پانتهآ وثوقی روانشناس بالینی، طرحوارهدرمانگر، نویسندۀ خلاق، مترجم، تولیدکنندۀ محتوا، فعال فرهنگی و متخصص میانرشتهای است که دید و تجربۀ خود را از چند حوزۀ علمی و فرهنگی تلفیق کرده است. او ذهنی تحلیلی، چندبُعدی و ایدهپرداز دارد که توانایی او را در درک مشکلات فردی و جمعی، تحلیل، خلاقیت و مدیریت چالشها شکل داده است. تجربیات دیگری از جمله اشتغال در شرکتهای مختلف در گذشته و فعالیتهای ورزشی و شرکت در مسابقات قهرمانی شامل سه حکم قهرمانی در کاراته نیز در حرفۀ امروز او به عنوان یک رواندرمانگر تاثیرگذار بوده اند. پانتهآ جهان انسانی را با نگاهی تلفیقی از علم، معنا و روانشناسی، فرهنگ و هنر بررسی میکند و با صداقت، شهامت، پشتکار، استقامت و انضباط فردی آن را روایت میکند تا صدای همنوعانش باشد و به کاهش آلام روانی جامعه کمک کند.
مسیر آغازین و شکلگیری هویت حرفهای
پانتهآ وثوقی، روانشناس بالینی و طرحوارهدرمانگر برجسته، از چهرههای الهامبخش روانشناسی معاصر ایران است. او با پایبندی به اندیشههای عمیق و انسانمحور، کوشیده است میان علم و احساس پلی استوار بسازد؛ پلی که در هر گام، شناخت ذهن انسان را به تجربهای زنده از رشد و آگاهی بدل میکند. مسیر حرفهای او، ترکیبی منحصربهفرد از ذهنی پژوهشی، کار بالینی، تجربۀ اجتماعی و نگاه فلسفی و عمیق به روان انسان است. در نگاه او، درمان تنها فرآیندی بالینی نیست، بلکه مسیری آگاهانه برای رسیدن به خویشتن اصیل و معنا بخشیدن دوباره به خودی است که زیر آموزههای نادرست محیطی و فرهنگی دفن شده است.
او نخست دیپلم علوم تجربی گرفت و سپس در رشتۀ شیمی محض دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران شمال تحصیل کرد اما از همان ابتدای مسیر، علاقۀ عمیقی به روانشناسی، علوم عصبی و مغز داشت. این ترکیب میان شیمی و روانشناسی برای او یک مزیت بهشمار میرفت؛ زیرا او معتقد است: «رفتار و شناخت انسان ریشه در فرآیندهای زیستی دارند و کسی که زبان علوم پایه از جمله ریاضی و شیمی را بفهمد، زبان مغز را نیز دقیقتر درک خواهد کرد.» این فهم علمی به او کمک کرد تا در درمانش، نگاهی ساختاری، تحلیلی، علتمعلولی و ریزبینانه داشته باشد و در عین حال به عنوان یک انسانگرا، به معنای انسانی زندگی مراجعان توجه کند. او در این مسیر، یافتن علت و معلولها را با توجه به شرایط محیطی و فرهنگی پیگیری میکرد و اثرات فرهنگ بر شکلگیری یا تشدید اختلالات روانی و نیز اثرات اختلالات روانی بر فقر فرهنگی، کنجکاویهای همیشگی ذهن او شده بودند.
او باور دارد که ذهن در بستر جامعه و زبان شکل میگیرد و بنابراین هیچ درمان مؤثری بدون درک پیشزمینه فرهنگی امکانپذیر نیست. به همین دلیل، پژوهشهای او به مقایسۀ چند نسل ایرانی متولد دهه های ۵۰، ۶۰ و ۷۰ و بررسی ویژگیهای شخصیتی و طرحوارههای ناسازگار اولیۀ آنها متمرکز بود. او مشتاق بود تا از طریق تحقیقات علمی به درکی عمیق برسد که نشان دهد ذهن و فرهنگ چگونه بر یکدیگر تاثیر میگذارند.
او همچنین باور دارد که برای انسان امروز، که در پیچیدگیهای منحصر به فرد قرن ۲۱ و تحولات سریع اجتماعی و تکنولوژی دچار اختلالات روانی آشکار و پنهان شده است، بهترین درمانهای مکمل میتوانند شامل انواع هنر از جمله هنرهای تصویری، تئاتر، سینما، موسیقی، طنز، نویسندگی خلاق، شعر و ادبیات باشند. او گاهی با نگاهی معنوی و گاهی شاعرانه به ذهن انسان مینگرد و از روایت و استعاره به عنوان ابزارهای درمانی بهره میبرد.
در آثارش هنر نه تزیین، بلکه شیوههایی از فهم روان انسان است. او معتقد است که داستانسرایی میتواند به مراجع کمک کند تا «خود آسیب دیدهاش» را با زبانی قابل فهم و قابل تغییر تجربه کند، اگرچه این را هم بهخوبی میداند که نسل نوپای امروزی کمتر به داستانهای بلند علاقهمند هستند و بیشتر با تصاویر و ویدیوها ارتباط میگیرند و همین موضوع هم او را برای یافتن راهحلهای درمانی نوین منطبق با فرهنگ نسل جدید ترغیب میکند.
سالها پیش از ورود رسمی به دانشکدۀ روانشناسی، او همواره در حال نوشتن و به اشتراکگذاری مطالب مختلف در پلتفرمهای مختلف مجازی بود. اگرچه او اولین نوشتنهایش را از نوجوانی شروع کرده بود و طی تجربه میدانست قدرت نوشتن و تاثیراتش بر روان تا چه اندازه قابل توجه است. در آن زمان او مدام تلاش میکرد آنچه را از مطالعاتش آموخته است به دیگران بیاموزد تا زندگیشان را تسهیل کند. او مانند یک مربی و مشاور زندگی برای اطرافیانش بود. در همان زمان، او سالها وقت صرف مطالعۀ مستقل، شرکت در دورهها، کارگاهها و استفاده از محضر علمی اساتید مختلف در رشتههای مختلف کرد. او عطش سیریناپذیری نسبت به یادگیری داشت.
این تجربیات خودآموخته، پایهای قدرتمند برای ادامۀ مسیرش بود. بعد از گذشت سالهای طولانی از فارغالتحصیلی رشتۀ شیمی محض و با وقفهای طولانی، او وارد دانشکدۀ روانشناسی شد که همین نشان میدهد که هرگز نتوانسته از عشقش به مباحث روان و علم روانشناختی در ذهنش دست بکشد و در نهایت به مسیری که در تارو پود وجودیاش ریشه داشت و انگار برای آن خلق شده بود، بازگشت و با تحصیل در مقطع کارشناسی ارشد روانشناسی بالینی، ورود به کار بالینی و شرکت در صدها ساعت دورههای تخصصی در حین دانشجویی و پس از اتمام دانشگاه، مسیر حرفهایاش بهطور قویتری شکل گرفت.
فعالیت بالینی و دیدگاه درمانگرانه
در طی ۷ سال اخیر، پانتهآ وثوقی بهعنوان روانشناس بالینی و طرحواره درمانگر با پروانۀ رسمی فعالیت از نظام روانشناسی کل کشور بهشمارۀ ۱۳۷۶۵۹۵ در تهران فعالیت کرده است. او مراجعانی از سراسر ایران و خارج از ایران را پذیرفته، درمان کرده و همچنان میپذیرد. تجربۀ حدود یک سال زندگی در استرالیا به او درک عمیقی از چالشهای مهاجرتی و فرهنگی بخشیده است. موضوعی که در مشاوره و درمان هموطنان خارج از ایران نقطۀ قوتی برایش محسوب میشود.
او یک روانشناس ایرانی آشنا با فرهنگ زندۀ داخل ایران است که بیشتر عمر خود را در پایتخت ایران، تهران سپری کرده است و همیشه به مبحث فرهنگ در نقاط مختلف تهران و همچنین سایر شهرها و قومیتها توجه ویژهای داشته و دارد، چرا که او باور دارد شناخت فرهنگ عمیق جمعی و فردی در روند درمان مراجعان بسیار مهم است. شاید به همین دلیل علیرغم داشتن آرزوهای پژوهشی بینالمللی و برونمرزی، ترجیح داده است که مهاجرت نکند و در میان تمام مشکلات مردم و در لحظات سخت و دشوار، به عنوان یک روانشناس بومی و مردمی لحظه به لحظه کنارشان بماند تا هم فرهنگ زنده را از دست ندهد و دچار فاصلۀ فرهنگی نشود و هم تا جای ممکن کمک حال روانی هموطنانش باشد.
رویکرد درمانی او ترکیبی است. او اگرچه به خاطر ذهن تحلیلیاش به روانکاوی علاقه داشت اما به روشهای درمانی موسوم به «موج سوم رواندرمانی شناختی-رفتاری» از جمله CBT و طرحوارهدرمانی،کشش بیشتری در خود دید. طرحوارهدرمانی که تلفیقی از چندین رویکرد است، روش درمانیای بود که توانست او را بیش از روانکاوی و سایر روشهای درمانی تحت تاثیر قرار دهد. او از طرحوارهدرمانی برای شناسایی و ترمیم الگوهای ناکارآمد استفاده میکند و همزمان به هیجانمحوری، دلبستگی، فرهنگ فردی و خانوادگی و همچنین تاریخچۀ زندگی مراجعان اهمیت میدهد.
او معتقد است اتحاد درمانی قوی با مراجع، درک، همدلی و پذیرش عمیق او، پایههای هر روند درمانی موفقی هستند. او باور دارد که فرهنگ ایرانی آن نسخههای خشک و فاصلهداری را که منابع روانشناختی غربی به ما تحمیل میکند را نمیپذیرد و جای منابع روانشناختی ایرانی که با فرهنگهای متفاوت ما در شهرهای مختلف و قومیتهای مختلف تطبیق داشته باشد، بسیار خالی است.
از نظر او برخورد صمیمانه با مراجع از آن نوع که فرهنگ ایران و ایرانی میپسندد تا جایی که اصول اخلاق حرفهای زیر سوال نرود برای کمک به اتحاد درمانی و بهبودی مراجع ایرانی لازم است. او در اتاق درمان گاهی از طنزدرمانی برای کاهش فشار روانی مراجع استفاده میکند. او اعتقاد دارد برای اتحاد درمانی با نسل جوان جامعه باید انعطاف بیشتری به خرج داد و دنیای آنها را نه از دریچۀ ذهن و انتظارات نسلهای قدیم بلکه از نگاه نسل جدید و مشکلات فرهنگی- اجتماعی امروزی آنان بازنگری و درک کرد.
از نظر او ایجاد پل ارتباطی قوی بین نسلهای قدیمی و نسلهای جدید برای بقای روانی جامعه از ضروریات است. او معتقد است که امروزه باید بیش از پیش به این موضوع توجه داشته باشیم که نحوۀ انتقال اختلالات روانی از نسلهای قدیم به نسلهای جدید چگونه بوده و هست و با توجه به شکاف نسلی قابل رؤیت، برای درمان آنها چه راهکارهایی باید در ذهن داشته باشیم که مختص این مشکل فرهنگی ما باشد.
«برای رزرو نوبت آنلاین و مشاهده زمانهای خالی، میتوانید از طریق پروفایل رسمی خانم پانتهآ وثوقی در سایت دکترتو اقدام کنید.»
چالشها، پشتکار و انگیزه
مسیر حرفهای پانتهآ وثوقی با موانع و چالشهای جدیای همراه بوده است، اما او همیشه توانسته آنها را به انگیزهای برای رشد تبدیل کند و از موانعی که افراد سر راهش میگذاشتند و آسیبهایی که خواسته یا ناخواسته به او میزدند، پلکانی برای پیشرفت خود بسازد. هنگامی که در سال ۱۳۹۸ در مقطع دکترای روانشناسی عمومی پذیرفته شد، مشکلات متعدد باعث شدند که او تصمیم بگیرد ادامۀ تحصیل ندهد. تجربهای که به جای ناامیدی، انگیزهای تازه برای او ایجاد کرد تا توانمندیهای خود را در حوزۀ بالینی و حرفهای از مسیری دیگر و فراتر از مدرکگرایی به اثبات برساند.
برخی از همکاران حرفهای، مسیر تحصیلی و شغلی او را به خاطر کارشناسی شیمی و یا به خاطر مدرک از دانشگاه آزاد اسلامی نپذیرفتند و مدام برچسب «غیرمرتبط» به او و سایر همکاران با تحصیلات مشابه میزدند و او اگرچه از تمامی صحبتهای ناعادلانه و نادرست که از عشق او به این رشته، استعدادهای ذاتیاش، سختیها و مرارتهای مسیر طی شده چشمپوشی میکردند، بارها دلش میگرفت و در اندوه فرو میرفت، اما هیچ چیز نتوانست مانع ممارست او در ادامۀ مسیری شود که مطمئن بود باید طی کند.
او با پشتکار و اثبات عملی نشان داد که مسیر میانرشتهای نه تنها ضعف نیست، بلکه موجب تلاش مضاعف شده و عمق تحلیلی، انسانگرایی و خلاقیت بیشتری به درمانگرانی میدهد که عشق به روانشناسی را بر دلایل دیگر اولویت میدهند. دلایلی مانند رقابت سر نمره که او به کرات در دانشکدۀ روانشناسی از برخی همدانشکدهایها مشاهده کرده بود و یا صرفاً دریافت یک مدرک برای کسب اعتبار اجتماعی، نه دلایلی محکمتر مانند عشق و خدمت به رشد و پیشرفت جامعهای که همگی ما مسئولیت اجتماعی نسبت به آن داریم.
فقدان حمایت تخصصی، چه در چاپ مقالات علمیاش که آرزوی قلبی او بود تا نتایج پژوهشهایش در اختیار کل جامعۀ علمی قرار گیرد و شاید مسبب پژوهشهای گستردۀ بعدی شود که به نفع سلامت روان نسلهای کنونی و آتی باشد و چه پس از فارغالتحصیلی و شروع کار حرفهایاش، با تنها ماندن در مسیرهای طی شده، درک نشدن و پذیرفته نشدن توسط برخی از همکاران یا حتی اساتید، باعث شد او بیش از پیش بر توانمندیهای شخصی خود تمرکز کند و روی خودش و کسب دانشش به تنهایی سرمایهگذاری کند.
با این حال، او همیشه در ذهن خود رؤیای تشکیل یک تیم فوقحرفهای از همکاران روانشناس را پرورانده بود که با کمک یکدیگر خدمات بزرگی در جهت رشد و بالندگی جامعه و سلامت روان کشور ارائه دهند. بنابراین، یادگیری خودآموز و سرمایهگذاری شخصی در آموزش، با استفاده از تمامی منابع موجود، باعث شد او ساعتها صرف مطالعه، شرکت در دورهها، نوشتن و خلق محتوا کند و از هیچ فرصتی برای رشد حرفهای چشمپوشی نکند و همزمان با رشد خود، به بسط دانش و خرد برای هموطنان علاقهمند به پیشرفت نیز اقدام مستمر داشته باشد.
ذهن تحلیلی، ایدهپردازی و فعالیت رسانهای
پانتهآ ذهنی تحلیلی، خلاق و ایدهپرداز دارد. او میتواند یک رفتار اجتماعی، یک تصویر، یک ویدیو یا یک اتفاق فرهنگی را در لحظه به چارچوب روانشناختی تبدیل کند یا ارتباطات پنهان میان آنها را تشخیص دهد و آن را به زبانی ساده و قابلفهم بنویسد. با دقتی که به کلمات، جملات و رفتارهای افراد چه در محیط واقعی و چه در فضای مجازی دارد، میتواند الگوهای طرحوارهای، ساختارهای ذهنی و چرخههای معیوب را تا حد زیادی تشخیص دهد و آنها را به محتوای آموزشی تبدیل کند. بسیاری از نوشتههای او «فیالبداهه» و بر اساس درک لحظهایاش از مسائل فرهنگی، اجتماعی و روانی شکل میگیرند.
در شش سال گذشته، او یکی از فعالترین چهرههای روانشناسی در لینکدین ایران بوده است:
انتشار بیش از «۲۰۰۰ پست تخصصی» در حوزههای روانشناسی، اجتماعی و فرهنگی
قرار گرفتن در میان «۱۰۰ نفر برتر افراد تاثیرگذار لینکدین ایران» و در ماههای اخیر در جمع «۵۰ نفر برتر» (طبق ارزیابیهای سایت Favicon)
کسب «رتبۀ ۳» در حوزۀ سلامت روان در لینکدین ایران
قرار گرفتن در میان« ۱۵% برتر افراد تاثیرگذار سلامت روان در لینکدین جهانی»؛ لینکدین در حال حاضر بیش از یک میلیارد و دویست میلیون کاربر فعال دارد (اکتبر ۲۰۲۵).
قرارگرفتن در میان «۲% برتر افراد تاثیرگذار لینکدین جهانی و ایران»
بسیاری از پستهای او ترکیبی از روانشناسی، جامعهشناسی، فرهنگ و هنر از جمله نویسندگی و طنز هستند. پانتهآ به پیوند روانشناسی و هنر برای سلامت جمعی باور دارد و معتقد است در جامعۀ امروز ایران، طنز و خنده یکی از حیاتیترین ابزارهای حفظ سلامت روان است.
صفحه رسمی لینکدین پانتهآ وثوقی
برای دریافت وقت مشاوره و هماهنگی نوبت، میتوانید از طریق واتس آپ با خانم پانتهآ وثوقی در ارتباط باشید.
دریافت وقت مشاوره و هماهنگی نوبت از طریق واتس آپ
مقالات، ترجمهها و تولید علمی
پانتهآ وثوقی در حوزۀ تولید علمی -از پژوهشهای دوران تحصیل تا ترجمه و تألیف پس از فارغالتحصیلی- فعالیت قابلتوجهی داشته است. بخشی از این آثار در ادامه آمده است.
مقالۀ همایشی
مقایسۀ حوزۀ طرد و بریدگی طرح واره های ناسازگار اولیه در متولدین سه دهۀ ۶۰،۵۰ و ۷۰، ارائه شده در اولین کنفرانس بین المللی پژوهش های نوین در روانشناسی، مشاوره و علوم رفتاری (۱۳۹۸)، نویسندگان: پانته آ وثوقی و افسانه طاهری.
مقالات ترجمه شده در «خبرنامۀ الکترونیکی انجمن روانشناسی ایران»
مطالعه سلامت روانی سالمندان طی همهگیری کووید‑۱۹ در ۳۳ کشور (۱۴۰۲)
چرا مغزهای جوان به ویژه در برابر رسانههای اجتماعی آسیبپذیر هستند؟ (۱۴۰۱ )
سطوح بالای استرس در مدت همهگیری کرونا موجب شده است که ما حتی انتخابهای روزانه خود را به سختی مدیریت کنیم (۱۴۰۱)
چرا آدمها جنگافروزی میکنند؟ چیزی که روانشناسی تطبیقی و تکاملی دربارۀ جنگ به ما میآموزد (۱۴۰۱)
مقالات ترجمهشده در «فصلنامۀ علمی، آموزشی و اجتماعی «صرع و سلامتی»
تحریک عمیق مغز از تشنجهای صرع جلوگیری میکند (۱۴۰۱)
تنفس چگونه مغز ما را شکل میدهد؟ (۱۴۰۱)
مقالات تألیفی توسط پانتهآ وثوقی
مهاجرت، مهاجران و اختلالات روانی، خبرنامۀ انجمن روانشناسی ایران، پاییز ۱۴۰۲.
اهمالکاری و راههای مقابله با آن، فصلنامه صرع و سلامتی، پاییز ۱۴۰۲.
دو مهارت مهم: اعتماد به نفس و عزت نفس، فصلنامه صرع و سلامتی، تابستان ۱۴۰۲.
آزار روانشناختی، تحقیر یا شوخی، دقیقاً کدام یک هدف شماست؟ فصلنامه صرع و سلامتی، بهار ۱۴۰۲.
تنهایی چیست و احساس تنهایی کدام است؟، فصلنامۀ علمی حامی شهر، ۱۳۹۵.
در حال حاضر، پانتهآ مشغول ترجمۀ یک کتاب تخصصی دربارۀ «اختلال شخصیت مرزی» است که از اهمیت حرفهای و درمانی بالایی برخوردار است.
کارگاهها و توسعۀ حرفهای
پانتهآ وثوقی در سال ۱۴۰۱، به همراه یکی از همکارانش کارگاه «اختلالات یادگیری کودکان» را در «خانه سرای لاله» (منطقۀ ۱ تهران) برگزار و تدریس کرده است.
در عین حال، او در کارگاههای تخصصی متعددی شرکت کرده است؛ کارگاههایی که موضوعاتی چون روابط، نشخوار فکری، طرحواره، افسردگی، استرس و اضطراب، تابآوری، تنظیم هیجان، ازدواج، فرزندپروری و انواع مداخلات روانشناختی را پوشش میدهند.
برخی از این دورهها عبارتاند از:
رواندرمانی انسانگرا در عصر پسامدرن، برگزارکنندگان: دکتر بهروز بیرشک (استاد دانشگاه علوم پزشکی) و دکتر نادر منیرپور (عضو هیأتمدیره روانشناسی سلامت)
اختلافهای قابل حل و غیرقابل حل در روابط، مدرس: دکتر ربابه نوری
مدیریت تنش ذهنی (نشخوار فکری)، مدرس: دکتر مریم رامشت
خویشتنداری از دیدگاه طرحواره، مدرس: دکتر اعظم نوفرستی
ملاحظات و چالشهای ازدواج مجدد؛ ازدواج پس از جدایی یا فوت، مدرس: دکتر مهرداد دشتی (روانشناس و زوجدرمانگر)
ارائۀ مراجعین دشوار (جلسه تحلیل و بررسی)، مدرسین: دکتر حمید پیروی (رئیس مرکز مشاوره دانشگاه علوم پزشکی ایران) و دکتر احمد حاجبی (استاد تمام و عضو هیأت علمی)
روانشناسی فقط بالینی نیست؛ کارآفرینی در روانشناسی ورزش، مدرسین: دکتر خسرو حمزه (متخصص روانشناسی ورزش) و دکتر حمید یعقوبی (نایب رئیس انجمن روانشناسی ایران)
خشونت خانگی علیه زنان، مدرس: دکتر فاطمه آذرتاش(دکترای مشاوره)
کاربست استعاره و تمثیل در مداخلات روانشناختی، مدرسین: دکتر علی صاحبی، دکتر حسن حمیدپور و دکتر نادر منیرپور
ارزیابی خطر خودکشی و اجرای برنامۀ مراقبت از خود (Safety Plan)، مدرس: دکتر احمد حاجبی (استاد تمام روانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی ایران و مدیرکل سابق دفتر مشاوره و سلامت)
پیشگیری از آزار جنسی و سوءاستفاده از قدرت، برگزارکننده: یونیسف
و کارگاهها و دورههای متعدد دیگری که او طی سالهای مختلف در آنها شرکت کرده است.
فلسفه درمان و نگاه حرفهای
پانتهآ وثوقی بر این باور است که درمان واقعی فراتر از تکنیکها است؛ درمان یک «همراهی انسانی عمیق» است، جایی که انسان دیده میشود، شنیده میشود و عمیقاً درک و پذیرفته میشود. او به پیوند علم، هنر و فرهنگ در شناخت روان ایمان دارد و «طنز و روایتگری ادبی» را ابزارهایی قدرتمند برای بهبود روان جمعی میداند.
از نگاه او، هر انسان با «داستان زیستهاش» تعریف میشود، نه با مدرک تحصیلی یا برچسبهای تشخیصی. پانتهآ به یگانگی هر فرد اعتقاد دارد؛ به همین دلیل تلاش کرده ذهن خود را باز نگه دارد، از تعصبات و چارچوبهای خشک فاصله بگیرد و دنیای درونی هر فرد را جدا از کلیات مشترک میان انسانها کشف کند.
پانتهآ وثوقی درمانگری است که با آمیختن دانش، هنر، پژوهش و تجربههای زیستۀ عمیق، مسیر خاص و امضادار خود را در جهان رواندرمانی شکل داده است که ریشه در مشاهده، همدلی و کنجکاوی بیپایان او برای فهم انسان دارد. او فردی است که در مسیر طیشدهاش بهعنوان یک زن، چالشهای حرفهای و غیرحرفهای بسیاری را تجربه کرده و همین تجربه موجب شده است که نگاه و درکی عمیق نسبت به مشکلات زنان، بهویژه آن دسته که ناشی از فرهنگ هستند، داشته باشد. پانتهآ زندگی را با تمام روشناییها و تاریکیهایش زیسته تا امروز درمانگری باشد که تجربۀ زیسته و دانش علمی را در کنار یکدیگر، در خدمت انسانها قرار دهد. او همواره دانش خود را بهروز نگه میدارد، زیرا معتقد است درمانگر باید همیشه در مسیر یادگیری و رشد مستمر باشد.
پانتهآ از لحظهلحظۀ تجربۀ زیستن خود و دیگر هموطنان چه دردها و چه آموختهها محتوایی عمیق و انسانی در لینکدین تولید کرده و میکند؛ محتواهایی که با لمس روزانۀ فرهنگ، مشکلات اجتماعی و رنجهای روانی مردم شکل میگیرند. او میکوشد در میان این رنجها، مسیرهایی روشن برای کسانی بسازد که از درد کشیدن خستهاند و به دنبال نوری از آگاهی برای کاهش آلام روانی خود هستند.
او تاکنون مشاور افراد بسیاری از داخل و خارج از کشور بوده و هست. پانتهآ با تلاشی بیوقفه و با ایمان و عشقی تمامنشدنی به مسیر حرفهایاش و به فرهنگ، سلامت روان و رشد جامعهاش امید دارد که الهامبخش دیگران باشد؛ درمانگری که در دل ناامیدیهای انسانها، نوری هرچند کوچک بتاباند، بار روانیشان را سبکتر کند و یاریشان دهد تا در مسیر زندگی، معنایی اصیلتر و انسانیتر بیابند.
برخی از جملات الهامبخش پانتهآ وثوقی که امید دارد برای همگان مفید باشند، به ویژه برای همکارانی که خودشناسی را جدی نگرفتهاند و اثرش را در مسیر درمانگری در نظر نگرفتهاند یا کم اهمیت دیدهاند، این است:
«من از شناخت اعماق ذهن خودم، به شناخت اعماق ذهن مراجعانم رسیدم و هنوز هم برای این شناخت تلاش میکنم. سالها پیش، خیلی پیشتر از آنکه روانشناس شوم، در همان هجدهسالگی فهمیدم که برای این شناخت باید شجاعانه سفری طولانی را آغاز کنم. آن زمان درک کردم که مواجهه با اختلالات روانی خود، بخشی جداییناپذیر و بسیار مهم از خودشناسی است؛ رویاروییای که جسارت، صداقت و شهامت میطلبد. امروز، در حالی که این آزادی درونی را تجربه میکنم، تمام تلاشم این است که آن را به مراجعانم نیز هدیه دهم…»
برنا اندیشان | مرجع تخصصی بهترین پکیج های آموزشی
