وقتی نام استن لی به گوش شما می خورد، احتمالاً تصویر ابرقهرمانهایی همچون مرد عنکبوتی، هالک شگفتانگیز و مرد آهنی در ذهنتان تداعی میشود. استن لی با داستانهای پرهیجان خود درباره قدرتهای فوقالعاده بشری، بنیان مارول کامیکس را گذاشت و به یک ستاره بزرگ برای میلیونها نفر تبدیل شد، همچنین نامش را بهطور جاودانه در تاریخ کامیکها به جا گذاشت.
از آنجا که شخصیت این هنرمند تا حد زیادی تحتالشعاع ابرقهرمانهایی که خلق کرده قرار گرفته است، هنوز هم واقعیتهای شگفتانگیز زیادی درباره خودش وجود دارد که بسیاری از طرفداران مارول با آنها آشنا نیستند. در این بخش از مجله علمی برنا اندیشان تصمیم داریم تا مقاله ای کامل در مورد استن لی خالق شخصیت های مارول را در اختیار شما افراد علاقه مند به آثار او قرار دهیم.
بیوگرافی استن لی
استنلی مارتین لیبر (۲۸ دسامبر ۱۹۲۲ – ۱۲ نوامبر ۲۰۱۸)، با نام مستعار استن لی، یک نویسنده و ویراستار آمریکایی بود که بیشتر به خاطر ایجاد و توسعه دنیای کامیکهای مارول شناخته میشود. او در طول دوران کاریاش تعداد زیادی ابرقهرمان و داستان ماجراجویانهای خلق کرد که تا به امروز در عناوین مارول محبوبیت دارند.
استن لی به عنوان یکی از افراد خلاق و نوآور در صنعت کامیکها شناخته میشود. وی به همراه همکارانش، شخصیتهایی مانند مرد عنکبوتی (Spider-Man)، ایکسمن (X-Men)، اهریمن (Iron Man)، تور (Thor) و بسیاری دیگر را طراحی و خلق کرد. از جمله ابتکارات مهم لی در صنعت کامیکها، دادن تنوع به شخصیتها بود؛ به طوری که این ابرقهرمانها دارای مشکلات و نقاط ضعف شخصی بودند که آنها را از دیگر ابرقهرمانهای معمولی متمایز میکرد.
پیشنهاد می شود به مقاله معرفی بهترین فیلم های آلفرد هیچکاک مراجعه فرمایید. همچنین، استن لی تا حد زیادی به عنوان نماینده فرهنگی برای مارول و صنعت کامیکها در دستههای مختلف فرهنگی شناخته میشد. وی در تبلیغات، مصاحبهها و حتی در کارتونها و فیلمهای سینمایی ظاهر میشد.
لازم به ذکر است که استن لی در سال ۲۰۱۸ درگذشت، اما میراثی قابل توجه و تأثیرگذار در دنیای کامیکها و سینما به جا گذاشت.
استن لی به آرایشگاه نمی رفت
در صفحهی دوم از کتاب خود، استن لی افشا کرد که طی تمام مدت زندگی بزرگسالی خود هرگز از خدمات آرایشگری استفاده نکرده است. در واقع، همسر استن لی نقش آرایشگر او را بازی میکرد و با مهارتهای خود موهای او را به صورت حرفهای کوتاه میکرد. این اطلاعات نشاندهنده تلاشهای همسر لی در حفظ ظاهر بیعیب و نقص استن لی به وسیلهی ترتیب و بهبود موهای او میباشد.
اولین قهرمان استن لی مادرش بود
مادر او به عنوان یکی از اولین و پرشورترین حامیان او شناخته میشد. در دوران کودکی، استن لی خود را در آثار نویسندگان بزرگی مانند مارک تواین، سر آرتور کانن دویل، ژول ورن و اچ جی ولز فرو میبرد. مادرش اغلب او را در حال مشغول به خواندن این آثار میدید و هر چیزی که او انجام میداد، را شاهکاری میدانست و به او اعتماد به نفس میبخشید: “مادرم همیشه فکر میکرد هر چیزی که من انجام میدهم عالی است و احتمالاً باید اعتماد به نفسم را به او تقدیم کنم.” این توصیف نشاندهنده نقش مهمی است که مادر در ایجاد اعتماد به نفس و انگیزهی استن لی در زمینهٔ خلاقیت و تلاشهای او داشته است.
استن لی نویسنده آگهی بود
قبل از ورود به دنیای داستانهای شگفتانگیز با شخصیتهای تخیلی، استن لی در یک دفتر خبری در شهر نیویورک به عنوان یک نویسنده آگهیهای مربوط به موضوعات مختلف کار میکرد. اما با وجود این تجربه، احساس غم و اندوهی درونی از این شغل به او دست داد و در نهایت وی تصمیم به استعفا از این سمت گرفت. این تجربه نشاندهندهی تضادهایی است که استن لی در دورانی از زندگیاش تجربه کرده است و چگونگی رشد و تحول وی از یک نویسندهی آگهیها تا یک خالق داستانهای معروف و مورد علاقهٔ عموم مردم میباشد.
کاپیتان آمریکا بهترین فرصت را به او داد
فقط یک هفته پس از ورودش به تایملی کامیکس، استن لی به فرصتی دست یافت و یک کمیک دو صفحهای با موضوع کاپیتان آمریکا نوشت. او این فرصت را بهرهبرداری کرد و با استفاده از نام مستعار “استن لی” (که بعدها به نام قانونی او تبدیل شد)، این کار را آغاز کرد. این تلاش ابتدایی پیش زمینهای را برای انتشار کامیک کامل او در شماره ۵ کاپیتان آمریکا، که در تاریخ ۱ اوت ۱۹۴۱ منتشر شد، فراهم کرد. این اقدام نشاندهندهٔ شروع پرفروشیها و موفقیتهای آتی استن لی در دنیای کامیکها و بهویژه در خلق شخصیتهای غنی و داستانهای جذاب میباشد.
نوشتن فیلم های آموزشی ارتش با شخصیت های مهم
پس از انتقال از سپاه سیگنال ارتش در ایالت نیوجرسی، استن لی بهعنوان یک نمایشنامهنویس در بخش فیلمهای آموزشی در منطقه کوئینز فعالیت میکرد. در این بخش، او با هشت نفر دیگر که برخی از آنها بسیار مشهور بودند، همکاری میکرد. این همکاران شامل ویلیام سارویان، نویسندهای که جایزه پولیتزر را از آن خود کرده بود، چارلز آدامز کاریکاتوریست معروف که خانواده آدامز را خلق کرده بود، فرانک کاپرا کارگردان مشهور فیلم “این یک زندگی شگفتانگیز”، و همچنین تئودور گیزل، که با نام دکتر سوس به یاد میآید. این همکاریها نشاندهندهٔ ارتباطهای تنوعپذیر استن لی با افراد موفق و توانمند در دنیای ادبیات، کارگردانی و هنر میباشد.
سرپیچی استن لی از مقررات کد کمیک
در سال ۱۹۷۱، استن لی یک نامه از وزارت بهداشت، آموزش و رفاه دریافت کرد که در آن از او خواسته شد در یکی از کتابها پیامی ضد مواد مخدر جاگذاری کند. بهطور خاص، خواسته شده بود تا پیامی که مخدرها را مخدرها را محکوم میکند، در یک داستان مصور جا پیدا کند. به عنوان پاسخ، استن لی داستانی در مورد مرد عنکبوتی ارائه داد که در آن شخصیت هری به دلیل مصرف مواد مخدر با مشکلات جدی روبرو میشود.
متأسفانه، نهاد کودتای کارتهای کامیک (CCA) به دلیل اشاره به مواد مخدر در داستان، مهر تایید خود را به این کمیک نداد و تصویب نکرد. با این حال، استن لی با قاطعیت ناشر خود، مارتین گودمن، را متقاعد کرد که هر چند با تغییراتی در داستان، این کمیک را منتشر کنند. این تجربه نشاندهندهٔ تعاملات و تلاشهای استن لی در مواجهه با محدودیتها و نقدهای اجتماعی در ارتباط با محتوای داستانهای کمیکها میباشد.
خطای پرینتر دلیل رنگ سبز هالک
قرار بود که این شخصیت با رنگ خاکستری معرفی شود، اما استن لی طبق گفتههایش، پرینتر در این کار مشکل داشت و نتوانست رنگ را بهخوبی ثبت کند. به همین دلیل، این شخصیت بهصورت اتفاقی به رنگ سبز درآمد. این تغییرات ناخواسته در رنگ نشاندهندهی نکات جالب و جذاب در فرآیند خلق شخصیتها و موجودات در دنیای کامیکها میباشد.
همسر استن لی ماشین تحریرش را شکست
این ماشین تحریر برای استن لی ارزش احساسی مهمی داشت، زیرا از آن برای نوشتن اولین شمارههای شخصیتهای محبوبی مانند مرد عنکبوتی و چهار شگفتانگیز استفاده کرده بود. این دستگاه نه تنها ابزار کاری بود بلکه علامتی از آغاز مسیری مهم در دنیای کامیکها و خلاقیتهای او نیز بود.
استن لی با شوخی به عدم وجود وبسایت eBay در آن زمان ابراز تأسف کرد و طنزی به موضوع اضافه کرد که اگر ممکن بود، قطعات این ماشین تحریر را به حراج بگذارد، میتوانست به خوبی از آن پولهای زیادی به دست آورد. این نکته طنزآمیز نشاندهنده رویکرد خندهدار استن لی به زندگی و موفقیتهایش، بهویژه زمانی که به موارد خندهدار و غیرمنتظره اشاره میکند.
مصاحبه های استن لی در آتش سوخت
همچنین پیشنهاد می شود به مقاله دلیل به پایان رسیدن دوران طلایی هالیوود مراجعه فرمایید. پس از انتقال خانوادهاش به لس آنجلس، استن لی یک استودیو در منطقه ون نایز تأسیس کرد. او در این استودیو نوارهای ویدئویی را نگه میداشت که حاوی ضبطهایی از سخنرانیها و مصاحبههای خود بود. علاوه بر این، مجسمهی نیمتنهی همسرش را هم در این مکان نگهداری میکرد. این استودیو مکانی بود که برای استن لی ارزش حسی خاصی داشت و مجموعهای از خاطرات و آثار او را در خود جای داده بود.
با این حال، در یک حادثه تلخ، این ساختمان در یک آتش سوخت. همه ضبطها و آثار ارزشمندی که در اینجا نگهداشته میشدند، از بین رفتند. این حادثه تلخ و نابودی آثار ارزشمند از تلاشها و افتخارات استن لی بسیار متأثر کننده بود.
اگرچه بسیاری از افراد به این آتش سوزی به عنوان یک حادثه عمدی و مشکوک نگاه کرده بودند، اما تحقیقات نهایی هیچ کس را به این جنایت متهم نکردند. این تحولات نشاندهندهٔ جنبههایی از زندگی استن لی است که خودش و آثارش در معرض خطر و اتفاقات ناخواسته قرار داشتند.
حضور افتخاری در فیلم چهار شگفت انگیز
با انتشار فیلم “مرد عنکبوتی” در سال ۲۰۰۲، استن لی با دیدار کوتاهی که در فیلمهای مختلف حضور داشت، مارول را به شادی و سرخوردگی دعوت میکرد. او اشاره کرد که در فیلم (2007) Fantastic Four: Rise of the Silver Surfer، تا حدودی از داستان عروسی رید و سو ریچاردز الهام گرفته بود. در این فیلم، او به همراه جک کربی، تلاش میکنند تا مراسم عروسی را بهم بزنند، اما موفق به انجام این کار نمیشوند.
این اشتراک طنزی در داستانها و کاراکترهای مارول، نشاندهندهٔ تعامل نویسندگان و خالقان مارول با دنیای سینما بود. حضور استن لی در اینگونه فیلمها به جذب توجه و رفتار بازیگران و طرفداران مارول در مقابل شاهکارهای سینمایی کمک میکند.