به محرکهای خارجی شود و آنها را به سمت فعالیتهای داخلی و تأملی بیشتر بکشاند. به طور خلاصه، افراد برونگرا به دنبال تحریکات خارجی هستند تا انرژی و تمرکز خود را افزایش دهند، در حالی که افراد درونگرا بیشتر به تجربههای داخلی و شخصی خود تمایل دارند.
روان رنجوری یا ثبات احساسی
بُعد دوم از مدل آیزنک، گستره ثبات احساسی تا بیثباتی احساسی یا روانرنجوری را شامل میشود. این بُعد نشان میدهد که فرد چقدر پایدار و ثابت در برابر تغییرات و مشکلات زندگی است. افرادی که امتیاز زیادی در مقیاس روانرنجوری کسب میکنند، معمولاً دارای ویژگیهای زیر هستند:
– دارای استرس و اضطراب بیشتری هستند و ممکن است به راحتی به احساسات منفی و تنشها واکنش نشان دهند.
– ممکن است به مسائل نسبتاً بیاهمیت نیز نگرانی زیادی داشته باشند و اغراق در ابراز نگرانیهای خود داشته باشند.
– احتمالاً در برابر ناملایمات زندگی احساس ناتوانی و ناامیدی داشته باشند و توانایی مقابله با مشکلات را کاهش میدهند.
– ممکن است بیشتر به ابعاد منفی مسائل و رویدادها توجه کنند و از سوی دیگر، به ابعاد مثبت کمتر توجه کنند.
– احتمالاً حسودی نسبت به افرادی که وضعیت بهتری دارند، نشان میدهند و ممکن است احساس کمبود و ناراضی بودن از وضعیت خود داشته باشند.
کمالگرایی نیز به عنوان یکی از ویژگیهای افرادی که دارای روانرنجوری هستند، شناخته میشود. افرادی که دارای این ویژگی هستند، بسیار حساس به تعاملات و انتظارات اجتماعی هستند و در صورتی که این انتظارات برآورده نشوند، ممکن است با عصبانیت و کلافگی مواجه شوند. آنها ممکن است از فرد یا شرایطی که نتوانند انتظاراتشان را برآورده کنند، ناراضی شده و رفتار منفی نشان دهند. همچنین پیشنهاد می شود به مقاله اختلال شخصیت کلی مراجعه فرمایید.
طبق نظریه گری، روانرنجوری با سیستم بازداری رفتار (BIS) مرتبط است. این سیستم باعث میشود که شخص به گونهای عمل کند که از عواقب منفی، مانند تنبیه، جلوگیری کند. به عبارت دیگر، افراد روانرنجور با تمایل به اجتناب از موقعیتها یا رفتارهایی که ممکن است با تنبیه یا عواقب منفی همراه شوند، واکنش نشان میدهند.
افرادی که امتیاز کمی در مقیاس روانرنجوری کسب میکنند، به طور کلی از لحاظ احساسی باثباتتر به نظر میآیند. این افراد معمولاً راحتتر با شرایط استرسزا کنار میآیند و توانایی بیشتری در مقابله با مشکلات دارند. آنها به نوعی از انعطاف پذیری بیشتری برخوردار هستند و به راحتی میتوانند با اشتباهات و ناکامیهای دیگران مقابله کنند. این ویژگی نشان میدهد که این افراد توانایی بالقوهای در تنظیم و کنترل احساسات خود دارند و قادرند به طور موثری با موقعیتهای فشار آور و ناراحت کننده برخورد کنند.
روان پریشی یا بهنجاری
مقیاس روانپریشی آخرین افزودهی آیزنک به نظریه شخصیت خود بود. این بُعد نظریه شخصیت گسترهای از وضعیتهای روانی را شامل میشود، از جمله بهنجاری (کسب امتیاز کم در روانپریشی) تا روانپریشی شدید. در این مقیاس، افراد بر اساس میزان نشانههای روانی مورد بررسی قرار میگیرند، از مشکلات احساسی ملایم تا وضعیتهای روانی شدیدتر. این افزودهی جدید به نظریه شخصیت آیزنک کمک میکند تا وضعیتهای مختلف روانی را به طور جامعتر و جزئیتر مورد بررسی قرار دهد و مدلی جامعتر از شخصیت ارائه دهد.
رفتارهای حسابنشده و بیمسئولیتی بیشتر در افرادی دیده میشود که امتیاز زیادی در مقیاس روانپریشی کسب میکنند. این افراد ممکن است به طور کلی از نگرانیهای اجتماعی و معیارهای اخلاقی بیتوجه شوند و برای تأمین لذتهای فوری و لذتبخش، به رفتارهایی دست بزنند که معمولاً باعث ایجاد عواقب منفی و غیرقابل پیشبینی میشوند. به عبارت دیگر، این افراد ممکن است هنجارها و ارزشهای اجتماعی را نادیده بگیرند و در جستجوی تحقیقات خودکامه و لذتآوریهای فوری به رفتارهای بیمسئولانه مبتنی باشند.
آیزنک به این باور بود که روانپریشی تحتتأثیر عوامل بیولوژیکی قرار دارد و به مقدار هورمونهای مختلف در بدن، مانند هورمون تستوسترون، وابسته است. این نظریه نشان میدهد که عوامل ژنتیکی و بیولوژیکی میتوانند نقش مهمی در ایجاد و تقویت وضعیتهای روانی، از جمله روانپریشی، داشته باشند.
با توجه به مدل PEN که توسط هانس آیزنک ارائه شده است، شدت خصوصیتهایی مانند روانپریشی میتواند باعث شود که افراد در برابر پذیرش هنجارهای اجتماعی مقاومت کنند. به عبارت دیگر، افرادی که شدت این خصوصیتها بالاتر است، احتمالاً کمتر به ارزشها و قوانین اجتماعی اهمیت میدهند و ممکن است به دلیل منافع شخصی خود، قوانین رفتاری و هنجارهای اجتماعی را که برای دیگران مورد قبول هستند، نادیده بگیرند یا آنها را نقض کنند.
بر اساس نظریه شخصیت آیزنک، این نوع مقاومت نسبت به هنجارهای اجتماعی میتواند منجر به رفتارهای مجرمانه و ناقض قوانین شود. به عبارت دیگر، افرادی که به دلیل مشخصات شخصی خود به قوانین رفتاری مورد قبول دیگران پایبند نیستند، احتمالاً بیشتر به رفتارهایی که با قوانین مجتمع در تضاد هستند، تمایل دارند.
پرسشنامه شخصیت آیزنک (EPQ)
پرسشنامه شخصیت یا همان تست آیزنک ابزاری روانسنجی است که طبق نظریه شخصیت آیزنک طراحی شده است. این ابزار به منظور اندازهگیری و ارزیابی ویژگیهای شخصیتی فرد استفاده میشود، که به ویژه بر اساس سه بُعد اصلی مدل PEN، یعنی روانپریشی، برونگرایی و تحتتأثیری، ساخته شده است.
این پرسشنامه به شکل سوالهای خودسنجی طراحی شده است که شخص از خودش برای ارزیابی و بررسی ویژگیهای خود استفاده میکند. سوالات مختلف این پرسشنامه، به مواردی از جمله نیروی شخصیتی، رویکردهای اجتماعی، و روانپریشی پرداخته و در نهایت تحلیلی از شخصیت فرد ارائه میدهند. این تحلیل شامل ترکیبی از ویژگیهای شخصیتی مختلف است که بهوضوح نشان میدهد که فرد در کجای طیف شخصیتی قرار دارد و چه ویژگیهایی برای او بیشترین توصیف را دارند.
تست آیزنک یکی از پراستفادهترین ابزارهای روانسنجی است که بارها مورد بازبینی و اصلاح قرار گرفته است. نسخههای مختلفی از این تست توسعه یافتهاند، اما پراستفادهترین و پرکاربردترین نسخه آن، نسخه EPQ-R محسوب میشود. این نسخه دارای تغییرات و بهبودهای زیادی نسبت به نسخههای قبلی است که باعث شده است که به عنوان یکی از مهمترین و قابل اعتمادترین تستهای شخصیت شناخته شود.
تست آیزنک به عنوان یک ابزار روانسنجی، در محققان روانشناسی برای انجام تحقیقات مختلف، در زمینههای مختلف از جمله روانپزشکی، روانشناسی بالینی، سنجش بالینی و حتی در ساختار سازمانی به کار میرود. این تست معمولاً به صورت خودارزیابی انجام میشود و میتواند به فهم بهتر و درک عمیقتر از ویژگیهای شخصیتی هر فرد کمک کند. از طریق این تست، افراد میتوانند رویکردهای خود به زندگی، احساسات و تمایلاتشان را بهتر درک کرده و برای رشد شخصی خود از آن بهرهبرداری کنند.
کاربردهای گسترده مدل شخصیتی آیزنک
مدل شخصیتی آیزنک در زمینههای مختلفی از جمله روانشناسی بالینی، مشاوره، انتخاب شغل و آموزش کاربرد دارد. این مدل به روانشناسان و مشاوران کمک میکند تا با درک بهتر ابعاد شخصیت مراجعان خود، به آنها در حل مشکلات و ارتقای کیفیت زندگیشان یاری رسانند.
مزایای استفاده از مدل شخصیتی آیزنک
سادگی و سهولت استفاده: پرسشنامه شخصیت آیزنک به زبان ساده و قابل فهم نگاشته شده و به راحتی قابل اجرا و تفسیر است.
قابلیت اعتماد: این پرسشنامه از اعتبار و پایایی بالایی برخوردار است و نتایج آن قابل اتکا میباشد.
کاربردهای گسترده: مدل شخصیتی آیزنک در زمینههای مختلفی از جمله روانشناسی، مشاوره، آموزش و انتخاب شغل کاربرد دارد.
معایب تست آیزنک
معایب تست آیزنک شامل مواردی همچون محدودیتهایی در تفسیر نتایج، عدم توانایی در ارزیابی تغییرات شخصیت در طول زمان، و کمبود دقت در تشخیص مشکلات روانی عمیقتر میباشد. این تست ممکن است نتایج سطحی و تعمیمزا ارائه دهد، بدون اینکه به جزئیات و شرایط خاص هر فرد بپردازد.
همچنین، تغییرات در شرایط زندگی یا تجربیات فرد ممکن است بر نتیجه تست تأثیر بگذارد، اما این تست قادر نیست این تغییرات را کاملاً درک کند یا در نظر بگیرد. علاوه بر این، تست آیزنک برای تشخیص بیماریهای روانی خاصی مثل افسردگی یا اضطراب، ممکن است کمی نامناسب باشد و به تنهایی نمیتواند به طور دقیق بیماریهای روانی را تشخیص دهد.
صحت و اعتبار
اعتبار تست آیزنک در تحقیقات مختلف به خوبی اثبات شده است و این تست به عنوان یکی از ابزارهای معتبر و پر استفاده در زمینه روانسنجی شناخته میشود. با این حال، برخی از محققان به برخی از ویژگیهای روانسنجی این تست، بهخصوص مقیاس روانپریشی، شک دارند.
طبق نقدهای این گروه، تست آیزنک قادر به ارزیابی تمامی جنبههای شخصیت فرد نیست و مدلی نظیر مدل پنجعاملی شخصیت (FFM) که شامل بعدهایی چون آغازگری، دلپذیری و استقلال است، نمای کاملتری از ویژگیهای شخصیتی افراد ارائه میدهد. این نقدها، باعث میشود که برخی محققان ترجیح دهند از روشهای دیگری مانند مدل پنجعاملی شخصیت بهره ببرند تا به تحلیل دقیقتر و جامعتری از شخصیت افراد بپردازند.
اتکا بر نتایج خودسنجی
مانند سایر آزمونهای خودسنجی، تست آیزنک نیز با مشکلاتی روبرو است که ممکن است تفسیر نتایج را دچار اشتباه کند. افراد ممکن است به گونهای به سوالات پاسخ دهند که باعث شود از نظر جامعه بهتر به نظر بیایند یا حتی ممکن است شناخت کافی از خود نداشته باشند و این موارد میتواند به تحلیل نادرست و ناصحیح نتایج منجر شود. پیشنهاد می شود به تفسیر و نمره گذاری تست افسردگی بک مراجعه فرمایید.
برای مثال، فرد ممکن است به طور ناخودآگاه تمایل داشته باشد تا به سوالات بر اساس تصویری که از خود در ذهن خود ایجاد کردهاست، پاسخ دهد تا نظر دیگران را جلب کند یا حتی به عنوان یک فرد ایدهآل به نظر برسد. این نوع رفتارها میتوانند باعث شود تا نتایج تست آیزنک بهطور کامل و دقیق تفسیر نشود.
سادگی
تست آیزنک بر پایه مدل سهبعدی شخصیت آیزنک توسعه یافته است، اما بسیاری از منتقدان این مدل را به دلیل سادگی آن انتقاد میکنند. این منتقدان باور دارند که شخصیت انسان به طور گستردهتر و پیچیدهتری نسبت به سه بُعد مدل آیزنک است و نمیتوان آن را تنها با توجه به سه بُعد مورد بررسی قرار داد.
این انتقادات معمولاً به این معناست که مدل آیزنک نمیتواند تمامی جنبههای و تفاوتهای شخصیتی افراد را که از لحاظ عوامل محیطی، فرهنگی، و فردی متنوع هستند، به طور کامل و جامع بررسی کند. به عبارت دیگر، این منتقدان معتقدند که شخصیت انسان بسیار پیچیدهتر از یک مدل سهبعدی میباشد و برای توصیف و تحلیل آن، نیاز به مدلهایی با ابعاد بیشتر و رویکردهای متنوعتر است.
مدل منسوخ
به نظر بعضی از منتقدان، تست آیزنک بر پایه مدلی قدیمیتر طراحی شده است که با گذر زمان، توجه روانشناسان به شخصیت انسان را نمیتواند بهطور کامل بپوشاند. ارائه مدل PEN توسط آیزنک در دهه ۱۹۶۰ میلادی صورت گرفت، و از آن زمان تاکنون، تست آیزنک بارها بهروزرسانی شده است. با این حال، برخی از افراد معتقدند که این تست، با توجه به تعریف امروزی روانشناسان از شخصیت، دیگر با آن مطابقت ندارد.
به عبارت دیگر، این تست بهطور کامل نمیتواند جنبههای پیچیدهتر و متنوعتری از شخصیت را که توسط روانشناسان امروزی مورد توجه قرار گرفتهاند، بپوشاند. این انتقادات نشان میدهند که تست آیزنک در مقایسه با نظریات و مدلهای جدیدتری که در حوزه روانشناسی شخصیت ارائه شدهاند، قدیمیتر و ناکارآمدتر بهنظر میرسد.
نتیجه گیری
نظریه شخصیت و تست آیزنک نقش بسزایی در توسعه روانشناسی شخصیت و درک بهتر از تفاوتهای فردی ایفا کردهاند. این نظریه بر پایه تحلیل سه بُعدی شخصیت توسط هانس آیزنک ارائه شده است که این سه بُعد عبارتند از روانپریشی، برونگرایی، و روانرنجوری. این نظریه به ما امکان میدهد تا بهترین دیدی را از ویژگیهای شخصیتی افراد بدست آوریم.
بر این اساس، آزمونهای مختلفی مانند EPQ و تست مزاجشناسی طراحی شدهاند که از این نظریه الهام گرفتهاند. اما بین این آزمونها، EPQ یا تست آیزنک بهعنوان یکی از پراستفادهترین آزمونها شناخته میشود که از طریق آن میتوان بهطور موثری و دقیقتر از ویژگیهای شخصیتی افراد مطلع شد.