در این بخش از فروشگاه برنا اندیشان در نظر داریم تا یکی دیگر از کتاب های صوتی بسیار خواندنی و جذاب با عنوان دانلود کتاب صوتی شوهر آهو خانم نوشته علی محمد افغانی را برای دانلود در اختیار شما کاربران محترم وب سایت برنا اندیشان و تمامی علاقه مندان به کتاب های صوتی قرار دهیم.
کتاب صوتی شوهر آهو خانم نوشته علی محمد افغانی
کتاب صوتی شوهر آهو خانم نام کتابی نوشته علیمحمد افغانی است. کتاب شوهر آهو خانم نخستین اثر نویسندهٔ آن محسوب میشود که با استقبال بینظیری در بازار کتاب ایران روبهرو شد. انتشار این رمان حجیم در سال ۱۳۴۰ حادثهای مهم در بازار کتاب و ادبیات داستانی ایران بود. علیمحمد افغانی این رمان را در سالهای زندان-۱۳۳۳ تا ۱۳۳۸ – نوشتهاست و پس از خروج از زندان اقدام به چاپ آن با هزینهٔ شخصی میکند زیرا ناشری حاضر به مخاطره برای چاپ بر روی داستان بلند یک نویسندهٔ ناشناس نمیشود.
قلم علیمحمد افغانی در ساختن تصاویر بسیار تواناست و از پس بیان جزئیات با ظرافتی خاص برآمدهاست. امّا بیشتر به جنبههای ظاهری توجّه شدهاست. خوانندهٔ کتاب هنگام مطالعه میتواند تصاویر خانه را به آسانی با توضیحات ظریف نویسنده در ذهن بسازد. خواننده حتی جزئیترین اجزای چهره و اندام شخصیّتهای قصّه، حتی فرعیترین اشخاص، را در ذهن میبیند.
داستان در سال ۱۳۱۳ در کرمانشاه رخ میدهد و درون مایه اصلی داستان با واقعیّت اسف بار زندگی زنان در لایههای پائینی جامعه در آن سالها ارتباطی نزدیک دارد و در نکوهش آئین چند همسری است. در این رمان مناسبات خانوادگی و ضوابط احساسی و عاطفی مرتبط بدان بازنمایی شدهاست. این کتاب جایزه بهترین رمان سال را از آن خود کرد
خلاصه داستان
آهوخانم ـ زن زحمتکش و بردبار ـ نمونهٔ واقعی زن ایرانی است: زنی بزرگوار که حق و حقوقی ندارد، و همین سبب خواری اوست. تصویر واقعگرایانه افغانی، بیمارگونگی تصورات اغلب نویسندگان این دوره نسبت به زن ایرانی را برملا میکند.
از فصل دوم به بعد، آهوخانم محور داستان قرار میگیرد و طرح رمان به یاری او بسط مییابد، آدمها و ماجراها گرد او شکل میگیرند. آرامش و قابل اعتماد بودن آهوخانم آنچنان بر تمامی داستان تأثیر میگذارد که حتی در صحنههایی که حضور ندارد، وجودش محسوس است. در عین حال پیوستگی متقابل او به آدمهای دیگر، سبب استحکام ساختمان اثر میشود. در فصل سوم با خصلتها و گذشته هما آشنا میشویم: زنی بلهوس، سرکش و «متجدد». زنی که میخواهد از پیلهای که جامعه و سنتها بر دورش تنیدهاند درآید، اما به علل متعدد گمراه میشود. هما در سراشیب سقوط اخلاقی به دستهٔ مطربها میپیوندد و رقاص میشود. سیدمیران به نجات او از ابتذال میاندیشد. عشق جوانانه پیرمرد را سودایی کردهاست. اسیر افسون هما، روزهایی رؤیایی و خوش بر او میگذرد. عاقبت بنیه مالی و توجیههای اخلاقی کار را آسان میکند: در صبحی آرام، هما همراه سیدمیران وارد خانه میشود. از آن پس، خانه صحنه تنازع بقایی وحشیانه میشود؛ تنازع بقایی که در جریان آن آهوخانم تغییر میکند و به آگاهی ارزشمندی دست مییابد. هما به عقد سیدمیران درمیآید و هووی رسمی آهوخانم میشود. آهوخانم صبورانه از کانون خانوادگیاش دفاع میکند و هما با حوصله به راندن او از صحنه مشغول میشود. اما دفاع یأسآمیز آهوخانم –توسل به همسایگان و دوستان، دعا و نذر و جادو- نتیجهای نمیدهد و او روز به روز بیشتر عقبنشینی میکند.
پیشنهاد ویژه:کتاب صوتی چگونه مثل یک بیلیونر فکر کنید
افغانی هفت سال از زندگی یک خانواده متشنج را با توالی منظم زمانی بازآفرینی میکند و به جای انتخاب لحظههای مناسب از زندگی، تمامی ریزهکاریها را با تفصیلی به سبک بالزاک ارائه میدهد؛ یعنی به جای زمان داستانی (که پیراسته و انتخاب شده زمان زندگی است)، زمان زندگی را دنبال میکند. به همین دلیل، رمان آکنده از قطعات یکنواختی است که حذف آنها نقاط عطف زندگی آدمهای داستان را برجستهتر میکند.
در خانه سیدمیران کشمکشها به اوج میرسد، سیدمیران که در خشم و شهوتی دیوانهوار میسوزد، آهو را به طرزی مرگبار کتک میزند و از این پس او زن زیادی خانه میشود. دوران لذتهای خوابناک سیدمیران و هما فرا میرسد: سید در جشن کشف حجاب به مجلس معارفه در سالن شهرداری میرود (افغانی توصیف مستند و ارزشمندی از نخستین روزهای کشف حجاب به دست میدهد)؛ به هما اجازه میدهد با لباسهای هوسانگیز به خیابان برود؛ برای اولین بار در عمرش صورت خود را با تیغ میتراشد و لباسهای مد روز میپوشد؛ با هما شراب میخورد و به سینما میرود. پوستههای سنتی را یکی پس از دیگری فرو میریزد و میکوشد به رنگ طبقه متوسط جدید و رو به رونق درآید.
هما که به تساوی حقوق زنان با مردان میاندیشد، از «اصلاحات» رضاشاه حمایت میکند. اما این اصلاحات که از «بالا» انجام میشود و توسط پشت میزنشینها و چکمهپوشها اشاعه مییابد، از عوامل سوقدهنده همای بیفرهنگ و بیتجربه به گمراهی است. هما –دلگیر از ملال شهرستان- از تنهایی عمیقی رنج میبرد و گریزگاهی میجوید. اما به روشنی نمیرسد. از در بستهای به در بسته دیگری میخورد و به مرور در لجنزار زندگی غیرانسانی فرومیرود. توصیف عذاب روحی او، با تصویر دنیای مبتذلی که زمینهساز سقوط زن است، همراه میشود و رمان افغانی را صاحب اعتباری اجتماعی میکند. هما –چون آهوخانم- خواستار حرکت است، اما در محیط راکد و اسیر تعصب و خودپرستی، حرکتش رو به جلو نیست، کورکورانه و نابخردانه است؛ پس به سوی پرتگاه میرود و سیدمیران و آهو را هم با خود میبرد و سید، این خرد بورژوای آزمند، خودخواه و نفسپرست را در شعله هوسهای خویش میسوزاند. سید که نمیتواند در تحولات اجتماعی و دگرگونیهای طبقاتی که به نفع سرمایهداری به وقوع میپیوندد نقشی مناسب ایفا کند، به تدریج تمام ثروتش را از دست میدهد و به قاچاق رو میآورد و چون کاملاً درمانده میشود به آهوخانم پناه میبرد.
فقر که میآید روابط هما و سید به هم میخورد. هما میخواهد طلاق بگیرد و سید، که شهوت از او دیوی ساختهاست، آهوخانم را از خانه میراند و به او میگوید برود فاحشهخانه یا قبرستان. آهوخانم نیز در برابر این همه خواری نمیشورد، بردگی این زندگی ذلیل را بیچون و چرا میپذیرد، چون جامعه او را صاحب حقی نمیداند. آهوخانم خانه را ترک میکند و به ده میرود و سید به فکر میافتد که با هما به سفری بیبرگشت برود. آهوخانم وقتی خبردار میشود، صبر و بیتفاوتی را به کناری مینهد، خود را به گاراژ میرساند و سید را با فضیحت به خانه برمیگرداند. این است آن آگاهی که درموردش صحبت کردیم: سیر داستان، زن بینوا را از تحمل خفت و خواری برحذر میدارد و از او میخواهد برای حفظ زندگیش به مقابله برخیزد. هما با راننده اتومبیل شهر را ترک میکند. زن نگونبخت جز در به دری چارهای ندارد. زندگیاش سرابی است ملالخیز و بیسرانجام. آهوخانم شاد از بازیافتن شوهر، میرود تا بار دیگر زندگی درهم شکستهای را سامان بخشد.
گفتارهایی از کتاب
فصل دوم
روی بازوی راستش لولهٔ چرمی دعا و قرآن قاب نقره کوچک؛ و حمایل سینه اش، دو چل بسم الله دیده میشد که کودک ناتوان با آنها میباید به جنگ دردها و گزندهای جور به جور زندگی برود.
فصل سوم
شب بود و شب پردهٔ بسیاری از اعمال نیک و بد آدمی است.
در بالش خاصیتی هست که فکر را عوض میکند…
فصل چهارم
… پرهیز، این سگِ نگهبانِ روح…
تاریکی و تنهایی و تب عشق مانند خورشید و ماه و زمین هنگام کسوف در یک خط قرار گرفته بودند…
زندگی آبرومند انسان حد فاصلی است بین آنچه که خودش میخواهد و آنچه که مردم میخواهند.
فصل پنجم
مهمان تا سه روز عزیز است. بعد از سه روز گوشتش لذیذ است.
الهی کوفت بگیری، الهی هوو سرت بیاد.
- لینک دانلود فایل بلافاصله بعد از پرداخت وجه به نمایش در خواهد آمد.
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.