یکی از موضوعاتی که در این بخش از پایگاه دانش برنا اندیشان قصد داریم تا آن را مورد بررسی قرار دهیم این است که چرا افراد از تسیدن لذت می برند و در بسیاری از مواقع خودشان سراغ دیدن فیلم های ترسناک می روند؟ به نظرتان دلیل آن چیست؟ پس اگر شما هم علاقه دارید تا علت تمایل افراد به ترس را بدانید تا انتهای مقاله دلایل لذت بردن از ترس در بین افراد با گروه تخصصی برنا اندیشان همراه باشید.

دلایل لذت بردن از ترس در بین افراد و بررسی علت های رایج

در مقاله دلایل لذت بردن از ترس در بین افراد و بررسی علت های رایج، شما با ۵ دلیلی که باعث می شود تا افراد به سمت ترس سوق پیدا کنند آشنا خواهید شد.

۵ دلیل که از ترسیدن لذت می بریم

به طور انتقادی به فکر این باشید که چگونه از ترس لذت تولید می شود

چند سال پیش من در مورد روانشناسی ترس و تعلیق یک سخنرانی کردم، و یک کار لذتبخش بود که من با روانشناسی ترس از فیلم های ترسناک خو گرفته بودم. با توجه به رویکردی که ما برای هالوین داشتیم، من فکر کردم ممکن هست که جالب باشه تا یک سری هم به هالوین بزنیم و اینکه چه طور از ترس و تعلیق خود رهایی یابیم وهمچنین چرا بعضی ها از چیزهای ترسناک لذت می برند.

وجود ضربان قلب تند، تنفس شدید، عرق سرد و وجود مشکلات معده، خوب باید بگویم این ها موارد خوبی نیستند و حالا باید پرسید چرا هنوز خیلی ها از ترسیدن لذت می برند.

برای درک بهتر سوال، مهم است که ابتدا منظور از ترس را بررسی کنید. ترس به احساس یا احساسی ناشی از خطر درک شده یا تهدید خطر گفته می شود، که یک تغییر فیزیولوژیکی ایجاد می کند و متعاقباً یک واکنش رفتاری ایجاد می کند (به عنوان مثال جنگ، فرار یا یخ زدن). باز هم، هیچ چیز در مورد این توصیف به معنای لذت بردن از ترس نیست، اما ما را به سمت تعدادی از توضیحات احتمالی برای این تناقض آشکار هدایت می کند:

۱. شبکه ایمنی

مطابق با توضیحات بالا، وقتی ترسیدیم، بدن ما به حالت جنگ، پرواز یا یخ زدن در می آید. اما، حتی اگر از نظر شناختی تنبل باشیم، مغز ما در کارهایی که انجام می دهد تبحر دارد – بنابراین، اگر در محیطی باشیم که ترس “ایمن” پیدا کنیم (به عنوان مثال تماشای یک فیلم ترسناک، بازدید از یک خانه جن زده، یا انجام یک بازی ویدیویی ترسناک) مغز ما به سرعت وضعیت را ارزیابی می کند و به ما می گوید که ما از خطر خلاص شده ایم. بدن ما آرام است و متعاقباً بسیاری از ما از این تجربه لذت می بریم. بنابراین، بسیاری از ما در واقع بدنبال ترس و تعلیق “کنترل شده” هستیم، زیرا می دانیم که ایمن هستیم.

۲. طغیان هورمونی

وقتی ترسیده ایم، دچار هجوم آدرنالین و ترشح اندورفین و دوپامین می شویم. عجله بیوشیمیایی می تواند منجر به یک احساس سرخوشی پر از لذت و شبه افیون شود. همراه با این، وقتی امنیت ما (به عنوان مثال، شبکه ایمنی) به ما یادآوری می شود، تجربه ترس فروکش می کند و احساس لذت بخشی و رفاه به ما می رسد.

۳. رضایت از خود

برخی از افراد از اینکه همیشه در جستجوی هیجان باشند و ترس را احساس نمایند لذت می برند. اگر آنها قادر به تحمل هجوم اضطراب، تعلیق و ترس باشند، اغلب احساس بزرگی از رضایت از خود تجربه می شود. هیچ وقت فراموش نمی کنم وقتی 12 سال داشتم از تماشای فیلم درخشش به طور ذهنی ترسیده بودم، اما همچنین نسبت به اینکه بخاطر دیدن کل فیلم بدون اینکه سرم را برگردانم کاملاً به خودم افتخار می کنم!

۴. نزدیکی با دیگران

یک توصیه برای مردان جوان در ملاقات با همسر آینده شان وجود دارد و آن این بود که برای قرارشان بروند یک فیلم ترسناک ببینند و نکته این بود که وقتی آنها سرقرارشان می ترسند، باید برای محافظت از خود دست های همدگیر را بگیرند گرچه این مهم است ولی واقعیتی در آن نیز وجود دارد. با توجه به اینکه ترسیده شدن باعث جاری شدن سیل بیوشیمیایی می شود که می تواند نتیجه مطلوبی داشته باشد، ما اغلب این تحریک (یعنی نتایج لذت بخش ترس) را به شخصی که آن زمان را با او می گذرانیم نسبت نمی دهیم. یعنی دو نفر در این قرار ملاقات اکنون بیشتر به خاطر احساس لذت بخشی که در طول حضور در سینما تجربه کرده اند بیشتر یکدیگر را دوست دارند – و فقط احساساتشان به دلیل پیامد های ترسی که داشتند می باشد.

۵. کنجکاوی

بسیاری از مردم در مورد “بخش تاریکی” کنجکاو هستند. ترس از ناشناخته یکی از طبیعی ترین و غریزی ترین ترس هایی است که ما داریم – و همچنین یکی از قدیمی ترین کنجکاوی هاست. با این حال، مفهوم دیگری که من بارها و بارها ذکر کرده ام، این است که مردم دوست دارند دنیای آنها منطقی باشد – آنها مانند چیزهایی هستند که در بسته های کوچک و زیبا قرار گرفته اند. وقتی همه چیز برای ما منطقی است، تعامل با دنیای خودمان راحت تر می شود. بنابراین، برخی ممکن است تصمیم بگیرند که بیشتر با “ناشناخته” درگیر شوند تا شرایط را بهتر درک کنند.

روش دیگر برای بررسی این دیدگاه در مورد کنجکاوی بخش تاریکی است که با آن روبرو می شویم و کمی به تاناتوس نیز نزدیک است. ولی باید بگویم گرچه من طرفدار نظریه های فروید نبوده ام اما این طور نمی شود که دیدگاه او را در مورد مرگ کنار بگذارم و برخلاف وجود یک تفکر انتقادی چرا باید خیلی ها دوست داشته باشند که بترسند.

بر طبق گفته فروید انسان ها به دلیل داشتن غریزه ذاتی مرگ دست به یک سری رفتارهای خود مخرب درست می زنند در صورتی که بخواهند مشغله اصلی شان مرگ باشد. البته شواهد اندکی برای اثبات این ادعا وجود دارد و اساساً نشان میدهد انسان ها برای حفظ جان خود تلاش می نمایند. با این حال هنوز معلوم نیست چرا خیلی ها دست به رفتار های خود مخرب میزنند. گرچه سای بخش های تحقیق نشان میدهد رفتارهای خود مخرب بیشتر به خاطر تعصبی است که از لذت بدست می آید به خصوص لذت فوری مثل مصرف یک دارو و یا آنالیز خطرات مربوط به یک کار انجام شده توسط فرد به نظر من این نکته اخیراً با توجه به ایمنی افراد در صورت بروز یک سری اتفاقات رخ میدهد.

در فصل هالوینی که فرا میرسد اگر فیلم ترسناکی را تماشا میکنید یا به یک خانه خالی از سکنه میروید و حتی بازی ویدیویی ترسناک انجام میدهید، به آنچه که در لحظه فکر میکنید در بدنتان رخ میدهد و آیا بعد از آن احساس بهتری نیز خواهید داشت؟ آیا لذت میبرید؟ خیالتان از بابت پایان ترستان راحت می شود؟ آیا از اینکه ترستان را با کسی سهیم شده اید راضی هستید؟ کمی باید به طور انتقادی در این مورد فکر نمایید و باید از خود بپرسید که چرا دوست دارید بترسید؟

نوشته قبلی